اشعار عامه با آواز یا بدون آن، به صورت تکخوانی، دوخوانی و جمعخوانی اجرا میشود: گاه تنها یک نفر عادی یا با آواز یا ساز میخواند؛ مثل لالاییها که مادر آن را به آواز دلنشین برای کودک میخوانند. آواز مادر آرامشبخش کودک است و مفاهیم آن بیشتر واگویههای مادر است. نقل آوازها را نوازندگان چیرهدست با تار مینوازند و میخوانند. در کردستان بالوره را زنان و دختران در سوگها میخوانند مثل موری در مازندران که زنان داغدار با سوز در عزا تکخوانی میکنند.
اما گاه اشعار به صورت مناظره، مشاعره و دوخوانی اجرا میشوند.ترانههایی هستند که نحوهٔ اجرا بهصورت پرسش و پاسخ است. در اشعار عامه با هر درونمایهای بخشهایی بهصورت مناظره اجرا میشود. این ترانهها در مهمانیها و بهصورت دو یا چندنفره اجرا میشود و اغلب جنبهٔ سرگرمی و تفریح دارد. در برخی ترانههای عروسی مناظره میان دو خانواده عروس و داماد اجرا میشود. در این ترانهها بستگان عروس از زیبایی عروس، خانواده، منزلت و هنرهای او تعریف میکنند و خانوادهٔ داماد هم اشعاری با همین مضامین میخوانند که بیشتر جنبهٔ رقابت دارد: گروه داماد: باغ بالام نوچه یه نومزاد کاکام بچه یه زن به کاکام زود بدین، آتیش به دنیا میکشه.
گروه عروس: من نمیآم خونهٔ بابام بهتره خونه بابا نون و پسه
خونه شوهر غم و غصه خونه بابا نون و حلوا
خونه شوهر همش دعوا خونه بابا نون و انجیر
خونه شوهر غٌل و زنجیر خونه بابا نون و لیمو
خونه شوهر شدیم بی مو خونه بابا نون و آلو
خونه شوهر همش جارو خونه بابا نون و خیار
خونه شوهر بیاختیار خونه بابا نون و آلو...
گروهی از ترانههای مناظرهای فالهایی هستند که بهصورت منظوم و دوسویه در ایام خاص مثل شب چله اجرا میشود. یکی از آنها فال چلسرو یا چهل سرود در لرستان است. چل بیتوخوانی اینگونه اجرا میشود که ابتدا یک نفر نیت میکند و میخواند سپس خوانندهها به ترتیب یک بیت آواز میخوانند وزمانی که به چهلمین بیت رسید، براساس شعر مشخص میشود که فال هرکسی خوب یا بد است. در برخی مناطق این مسابقه و مناظره آنقدر ادامه مییابد تا گروه مقابل از جواب بازمانند. حاضران نیز هنگام خواندن اشعار با جملهٔ «الهی نمیری» دو گروه را تشویق میکنند.
یکی از ترانههای مناظرهای ننه پیرزالو در کرمان است. ننه پیرزالو سمبلی از مادربزرگهای قدیمی کرمانی است. این ترانه دونفره خوانده میشود:
ننه پیرزالو جونم ننه
از کجا میآی؟ از دومنه
چی بارداری؟ کندلوبنه
ورکی میبری؟ ورآمنه
چی چی میدنت؟ قاتق بنه
نون میخوری؟ دندون ندارم
قلیون میکشی؟ نفس ندارم
جارو میکشی؟ کمر ندارم
ظرف میشوری؟ دست ندارم
عروس میشی؟ هابله ننه، هابله ننه
در ترانههای عاشقانه و در بخشهایی مناظره میان عاشق و معشوق دیده میشود. در عامهسروده کردی به گفتوگوی عاشق و معشوق دیلوک گفته میشود. مناظره در اشعار حقانی و امیری بهوضوح دیده میشود. این دو گونه شعری به شکل سؤال و جواب هستند. عاشق سؤالی میپرسد و معشوق پاسخ میدهد.
عاشق (امیر): امیربته کدوم پارچه وِ رنگ نکرد کهوئه ʔamir bate kedum pârče ve rang nakerd kahue
کدوِ شمعه شب تا صواحی سوئه kedum šam‘e šab tâ sevâhi sue
کدوم تیغه که اسا چکش نزوهه kedum tiqe ke ʔessâ čakkoš nazuhe
کدوم اسب وِ مار نزا کروئه kedum ʔasbe ve mâr nezâ kerue
برگردان: امیر میگوید آن کدام پارچه است که رنگ نکرده سیاه است؟ آن کدام شمع است که شب تا صبح روشن است؟ آن کدام تیغ است که استاد چکش نزده، صیقلی است؟ کدام اسب است که از مادر نزاییده کره است؟
معشوق (گوهر): اون پارچه آسمونه وِ رنگ نکرد کهوئهʔun pârče ʔâsemune ve rang nakerd kahue
اون شمع ستاروئه شو تا صواحی سوئه setâroe šu tz sevâhi sue ʔun šam‘
اون تیغ ذوالفقارِ اسّا چکش نزوهه ʔun tiq zolfaqâre ʔessâ čakkoš nazuhe
اون اسب دُل دُله که مار نزا کروئهʔun ʔasb dol dol-e-ke mâr nezâ kerue
برگردان: آن پارچه آسمان است که رنگ نکرده سیاه است. آن شمع ستاره است که شب تا صبح روشن است. آن شمشیر ذوالفقار است که چکش نخورده است. آن اسب دُل دُل است که از مادر نزاییده، کره اسب است.
دختران گیلانی هنگام چیدن چای، با خواندن شرفشاهی، چهاردانه و دوبیتی باهم مناظره میکنند که به این کار «پهلویخوانی» گفته میشود.[1] آوازهای بیابانی در گونهها و با نامهای مختلفی چون بیابانی، کهنمویی، خرمی (منسوب به یکی از خوانندگان کهنوج) و... شناخته میشوند. به هریک ازاینگونهها «رو» (راه) میگویند؛ مانند رو خرمی، رو کهنمویی. نصری اشرفی این نوع از آوازها را نمونهای از سنتهای آوازی شفاهی «دوخوانی» برمیشمارد که به هنگام اجرای آن آوازخوانان در برابر یکدیگر قرارگرفته جهت نافذ نمودن و حسانگیزی موضوعات و مضامین عاشقانهٔ آن، ابیات را بهصورت گفتوگو و در جواب یکدیگر بهصورت آواز میخوانند. در این فرم آوازی، دو یا چند زن یا مرد، ابیات شعری واحد با مضمونی خاص را میخوانند.[2]
دیبلال در بختیاری آواز عاشقانه و منظومی است که بین زن و مردی بیان میشود. این اشعار تغزّلی را بهصورت مناظره میخوانند. گاه زنان و مردان خوشآواز با همیاری نوازندگان نی، به سبک مشاعره از آن استفاده میکنند. زنان دشتستانی نوعی ترانه به نام ریواری دارند که بهصورت مشاعره و پس از فراغت از کار روزانه بهصورت نوبتی و گاه در پاسخ یکدیگر میخوانند. «بیت و بحث» نوعی مشاعرۀ ادبی است که در میان مردم سیستان رواج دارد و اغلب زنان سیستانی در جشنها و محافل خانوادگی و دوستانه به آن میپردازند.[3] در این مناظرهٔ شاعرانه دو طرف با خواندن دوبیتیهای محلی که به آن سیتک میگویند، همراه با نواختن دف و دایرهٔ زنگی سعی میکنند یکدیگر را مقلوب کنند. گاه بحث و بیت بدون نواختن دف و تنها با خواندن سیتک انجام میشود. اغلب بحث و بیتهایی که هنگام کار کردن، اجرا میشوند، جزو این دسته هستند. اجرای این نوع «بحث و بیت» معمولاً در هنگام نی بُری، حصیربافی، کاشت و برداشت محصول و لایروبیرودخانه و نهرها انجام میشود. این کار علاوه بر سرگرمی طرفین باعث از بین رفتن خستگی ناشی از کار در بین افراد میشود.
سخنوری نوعی مناظره و مشاعرهٔ درویشان و یکی از رایجترین مراسم آیینی بوده است که در ماه رمضان، در قهوهخانهها برگزار میشد. مردم کمسواد یا بیسواد چندین هزار بیت شعر فارسی به شیوهٔ مشاعره در قالب بحرطویل، مسمط، غزل، قصیده و رباعی و با موضوعاتی چون معما، لغز، مرثیه، حمد و نعت میخواندند و حاضران با اعجاب و تحسین به هنرنمایی و سخنوری آنان گوش میدادند.
حاجیونی از شیوههای شروهخوانی است که در اجرا، امکان دارد شخص دیگری نیز در جواب روضهخوان به خواندن حاجیونی برآید؛ که اجرا، حالت مشاعرهگونه به خود میگیرد.
گونهای از شعر محلی رایج در میان مردمان کوهپایههای پنجشیر افغانستان به گویش فارسی دری است کهسنگردی نامیده میشود. پسران و دختران جوان عاشقپیشه این اشعار را به شکل مناظره و سؤال و جواب با لحن خاص زمزمه میکنند. در دهات هم که سنگردی خوانده میشود، خواننده میکوشد برجای بلند و بر بالای سنگ کلانی قرارگرفته به شیوه مفید سنگردیخوانی، سنگردی را بخواند[4]
سیاچمانه در کردستان گاه بهصورت پرسش و پاسخ اجرا میشود. گاه این پرسش و پاسخ بهصورت مسابقه درآمده و ساعتهای ادامه مییابد. در این پرسش و پاسخ شعرها نباید تکرار شوند تا تسلط خواننده بر شعر و موسیقی مشخص گردد.[5]
در ترانههای کار مثل صیادی و چای چینی دو گروه کارگران با خواندن اشعار بهصورت گروهی ساعات کارشان را کوتاه میکردند و به رهگذران نشاط میبخشیدند.[6] در فارس، به هنگام پنبهچینی که کار دختران و زنان است، پنبهچینان به دو گروه تقسیم میشوند و ترانة زیر را میخوانند:
دسته اول: بچین، بچین که شونمه (شب نم است)
دسته دوم: نمیچینم مُزُم کمه/ بچین بچین مُزت میدم/ نمیچینم مزم کمه/ غربال آرد بیزت میدم
ده شاهی بیشترت میدم/ نون و کرهترت میدم/ غربال آردبیز نمیخوام/ ده شاهی بیشتر نمیخوام
نون و کرهتر نمیخوام/ نمیچینم مزم کمه[7]
در تاله کوبی نیز این اشعار را در دو دسته میخوانند:
اوسا مندلی اومپو
اوسا مندلی اومپو
چن تا خر داری اومپو
چن تا بز داری اومپو
یکیش خو گره (گر است) اومپو
از قلعه دره اومپو
اوسا مندلی اومپو
کی خر میکشی فردا
چش (چه چیزش را) به من میدی
چیشش (چشمش را)
ازای (از این) چیش خرت – آیینهٔ مادر زن ما
کاخاله، تو کی خر میکشی؟ فردا
چش به من میدی – یالش
ازای یال خرت – فرچه مادر زن ما،
کاخاله، تو کی خر میکشی؟ فردا
برخی از ترانههای رمضان بهصورت مناظره یک خواننده و پاسخدهی جمع انجام میگیرد؛ مثل این شعر که در آبادیهای کاشان به اجرا درمیآید:
استاد جمعیت
ای صاحبخانه، ای مرد زمانه، لطفی به اعانه مکن عذر و بهانهای مرد حقیقت، ای نور بصیرت، باشی تو سلامت مکن عذر و بهانهما دلشدگانیم، ما غمزدگانیم، ما منتظرانیم مکن عذر و بهانهگر تو بدهی پول، راحتشی و شنگول از وز وز زنبول (زنبور) مکن عذر و بهانه[8] در نوحهها نیز نوحهخوان میخواند و بندهایی را جمع همنوایی میکنند. بخشی از ترانههای متل نیز دوسویه و جمعی انجام میشود:
عمو زنجیرباف بله
زنجیرمنو بافتی بله
پشت کوه انداختی بله
بابا اومده چی چی آورده
نخودچی کیشمیش بخور وبیا
با صدای چی با صدای
بالوره از ترانهها و آوازهای کردی است که زنان- به شکل اخص و گاهی نیز مردان-به شکل گروهی و در هنگام کار، شکار، کوه و دشت میخوانند. یک نفر که صدای خوبی دارد دو انگشتش را زیر چانهاش میگذارد و با ادای کلمات «ئه وه وه وه» ترانهای را با آواز میخواند و بقیه گروه به آن پاسخ میدهند. گاهی نیز بالوره به شکل مشاعره بین دو گروه زنان است که به آن «شه ر بالّوره» میگویند.
سنتی است در مازندران به نام «رجخوانی» که معمولاً در عروسی اجرا میشود و جوانان به ترتیب آواز میخوانند. یکی از شیوههای خواندن اشعار است که در این شیوه خوانندگان در محافل بهنوبت میخوانند. مثل گلیبهگلی (گلوبهگلو یا دهانبهدهان) که دستکم دو نفر در مراسمی یا جایی، نوبتبهنوبت و بدون درنگ، ترانههایی را به آواز میخوانند. در خواندن گلیبهگلی بدون هماهنگی اولیه بین خوانندهها ارتباط برقرار میشود و آنان هرکدام در نوبت خود با گزینش اشعاری متناسب با شرححال خود، اما با همان آهنگ، سوزوگدازی ایجاد میکنند و شنوندگان را به درون خود فرومیبرند. افراد به شکل داوطلبانه در این زنجیره قرار میگیرند. ابتدا ریشسفیدان و بزرگترهای مجلس؛ سپس کوچکترها. شرط اصلی این اجرا داشتن صدای خوش و ذوق شعری است. افراد از قبل انتخاب نمیشوند، بلکه هر که حضور ذهن داشته باشد بلافاصله دوبیتی خود را میخواند. به این اجرای زنجیرهوار، «رجخوانی» میگویند. اشعار انتخابی بیشتر دوبیتی است و از کتولی، امیری، کیجاجان و دوبیتیهای محلی استفاده میشود. هر فرد مجاز است تنها یک دوبیتی بخواند. اغلب اشعاری که در این شیوهٔ اجرایی خوانده میشود ازنظر مضمون باهم در ارتباطاند. برای مثال اگر فرد نخست اشعاری عاشقانه بخواند افراد دیگر نیز این مضمون را تکرار میکنند. در ترتیب خوانش، افراد بزرگتر و ریشسفیدان در اولویت هستند. رجخوانی ازنظر شیوهٔ اجرایی بسیار شبیه مناظره در ادب فارسی است.
این شیوهٔ اجرایی در شبنشینیها، مجالس بزرگان یا عروسی و در مزارع و هنگام کار میان زنان و مردان کاربرد دارد. زنان به شکل مجزا برای خود رجخوانی دارند، اما گاهی در محافل صمیمی و خانوادگی زنان و مردان در کنار هم گلی به گلی میخوانند. در مزارع بهویژه هنگام کارهای گروهی همچون نشا و پنبهچینی برای رفع خستگی و ایجاد نشاط رجخوانی کاربرد دارد. در مجالس بزرگان و محافل عروسی گاهی ساز للـهوا، شعرخوان را همراهی میکند، اما در هنگام کار از هیچ سازی استفاده نمیشود. هدف اصلی از این شیوه حفظ وحدت گروه و سرگرمی است.
رجخوانی در دیگر مناطق ایران نیز کاربرد دارد. در بوشهر در آواز شروه از دنبالهخوانی استفاده میشود. شروه اغلب بهصورت دنبالهخوانی (مبادله آواز میان چند نفر) اجرا میشود. تعداد شرکتکنندگان در دنبالهخوانی میتواند به 4-5نفر (کمی بیشتر یا کمتر) برسد. در دنبالهخوانی معمولاً یک مبادله محتوایی میان شروه خوانان وجود دارد که بهنوعی مشاوره یا مشاعره شبیه است. در دنبالهخوانی معمولاً یکی از گردههای (شیوههای) شروه انتخاب میشود.
سنتی دیگر در مازندران است به نام «گلیبهگلیخوانی» که داوطلبان خوشصدا در محافل عروسی به ترتیب آواز میخوانند بهاینترتیب که یکی میخواند و دیگری در جواب نفر اول آواز سر میدهد. در مجالس پیران، تبریخوانها یا کتولیخوانهای با سابقه و خوشصدا به همراه «لله نی» (نوازنده نی مازندرانی) ساعتها به خواندن میپردازند. ■
[1]اصلاح عربانی، ابراهیم، کتاب گیلان، ص 381-382
[2]نصری اشرفی، جهانگیر، موسیقی در ایران، موسیقی دستگاه و ردیفی، ص 57
[3]احمد پناهی سمنانی، محمد، ترانههای دختران حوا، ص 57
[4]رحیمی، غ، نیلاب، سنگردیهای پنجشیر، ص 5
[5]بوستان، بهمن و محمدرضا درویشی، هفتاورنگ مروری بر موسیقی سنتی و محلی ایران، ص 108
[6]کبیری، غلامرضا، «زمزمههای دیار بیخزان»، ص 151
[7]همایونی، صادق، ترانههای محلی فارس، ص 386 ـ 387
[8]وکیلیان، احمد، متلها و افسانههای ایرانی، ص 209
نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک
www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html
دانلود ماهنامههاي ادبيات داستاني چوك
www.chouk.ir/download-mahnameh.html
دانلود فصلنامههای پژوهشی شعر چوک
www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
دانلود نمایشهای رادیویی داستان چوک
دانلود فرم ثبت نام آکادمی داستان نویسی چوک
www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html
بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان
شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک
https://telegram.me/chookasosiation
اینستاگرام کانون فرهنگی چوک
http://instagram.com/kanonefarhangiechook
بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر
http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html
فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک