سه روایت از فاصلهها
نویسنده: محمدرضا کوهستانی/ کارگردان: احمد سلیمانی
بازیگران: علیرضا محمدی، آزاده صمدی، آرش دادگر، نازنین فراهانی، پریناز ایزدیار، سام قریبیان
تئاتر «یک کلیک کوچولو» روایتی سه اپیزودیک از روابط انسانها در جامعهی امروز ایران، با دغدغهها، مسائل و طرز تلقی اجتماعی آنها، به فراخور سن و جایگاهشان در درون خانواده میباشد.
نمایش یک کلیک کوچولو نگاهی بیطرفانه به روابط انسانی دارد و در طول اجرا، مخاطب در واکاوی علل حاکم بر روابط شکل گرفته، ذهنی مستقل و پرسش جو دارد و اساساً درگیر ژستهای سانتامانتالیستی نمیشود و این شاخصترین ویژگی نمایش یک کلیک کوچولو است.
محمدرضا کوهستانی به مصداق آثار پیشتر نگاشتهاش، نویسندهای است که در نوشتههایش بسیار هوشمندانه نقب به عمق مطالب میزند؛ به گونهای که آثار وی دارای وجهی چند بُعدی است و به اعتباری میتوان گفت که وی در قالب ظاهر دیالوگها، موقعیت سازیها و شخصیتپردازیها، به دنبال طرح معانیای فراتر از متن میگردد و نمود بارز این ایهام و مَجاز مستتر در آثار وی همانا نوع کیفی دیالوگها و چینش و چیدمان آنها در کنار یکدیگر است. گویی اینکه وی، از میان انبوهی از دیالوگها، به تحقیق و فراست، دقیقاً آن دیالوگی را برای هر یک از پرسوناژهایش بر میگزیند که در تقابل با دیالوگ پرسوناژ دیگر (که آن هم گزیده است) مفهومی فراتر از ظاهر استنجاج گردد و به گواه آثارش، وی در این مهم موفق شده است و نوع ویژهای از تکنیک نگارش نمایشنامه را خلق و در سیر نگارش متکامل نموده است.
یک کلیک کوچولو در نهایت، واگویهای از تقابل و تناقض روابط انسانی، در بعد خانوادگی میباشد که در سطحی بسیط، نمادی از جامعهی در حال گذار است. جامعهی امروز ایران، به گواه رخدادهای تاریخی سالهای اخیر و به مدد رسانههای
گوناگون ارتباطی، برههای تأثیر گذار و مداوم را سپری میکند که در لایههای عمیق، فرا رفتن از باورهای آزمون شده و شکست خورده میباشد و از سوی دیگر دستیابی به افقهای بدیع فکری و فرهنگی را نوید میدهد. مردمان اینکِ سرزمین ایران، با درس گرفتن از تحولات تاریخ معاصر، به شکلی هوشمند و اثرگذار، نگاهی متبادلگرا به دنیای فکری و فرهنگی جهانی یافتهاند و به همان میزان که تحت تأثیر تبادلات فرهنگی بیرونی هستند، خود نیز رجعتی مسئولانه به باورهای فرهنگ اساطیری خود دارند و این همه، شکلی جدید از روابط انسانی را در جامعهی امروز ایران ایجاب و ایجاد کرده است.
یک کلیک کوچولو در نهایت، واگویهای از تقابل و تناقض روابط انسانی، در بعد خانوادگی میباشد که در سطحی بسیط، نمادی از جامعهی در حال گذار است. |
یک کلیک کوچولو اما سعی دارد با نگرشی به این تغییرات اجتماعی، از زوایای پنهان تلقیات انسانی، در برخورد با سیر طوفندهی تغییرات بیرونی پرده بردارد و در این بین، قضاوت نهایی را بر عهدهی اندیشه و نگرهی مخاطب وا مینهد.
دربارهی متن
نمایشنامهی یک کلیک کوچولو، چنانچه پیشتر هم ذکر شد، متنی چند لایه و عمیق است. دیالوگها سنجیده نوشته شدهاند و کنشها و واکنشهای خلق شده توسط پرسوناژها نیز وجهی چندگانه دارد که در پیوند با یکدیگر به فرجامی غایی ختم میشوند.
متن اثر هر چند در یک تریولوژی نگاشته شده است که در ظاهر هر بخش از آن هویتی مستقل دارد، اما عدم به سرانجام رسیدن هر بخش به طور مستقل، این امکان را ایجاد کرده است که هر بخش در پیوند با دو بخش میانی و پایانی به معنا دست یافته و سیری تکاملی به خود گیرد. در این بین، طرح موضوعات مدرن در قالبی ساختار شکنانه نیز از شاخصههای عمدهی متن اثر است.
در این میان، شاید تنها غفلت نویسنده (و نه نقص متن) همانا این نکته است که وی، خط و ربط مشخصی در پیوند میان هر سه بخش متن قرار نداده است. البته، در نهایت مخاطب به این ادراک میرسد که با اثری سه گانه مواجه است که در ارتباط با یکدیگر شکل گرفته و کلیت داستان را روایت میکنند، لکن بر همنمایی سه بخش از اثر، میتوانست به این درک بیشتر و بهتر کمک کرده و دست کم، نوع تلقی مخاطب از سیر حوادث را سمت و سو دهد.
پایان نمایشنامه هم که به شکل پایان باز نگارش شده است از سویی از قابلیتهای اثر و از سوی دیگر میتواند از نقیضههای اثر باشد. در وجه مثبت، باز گذاشتن فرجام کاراکترها، از انجایی که با قامت و قوارهی کلی اثر همخوان است، به یکدستی اثر کمک کرده است و چونان شعری که تا پایان وزن و قافیهی خود را رعایت میکند، تا پایان بر شیوهی نگارشی خود وفادار مانده است. اما از آن سو، با عنایت به سه گانه بودن اثر، که به خودی به خود به تشتت ذهن مخاطب میانجامد، تمهید پایان باز، این خطر را دارد که به نقض غرض در اثر منجر شود و در نهایت مخاطب آن تلقیای از اثر نماید که محتوا و مدعی اثر نبوده است.
دربارهی اجرا
اجرای یک کلیک کوچولو، یکدست و به دور از ادا و اطوارهای معمول میباشد. کارگردان، با تسلط بر تمامی زوایای مطروحه در متن، بازی روانی از بازیگران گرفته است به گونهای که از یک سو آزادی عمل بازیگران را محدود ننموده و از سوی دیگر هم اجازه نداده است که کلیت تئاتر در ظل تکنیکهای بازی بازیگران قرار گیرد. به دیگر معنا، اجرای اثر فارغ از بازی بازیگران، هویتی مستقل از آنان دارد و از آن سو، با بازیهای روان بازیگران نیز پیوند خورده است.
در بخش تحلیل متن نیز به نظر میرسد که کارگردان شناخت کاملی از نویسنده و آثار وی و نیز نوع بینش و طرز تفکر وی داشته است، چرا که میزانسنها تا اندازهی قابل قبولی بر اساس شیوهی نگارشی متن طراحی شده است به این معنا که حرکت پرسوناژها نیز چونان متنِ اثر چند وجهی و بسیار دینامیک است به گونهای که هر اکشن از جانب بازیگران، میتواند ریاکشنهای چندگانهای از سوی بازیگران مقابل را ایجاب و ایجاد کند.
اجرای یک کلیک کوچولو، یکدست و به دور از ادا و اطوارهای معمول میباشد. |
در طراحی فینال اجرا هم کارگردان به وضوح تصرف کرده است تا آنجا که به اذعان خود وی، او در جهت ایجاد تعلیق در پایانبندی اثر، بخشی از دیالوگهای پایانی متن را حذف کرده است. اینکار نشانهای از استقلال فکری و عملی کارگردان میباشد.
در طراحی صحنه نیز، این حس عدم اعتماد میان کاراکترهای اثر به خوبی نمایان است. صحنه به شکل یک مثلث طراحی شده که به اعتبار فرم مثلث، گویای عدم اعتبار و ایستایی اقوال و افعال کاراکترها میباشد و این مهم، همخوانی ویژهای با محتوای اثر پیدا کرده است. در راس مثلث مذکور، یک مبل قرار دارد و بیشترین رخدادهای کلامی – حرکتی پرسوناژها در این زاویه و بر روی همان مبل رخ میدهد. در آنجا که به ظاهر میان پرسوناژها نوعی همدلی کلامی، در لابلای دیالوگها و عملکردها وجود دارد، به ناگاه از میانهی رابطهی شکل گرفته، میان پرسوناژها در این زاویه، فاصلهای شکل میگیرد و بسیط میشود و در نهایت به تقابل فکر، سخن و فعل منجر میشود.
در یک کلام میتوان اینگونه نتیجه گرفت که:
«یک کلیک کوچولو» به اعتبار نام نامتعارفش، حقیقتاً یک اشاره به زوایای گوناگون روابط انسانی در دوران کنونی میباشد.