شعری از «عارف معلمی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

aref moalemi

تنها یک اسب

آنقدر بدود تا بزند بیرون از خودش

سبقتِ اسب ها از دویدن

و یال ها رویای باد را تشکیل می دهد

فعلا ازین سطر نمی توانیم جلوتر

برشی از آخال و تروبرد ، چشم انداز را شکس/ته

فرضاً چنان بدوم که فرار را جا بگذارم

وقتی دویدن تکرارِ ایستادن هاست

تا کی این دروغ را بکوبم بر شعور ِ سطوح

در ماراتن، زمین را گسترش می‌دادیم به خیالمان

مدال را بر گردن آنکه حرکت نکرد؛ چرا؟

از چشم سوارکار رقابت اصلی بین خطوط مسابقه است

از ماراتنِ اسب ها چشم انداز می

ری

زد

از جا پای شیهه

کبود است چهره ی صدا

جا پای شیهه

شنوا تر کرده زخم/گوش ها را

به جرم اطلاع از پشت پرده

گروه خونی ترویج می گردد از

وقتی پرده ی گوشهام در اسارتِ کنار بود

شنیدم خود را

شنیدن

کمترین کاری که از گوش هام بر می آمد

کر گشتم تا آنچه نمیشد شنید را بشنوم

نشنیدن را بشنوم

و سمعک، سبک لاکپشت را در طولِ امواج، صوت دهد

از گوش هام بریزد تخم دوزیستان

نخند

لاک‌پشت تنها دقت بیشتری دارد به زمان

سنگینی زمین در پای فیل منقبض، تا من اسب بمانم؟

و تمام اسب ها کلمه ی حیوان را حمل کردند تا تو ادم باشی؟

و هر آدم دست هایش را پر از حجم پرستش

تا چه کسی بماند خدا ؟

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692