«میخائیل شولوخف» نویسنده روس و برنده جایزه ادبی نوبل بود. میخائیل شولوخف در ۲۴ ماه مه سال ۱۹۰۵ در روستای کروژلین واقع در بخش قزاق نشین وشنسکایا پابه عرصه وجود گذاشت. پدرش یک دهقان خرده مالک بود. شولوخف تا سال ۱۹۱۸ تحصیل کرد، ابتدا در دبستان روستا و سپس در دبیرستان شهر به تحصیل پرداخت، ولی جنگ داخلی که در آنزمان آغاز گردید وی را از تحصیل بازداشت و از سال ۱۹۱۸ مشغول کار شد.
میخائیل شولوخف در ۲۴ ماه مه سال ۱۹۰۵ در روستای کروژلین واقع در بخش قزاق نشین وشنسکایا پابه عرصه وجود گذاشت. پدرش یک دهقان خرده مالک بود. شولوخف تا سال ۱۹۱۸ تحصیل کرد، ابتدا در دبستان روستا و سپس در دبیرستان شهر به تحصیل پرداخت، ولی جنگ داخلی که در آنزمان آغاز گردید وی را از تحصیل بازداشت و از سال ۱۹۱۸ مشغول کار شد. در مدت پنج سال او بارها پیشه خود را تغییر داد. از سال ۱۹۲۳ نوشتههای شولوخف در مطبوعات به چاپ رسید. در جنگ دوم جهانی شولوخف به عنوان خبرنگار در جنگ شرکت داشت.
میخائیل شولوخف، به خاطر خدماتش در زمینه رشد و تکامل ادبیات شوروی به لقب نویسنده ملی، دریافت عالیترین نشان لنین، مدال قهرمان کار سوسیالیستی، جایزه دولتی و جایزه نوبل سال ۱۹۶۵ موفق شد. او به عنوان آکادمیسینی که آثار ادبیش دارای شهرت جهانیست و نویسنده یی که نام وی بر ادبیات شوروی میدرخشد شناخته شده است و با نوشتههای خود عشق و علاقه مردم را به خود جلب کرد. شولوخف با قلم توانای خویش مناظری از زندگی و اخلاق انسانی را به گونه استادانه خلق کرده و تجسم بخشیده که موجب شهرت جهانی وی گردیده است.مطبوعات جهان ضمن تفسیر کتابهای شولوخف آنها را: «شاهکارهای قرن» و
«صخرههای ادبیات جهانی» و «فرهنگ شکوهمند قرن بیستم» نامیدهاند. ژان کاتالا نویسنده فرانسوی درباره او نوشته است: «شولوخف نویسنده یی است که افکار او با هنرش چنان در آمیخته که نمیتوان یکی را از دیگری جدا ساخت و نویسنده یی که خلاقیت او عبارتست از بیان زندگانی انسانیت.» میخائیل شولوخف داستانهای بسیار نگاشته که بعضی از آنها مانند «سرنوشت یک انسان»، «کره اسب»،
«دون آرام»، «زمین نوآباد» و «آنها برای میهن پیکار میکردند» به فارسی ترجمه شده است و یادداشتها و مقالات بسیار نیز به رشته تحریر در آورده است. کتابهای او به بیش از هفتاد زبان ترجمه گردیده و در میلیونها نسخه منتشر شده و از روی برخی از آنها فیلمنامهها تهیه و ساخته شده است.
میخائیل شولوخف بدین سبب برای مردم گرامی است که هر فرد میتواند در کتابهای او نکتههای بسیار از زندگانی خود بیابد. تمام داستانهای اولیه که شولوخف نوشته در واقع طرح و استخوان بندی آثار حماسی «دن آرام» و «زمین نوآباد» بوده که از نظر تلفیق نیروی هنری واقعیتی اعجاب انگیز است. آثار شولوخف سه مرحله تاریخ روسیه را منعکس میکند.
این سه مرحله در «دن آرام» و «زمین نوآباد» و «آنها برای میهنشان میجنگند» جلوه گر است. رمان «دن آرام» از نظر توصیف عمیق زندگی و کثرت قهرمانان داستان و از نظر وصف طبقات مختلف جامعه و سرنوشت افرادی که به وقایع انقلاب و جنگهای داخلی جلب شدهاند تا اندازه یی همانند رمان «جنگ و صلح» لئو تولستوی است.
شولوخف در ادبیات روس بارزترین و عمیقترین بیان کننده روحیه قشرهای مردم بشمار میرود. تحول در زندگانی دهقانان در رمانهای او متجلی است و این بزرگترین موفقیت ادبیات معاصر روس است و چنان تاثیر بزرگی در حیات اجتماعی مردم به جا گذاشت که میتوان آن را با تاثیر ندای نیرومند لئو تولستوی در مردم روسیه، مقایسه نمود. رمان «دن آرام»، «از زبان» مردم و گوئی با الهام از احساسات درونی آنها نوشته شده است.
گریگوری ملخوف قهرمان اصلی رمان از همان اول جوانی، هنگامی که به خاطر عشق به آکسینیا با خانوادهاش قطع رابطه میکند رفتاری سرکشانه از خود نشان میدهد. این رویداد در محیط قزاقها، در شرایط پدر سالاری که کودکان باید بیچون و چرا از والدین خود تبعیت کنند واقعه منحصر به فردی میباشد.
گناه گریگوری ملخوف بهویژه از این لحاظ بزرگتر مینماید که او به عنوان یک قزاق به خاطر زنی شوهردار خانه پدری خود را ترک کرد و به عنوان دهقان مزدور به کار پردخت.
او مورد خشم شدید پدر و تحقیر دهقانان قرار گرفت. ولی هنوز بسیار جوان بود و برای او همه چیز بیتفاوت بود. او با همان رشادتی که از پرچین به خانهی همسایه پرید تا از آکسینا در برابر مشتهای آهنین شوهرش استپان دفاع کند خانوادهاش را نیز ترک میکند و به اتفاق آکسینیا فقط با لباسی که در تن داشت زادگاه خود را ترک مینماید و به ملک یکی از ملاکان میرود. برای ملخوف استقلال و شایستگی انسان از هرچیزی پرارزشتر است و او از همهی ثروت پدری فقط به اسب اکتفا کرد. او در این دوران زندگی، اعتماد بسیار به خود داشت و میدانست که پیدا کردن راه به سوی سعادت فقط به خود انسان بستگی دارد.
اعتماد مبهم او نسبت به هم باعث بسیاری از اشتباهات گریگوری گردید. او در سالهائی که در اندیشه راه صحیح به سوی حقیقت اجتماعی بود نه فقط از ملت خویش جدا شد بلکه علیه منافع بنیانی قزاقها گام برداشت. گریگوری با شمشیر علیه ارتش سرخ میجنگید. اما بعد در راهی که برگزیده بود دچار شک و تردید بسیار گردید. در این هنگام جاه طلبی او باعث غروری گشته بود زیرا به فرماندهی لشکری منصوب گشت که گویا به خاطر استقلال و خودمختاری دون میجنگید در حالیکه وجدانش از این کار در عذاب بود. ولی در زندگانی گریگوری لحظهای فرا میرسد که آن چیزی که در نهاد وی مکتوم است نضج یافته به هیجان میآید. عشق صادقانه به سرزمین و خانهی پدری که آندو را پشت سر گذاشته بود و کودکانی که یتیم شده بودند و آکسینیای محبوب روز به روز شدیدتر میگشت.
«دن آرام» اثر عمیقی است که از نظر حقیقت عینی انسان را دچار حیرت میسازد. ماکسیم گورکی بنیان گذار ادبیات شوروی برای این اثر شولوخف ارزش بسیار قائل شد. گورکی چنین گفته بود: «این رمان را فقط با جنگ و صلح اثر تولستوی میتوان سنجید.» لوناچارسکی نیز درباره این رمان چنین نوشته بود: «رمان دن آرام شولوخف که هنوز به پایان نرسیده، اثری است موثر و تصویری است از زندگانی مردم و از نظر هنری بهترین پدیده در تاریخ ادبیات روس میباشد.» مرحلهی دوم خلاقیت شولوخف عبارت است از انعکاس دوران تعاونیها. کتاب «زمین نوآباد» که به تشکیل تعاون دسته جمعی و تحول مربوط است گوئی دنباله «دون آرام» به شمار میرود، که سرنوشت روسیه دوران انقلاب را هنگامی که کشور در راه جدیدی گام برمیدارد منعکس میکند.
نخستین فصلهای این رمان در سال ۱۹۵۴ در مجله «آگانیوک» و بعد هم در صفحات روزنامهی «پراودا» و در مجلات ادبی و هنری منتشر گردید. در آخرین روزهای ماه دسامبر سال ۱۹۵۹ آخرین فصل این اثر به پایان رسید و در آن هنگام در حضور نویسنده با صدای بلند در دفتر مجله «آگانیوک» خوانده شد. میخائیل سافررونوف سردبیر مجله مذکور این واقعه را چنین به خاطر میآورد: «او / شولوخف / کنار ما نشسته بود، در حالیکه به سبیلهای سفید و خرمائی خود دست میکشید، با دقت گوش میداد و گاه لبخندی میزد گویی تعجب میکرد از این که به قهرمانانش چه گذشته و مثل این که هر کلمهای را که ادا میشد با دقت میسنجید.»
شولوخف در رمان «زمین نوآباد» شیوهای سوای شیوه «دون آرام» برای توصیف قهرمانان خود در عرصهی جهان پیش گرفته. او این عمل را به طور کلی بهوسیله دوقهرمان خود ماکارناگولنوی و پولوتف افسر ارتش پیشین قزاق که به دستور متحدین گارد سفید علیه شوروی تدارک شورش میدید انجام میداد. او در پرتو همین اثر شهرت جهانی یافت. در رمان «زمین نوآباد» در واقع در آباد کردن زمین بهوسیله کالخوز گریمیاچینسک گفتگو شده است.
ولی هدف اساسی بالابردن نیروی ادراک دهقانان میباشد. «آنها به خاطر میهنشان میجنگیدند» که سومین مرحله خلاقیت شولوخف به شمار میرود به همان نسبت آثار دیگر او جالب است. نوآوری این اثر مقدم بر همه در تجسم هنرمندان وقایع غم انگیز سال مخوف ۱۹۴۲، دوران عقب نشینی نیروهای شوروی در زمان جنگ دوم جهانی نهفته است. در واقع چه نیروی روحی و چه عشق و علاقهی محو نشدنی نسبت به زندگی در مردمی که دشوارترین لحظات سرنوشت خود را میگذراندند وجود داشت که حتی در چنین روزگار سختی گاهگاه به شوخی و طنز میپرداختند. این نویسنده پرآوازه سرانجام روز ۲۲ فوریه ۱۹۸۴ چشم از جهان فروبست.
برخی از آثار ترجمه شدهی میخائیل شولوخف به فارسی:
آنها برای میهنشان جنگیدن، جبهه جنوب، داستانهای دُن،دُن آرام، زمین نو آباد، سرنوشت یک انسان، گرداب■
منابع:
ویکی پدیا، ویستا نیوز- خالق دن آرام- نرگس جورابچیان
بیتوته، ایراس.
منتشر شده در ماهنامه ادبیات داستانی چوک شماره 84
--------------------------------------------------
خانه داستان چوک، با دورهای داستان نویسی، ویراستاری، نقد ادبی و کارگاه ترجمه داستان
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
شبکه تلگرام خانه داستان چوک
https://telegram.me/chookasosiation
شبکه تلگرام خانه ویراستاران چوک
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک
www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک