نگاهی به فیلم «خشم و هیاهو» نویسنده وکارگردان «هومن سیدی»؛ «سپیده ابرآویز»/ اختصاصی چوک

چاپ تاریخ انتشار:

نگاهی به فیلم «خشم و هیاهو» نویسنده وکارگردان «هومن سیدی»؛ «سپیده ابرآویز»

بازیگران:طناز طباطبایی، نوید محمدزاده، سعید چنگیزیان، بهناز جعفری، رضا بهبودی، بهزاد عمرانی، رعنا آزادی ور

مثلث برمودای متساوی الاضلاع

هومن سیدی سینماگر توانمندی است. او پیش از این توانایی‌هایش را در عرصه بازیگری و بیشتر از آن، کارگردانی، ثابت کرده است. اما اینکه ایا در خشم و هیاهو هم همان قدر تواناست جای سؤال دارد. خشم و هیاهو روایت زندگی خسرو پارسا (نوید محمدزاده) است. خسرو یک خواننده مشهور است. متأهل است و پسر کوچکی به نام معز دارد. با حنا (طناز طباطبایی) آشنا می‌شود و همه چیز درگیر همان مثلث عشقی همیشگی می‌شود...

هومن سیدی می‌کوشد یک مثلث برمودای لعنتی بسازد. مثل تمام مثلث‌های خیانت که پیش از این بارها و بارها در فیلم‌های داخلی و خارجی سال‌های اخیر دیده‌ایم. مثلثی متساوی الاضلاع که هر سه ضلع آن (مرد، زن و معشوقه) محکوم به نابودی‌اند.. مثلث خشم و هیاهو اگر چه تکراری، اما نسبتاً خوب کشیده می‌شود اما دوامی نمی‌آورد و خیلی زود _قبل از رسیدن به نیمه فیلم _ لق می زند و تبدیل به خطوط موازی گنگ و مبهم می‌شود خطوطی که در پرداخت نهایی به هم نمی‌رسند و به لحاظ منطق روایی دچار مشکل می‌شوند. اگر چه خشم و هیاهو می‌کوشد با انتخاب یک راوی غیر مطمئن و احتمالاً دروغگو عامدانه همه چیز را با عدم قطعیت تصویر کند اما این عدم قطعیت، بیشتر به درد روایت داستانی ادبی می‌خورد تا لحظات دراماتیک سینمایی. از آنجایی که قصهٔ خشم و هیاهو شباهت زیادی به ماجرای ناصر محمدخانی و قتل همسر اولش به دست شهلا جاهد دارد و باز از آنجا که سیدی اصرار دارد این فیلم به هیج وجه اقتباسی نیست و همان ابتدا به مخاطب می‌گوید این اثر مطلقاً واقعی نیست بیشتر تماشاگرش را ترغیب می‌کند تا دنبال یک ماجرای تازه باشد. این اتفاق نمی‌افتد و اصل و جان خشم و هیاهو به شدت نزدیک است به همان پرونده جنجالی شهلا جاهد و ...

. سیدی می‌خواهد برای فرار از این مشابهت، خرده داستان‌هایی بیافریند که بیشتر انها به کار فیلم نمی ای‌اند و اثر را از یک کار خوب به یک فیلم معمولی تبدیل می‌کند. خرده داستان‌هایی مثل تصادف تینا همسر خسرو و به کما رفتنش، ماجرای پول و اموال که به نام تیناست، مشکلات معز به عنوان کودکی با اختلال پرخوری، اخراج حنا از خوابگاه دانشگاه و.... فیلم دقیقاً از همین خرده داستان‌ها آسیب می‌بیند. چرا که در هجوم این همه گره افکنی های کوچک _که ظاهراً برای تعلیق و رسیدن به فیلمی معمایی جنایی است _اصلی‌ترین المان؛ یعنی شخصیت پردازی گم، کمرنگ و حتی محو می‌شود.اینکه خسرو نمی‌خواهد واقعیت را بگوید با اینکه تماشاگر اصلاً واقعیت را نفهمد فرق می‌کند. اینکه خسرو که به اندازه کافی پولدار و پولساز است چه نیازی به پول‌های تینا دارد جوابی ندارد اینکه خسرو با خلأ عاطفی بزرگش درگیر حنا می‌شود پس چرا تمام دار و ندارش به نام تیناست جوابی ندارد. اینکه تاتری بودن حنا و زندگی‌اش در خوابگاه و تک سکانس اخراجش از خوابگاه به چه درد فیلم می‌خورد حوابی ندارد. اینکه معز دقیقاً چرا و از کی دچار تعارضات و اختلالات دوران کودکی‌اش شده جوابی ندارد. اینکه تینا کیست و از کما بیرون آمدنش یا حتی به کما رفتنش چقدر به تاثیرگذاری و عمق قصه کمک می‌کند جوابی ندارد. و البته ماجرای طلاق و وکالت پدر و افسر آگاهی و بهزاد و ...

تمام این‌ها فقط یک جواب دارد: سیدی می‌خواهد به هر قیمتی ذهن مخاطب را از ماجرای واقعی ناصرمحمدخانی دور کند. که نه تنها دور نمی‌کند بلکه با افزودن این همه چاشنی ملغمه ای می‌سازد که مزه همه چیز می‌دهد، جز آنچه که باید.اینکه نوید محمدزاده بازیگر بسیار خوبی است و حتی در نوع خود پدیده است جای انکار ندارد اما اینکه در یکی دو سال اخیر پشت سر هم در آثار سینمایی ظاهر شود قطعاً برای پدیده بودنش و پدیده ماندنش خطرناک است. خصوصاً که محمدزاده در خشم و هیاهو آن نوید همیشگی نیست. در قالب نقشش فرو نرفته و در بعضی لحظات (مثل سکانس‌های دادگاه و زندان) بیش از حد معمولی و در سطح ظاهر می‌شود. البته یخشی از این بازی معمولی برمی گردد به همان کاراکتر خوب ساخته نشده خسرو که حاصل دست سیدی به عنوان نویسنده و کارگردان است.طناز طباطبایی با جهره معصوم و بی گناهش اتگار انتخاب کارگردان‌هایی است که دنبال خلق چنین چنین کاراکتری هستند. طناز اینجا هم همان قدر بی دفاع است که در هیس دخترها فریاد نمی‌زنند بود و همان قدر بازیجه و آلت دست می‌شود که در آرایش غلیظ. او اساساً در خشم و هیاهو چیزی به بازیگری‌اش اضافه نمی‌کند. اگرچه خشم و هیاهو در جشنواره سی و چهارم فجر دیده می‌شود و جایزه ویژه هیات داوران را برای کارگردانی می‌گیرد اما این سلیقه داوران است و هم سیدی ثابت کرده که بلد است  فیلم‌های بهتری بسازد و کارگردان بهتری باشد، هم فیلم‌های بهتری ساخته شده‌اند که کارگردانی‌شان یک سر و گردن از خشم و هیاهو بالاتر است. سیدی در خشم و هیاهو آن سیدی اعترافات ذهن خطرناک من نیست. آن سیدی سیزده هم نیست. او در خشم و هیاهو کارگردانی است مرعوب یک قصه به نظر خودش خاص. اما نه فصه، نه کارگردانی، نه تدوین، نه طراحی صحنه و لیاس خاص نمی‌شوند. فیلم برداری خوب پیمان شادمانفر از نقاط قوت فیلم است که خوشبختانه دیده شده و جایزه ش را هم گرفته است.


 

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

http://www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

داستان های حرفه ای ادبیات ایران و جهان را از اینجا دانلود کنید.

http://www.chouk.ir/downlod-dastan.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك و فصلنامه شعر چوک

http://www.chouk.ir/download-mahnameh.html

دانلود نمایش رادیویی داستان چوک

http://www.chouk.ir/ava-va-nama.html

دانلود فرم ثبتنام آکادمی داستان نویسی چوک

http://www.chouk.ir/tadris-dastan-nevisi.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه كانون فرهنگي چوك

http://www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

http://www.chouk.ir/honarmandan.html

شبکه تلگرام کانون فرهنگی چوک

https://telegram.me/chookasosiation

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html