ترانه «کریم گلدیخانی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

دم آخر تو درمونگاه
نگاهت رو نشون میدی
درست وقتی که جون میدم
میای و دس تکون میدی


تو این سال ها کجا بودی
که امروز رو نشون کردی
با این تصمیم آشفتت
غم دل رو جوون کردی


سر اینکه تو این بازی
لجوج تر از همه باشی
نیت کردی سر قبرم
که زودتر از همه پاشی


به عشق دیدن چشمات
تا الآن زنده بودم من
واسه ماسکهای پر منت
تا الآن برده بودم من


دیگه چیزی نمیخوام من
همین که دیدمت بسه
سرنگ رو میکنم از جاش
ببین جونم کف دسته


دارم حس میکنم اینجا
واسه این تن کمی سرده
چشام کم کم به خواب میرن
چشایی که پر از درده

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692