شعری از «ویلیام وردزورث» مترجم «شجاع نی نوا»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شاعری از «ویلیام وردزورث» مترجم «شجاع نی نوا»

 ساکن میان راه‌های گام نخورده بود

در‌کنارِ چشمه‌های رود دا ُو،

دخترکی که هیچکس را ندارد او را ستایش کند

و تعداد بسیار کمی که به او عشق بورزند.

***************************************

بنفشه گلی‌است گرفتار در پای سنگی خزه‌پوش

نیمیش از دیده پنهان است!

زیبا بسانِ ستاره‌ای،آن‌هنگام که تنها

در آسمان در‌حال درخشیدن است

****************************************

او گمنام زیست، و اندک شماری می‌دانستند

که چه هنگام لوسی بدرود حیات گفت

اما آه که اکنون در گور خویش نسبت به من چه بی‌تفاوت است!

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692