سه شعراز «لطیف هلمت(شاعرمعاصرکرد)» ترجمه:خالدبایزیدی(دلیر)

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

khaled bayazidi

1-

درتهران

کفش هایم را

دورانداختم

خیابان ...خیابان

ازآن کتابخانه...به آن کتابخانه گشتم

با پای پتی گفتم

مبادا! اشکی ازفروغ فروخزاد

برروی بنای کتابخانه

ریخته شده باشد

گرد وغبارکفش هایم 

رویش بیافتد

تا که رسیدم به تهران

باهزاردست

بوی اشک فروغ را

به رخسارخسته ام پاشاند

باد سپیده دم

2-

تورا

با گناهها خریده ام

تنها این مانده

که تورا

باابربوسه

پاک کنم

اگرباورنمی کنی

لخت شو

تاکه قسم یادکنم

به هردو گنبد پستانهایت

3-

چشمهایت

لحظه هایم را 

به زیبایی

حامله می کند

چیزی اززبانم می بارد

نام تو

نام تو

یادم داد

که  هرگز

ازشمارش اعداد خسته نشوم

به نام تو

نام همه ی گلهارا

بشمارم و

به نام تو

شروع به شمارش همه ی گلهابکنم

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692