مدتها منتظر بود، تا آخرین وابستگی او با شهر قطع شود. طوری که چشم حتی یک نفر نماند در آنچه رها می کرد. تا سال ها بعد که یک روز در وسط دریا یا چه کسی می داند در کدام سرزمین است، دل و دماغش نسوزد.
مدتها منتظر بود، تا آخرین وابستگی او با شهر قطع شود. طوری که چشم حتی یک نفر نماند در آنچه رها می کرد. تا سال ها بعد که یک روز در وسط دریا یا چه کسی می داند در کدام سرزمین است، دل و دماغش نسوزد.