شعری از «آیدا حدادی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

aida hadadi

همه چیز از خواستن دانستگی آغاز شد؛

حوای زمین فریب‌ طعم زندگی را خورد و آدم حریص طعم لبانش

و‌دزدیدن سیب بهانه ای بود برای دیدن چشمان دختر همسایه

حتی خاطره ها خنجره وار ایستادند در برابر معصومیت مانده بر آینه

و کمی آن طرف تر دلاویزترین شعر جهان ته مانده دوستت دارم های جویده شده را مزه مزه می کرد

و چه شباهنگامان بسیاری در جاده زیر گرفته شدند و کسی پیدایشان نکرد

و رندی که از سر دارندگی  ، غم نامه نویس حلاج می شود...

این همه اصرار

بر تنهایی آدمی  لازم بود؟

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

شعری از «آیدا حدادی»

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692