شعری از «نصرالله شبانکاره»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

nasrolah shabankare

حالا که داری می روی

بر دوش من، بگزار بار زندگی

 

تنها نرو لطفن

تنها نزار الان من  دلتنگ

مشتی از این دیوانگی ها را، با خود ببر

در راه

کوه یا دشت

هر جا که در راه تو بود

سایه ای، حال و هوایی، یا دلی تنگ

بریز روی جاده ها،

مشتی از آن ساز

آن شکسته چنگ

شاید مگر روزی دوباره از سر شوق

بگیری راه برگشت

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعری از «نصرالله شبانکاره»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692