یادداشتی بر رمان «تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم» نویسنده «آنتونی دوئر»؛ «رامین جعفری»/ اختصاصی چوک

چاپ تاریخ انتشار:

یادداشتی بر رمان «تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم» نویسنده «آنتونی دوئر»؛ «رامین جعفری»

رمان تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم (نشر کوله‌پشتی) اثر آنتونی دوئر نویسنده‌ی آمریکایی در سال 2014 به چاپ رسید و در سال بعد جایزه‌ی پولیتزر و مدال اندرو کارنگی را دریافت کرد. همین‌طور، نامزد و فینالیست جایزه‌ی کتاب ملی آمریکا و موفق به کسب جایزه‌ی انجمن کتابخانه‌ی اوهایونا نیز شد. این کتاب دومین رمان او می‌باشد که نگارش و نوشتنش ده سال به طول انجامید و وقایع آن در زمان جنگ جهانی دوم، در فرانسه‌ی اشغالی روی می‌دهد.

ماری- لور با پدرش در نزدیکی موزه‌ی تاریخ طبیعی پاریس زندگی می‌کنند. پدرش مسئول نگهداری کلیدها و نگهبانی آنجاست. ماری-لور در سن شش سالگی کور می‌شود و پدرش برای آموزش او، یک نمومنه‌ی مینیاتوری از محله‌ای که در آن زندگی می‌کنند را می‌سازد تا دخترش به خوبی با مسیرهای آن‌جا آشنا شود. وقتی که دوازده ساله می‌شود، پاریس اشغال ناری‌ها می‌شود و او همراه پدرش به شهر سن-ملو فرار می‌کنند، به خانه‌ی عموی بزرگش که در نزدیکی دریا اقامت دارد. او و پدرش با خود مهم‌ترین، باارزش‌ترین و خطرناک‌ترین جواهر موزه را حمل می‌کنند تا آن را از دست گروهبان حریص و طمع‌کار آلمانی به‌نام ون‌رومپول در امان نگه دارند. در یکی از شهرهای معدنی آلمان، یتیمی به‌نام ورنر با خواهرش در یکی از اقامت‌گاه‌های کار کودکان زندگی می‌کنند. بعد از یافتن یک رادیو، به مرور زمان، ورنر تبدیل به یک کارشناس در زمینه‌ی ساخت و تعمیر چنین وسایل و ابزارآلاتی می‌شود. طولی نمی‌کشد که استعداد بالای او جایگاهی را در سازمان جوانان هیتلری به ارمغان می‌آورد. سپس او را مسئول ردیابی و شناسایی امواج مقر گروه مقاومت می‌کنند. او به قعر جنگ می‌رود و سپس از سن-ملو سر در می‌آورد، جایی که دست تقدیر مسیر او و ماری-لور را به هم گره می‌زند.

نویسنده از نثری با جلات کوتاه و تند و تیز استفاده کرده‌است که یادآور سبک ایستای رادیو است. هیچ اسمی روی صفحه نمی‌شنید مگر با همراهی دو یا سه صفت و بیشتر. کتاب به 178 فصل کوتاه تقسیم می‌شود که یکی از محاسن بزرگ کتاب محسوب می‌شود و نمود دیدگاهی نوین به ادبیات تاریخی یا جنگ است.

در این کتاب دوئر همچو یک دانشمند درباره‌ی اختراعات مکانیکی، تکنیکی و طبیعی دنیا صحبت می‌کند: از حلزون‌ها و نرم‌تنان و گل‌ها گرفته تا خصوصیات سنگ‌های قیمتی، زغال و منابع و ابزاآلاتی که توسط نازی‌ها استفاده می‌شود؛ امواج رادیویی که داده‌ها را انتقال می‌دهد، شیوه‌ای که هم علم را مطیع خود می‌کند و هم سرشت پاک انسان را به سلطه در می‌آورد. رادیو یکی از مهم‌ترین نمادهای داستان است. در نهایت، ورنر به علت شوق و هوش سرشار خود به سمت علم و رادیو کشیده می‌شود.

رادیو یکی از مهم‌ترین ابزارهای قدرت و راه‌های ارتباطی جنگ جهانی دوم می‌باشد که توانست روابط گسترده‌ای بین افراد در نقاط مختلف دنیا ایجاد کند، به‌خصوص نیروهای نظامی. رفته رفته ورنر متوجه می‌شود که چطور از علم و رادیو در منافع جنگ و کشتار و قتل عام استفاده می‌شود و همین دیدگاه او را نسبت به علم تغییر می‌دهد و سبب می‌شود تا مسیر تازه‌ای را در پیش گیرد.

یکی دیگر از نمادهای داستان سنگ قیمتی و باارزشی به‌نام دریای نور (الماس معروف نادر شاه) است. که نویسنده آن را با دل افسانه و اسطوره پیوند می‌زند؛ شخصی که دارنده‌ی این الماس است شانس و بخت و اقبال خوبی نصیبش می‌شود، اما برای اطرافیانش وقایع شومی رخ می‌دهد. گروهبان ون‌رومپل به علت ابتلا به بیماری سرطان تمام فرانسه را زیر پا می‌گذارد تا به این الماس دست یابد. او در آخرین قطره‌های باقی‌مانده‌ی سلامتی و عمر خویش وقتی که به دوقدمی آن در خانه‌ی عموی بزرگ ماری-لور می‌رسد، ناگهان سروکله‌ی ورنر پیدا می‌شود و او را از سر راه برمی‌دارد و ماری-لور را نجات می‌دهد. سرانجام، ورنر هنگامی که الماس را به همراه دارد، در میدان مین می‌میرد و این مهر باطلی است بر تمام عقاید و ارزش‌ها در زیر سایه‌ی تاریک جنگ و مهر تاییدی بر فانی بودن انسان.

ماری-لور در طول رمان به خواندن کتاب بیست هزار فرسنگ زیر دریا اثر ژول ورن مشغول می‌شود. نویسنده با پیش کشیدن این اثر، یک دنیایی موازی را با دنیای واقعی و رنج آور کتاب شکل می‌دهد، جایی که شخصیت‌های داستان از جمله ماری-لور و ورنر را به این‌همانی با پروفسور آروناکس و کاپیتان نمو می‌کشاند. یکی از قسمت‌های مهم این کتاب نبرد با سپیداج‌هاست که پ بطور نمادین به جنبش‌های 1848 فرانسه و اروپا اشاره دارد (همین‌طور به کتاب رنجبران دریا اثر ویکتور هوگو که مبارزه با اختاپوس به منزله‌ی نبرد با انقلاب صنعتی است). کاپیتان نمو به عنوان قهرمان ستم دیده‌ها و مظلومان جلوه می‌کند (همان‌طور که به شورشی‌های یونانی برای مقابله با امپراطوری عثمانی کمک می‌رساند). او از نوادگان تیپو سلطان حاکم مسلمان میسور است که علیه استعمار کمپانی شرقی بریتانیا به مقاومت و مبارزه پرداخت. بالاخره، کاپتان نمو برای شخصیت‌های داستان به نماد مقاومت و پایداری بدل می‌شود.

آنتونی دوئر دنیای رئال، دردناک و موهوم رمان را با دنیای تخیلی ژول ورن پیوند می‌زند تا داستانی از ناگفته‌هایی که همیشه در برهه‌هایی از تاریخ پایمال می‌شوند را به‌خوبی نمایان کند، همین‌طور، زندگی، وقایع و آدم‌های حاضر در کتاب را از لحاظ زیباشناسانه برجسته‌تر کند (نرمالیزیشن)؛ خشونت، فساد و بی‌عدالتی را بی‌طرفانه چه در جبهه‌ی متفقین، چه متحدین، یکسان همان‌طور که هست جلوه می‌دهد. او بر حواس پنج‌گانه‌ی خواننده و شخصیت‌هایش متمرکز می‌شود و توصیف‌هایش حول محور این حس و حال درونی و فیزیکی است. او کوشیده است تا به‌طرزی هنرمندانه و در کمال استادی چشمانی بدیع و دقیق به ما اعطا می‌کند تا تمام نورهایی که نمی‌توانیم ببینیم را به خوبی ببینیم و احساس کنیم و زندگی‌ها و داستان‌های فراموش شده را بار دیگر از نظر بگذرانیم.


 

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.

http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک

http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html

دانلود نمایش رادیویی داستان چوک

http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html

دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک

http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك

http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

http://www.chouk.ir/honarmandan.html

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک

https://telegram.me/chookasosiation

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html