برادران و خواهران بیمارم
بهبود مییابید
دردها و رنجها آرام میگیرند
و آرامش نرمنرمک
به سان شبانگاهی بهاری
از ورای شاخههای سنگین و سبز، فرود میآید
برادران و خواهران بیمارم
اندکی صبر، اندکی مبارزه
کسی که آنسوی در، انتظار میکشد
زندگیست، نه مرگ
در آنسوی در، جهان زیباست
برمیخیزید و از بسترتان بیرون میروید
و کشف طعم نان و نمک و خورشید را
از سر آغاز میکنید
زرد شدن بسان لیمو
ذوب شدن به سان شمع
و سقوطی ناگهانی
بسان چناری پوسیده
خواهران و برادران بیمارم
ما نه لیمو هستیم، نه شمع و نه چنار
خدا را شکر انسانیم
و خدا را شکر می دانیم
چگونه امید را به داروهایمان بیفزاییم
و با ایستادگی، ایستادگی ببخشیم
با این حدیث: که باید زیست
برادران و خواهران بیمارم
بهبود مییابید
دردها و رنجها آرام میگیرند
و آرامش نرمنرمک
به سان شبانگاهی بهاری
از ورای شاخههای سنگین و سبز، فرود میآید