داستانک «میم»
درست وقتی توی واگن مردانه تنها دختری هستی که ایستادهای، حس نمایش بیکلام را جلوی آن همه سکویِ پُر داری. میدانی دارند به تو زل میزنند و جای اشتباهیات را تذکر میدهند. اما تو به هیچ تماشاگری زل نمیزنی تا دیر رسیدنت به قطار و عجله برای جا نماندن را بهانه نکنی.