نقد و بررسی نمایش «شب بخیر مادر» كارگردان «مهشید بابایی»؛ «حسین حلاجی‌زاده»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

نویسنده: مارشال نورمن / کارگردان: مهشید بابایی / بازیگران: تینا بخشی، مهدیه نساج

نمایشنامه‌ی «شب بخیر مادر» یک نمایشنامه‌ی مدرن با رویکردهای روانشناختی و متکی بر مکاتب اکسپرسیونیستی و نیهیلیستی است. ( توضیح: مفهوم رایج از نیهیلیسم به غلط پوچ‌گرایی یا پوچ‌انگاری انگاشته شده است، در‌حالی‌که این مکتب با نشان دادن نواقص زندگی صرفاً مادی و ماشینی، نوع دیگری از زیستن که همانا بی نیازی از طمطراق زندگی است را عرضه می‌کند. مابه‌ازای این نوع تلقی را می‌توان در سنت‌های درویش مسلکی پیدا کرد.)

مارشال نورمن، با نگاهی واخورده، زندگی زن جوانی را تصویر می‌کند که در میانه‌ی زندگی خویش، به غلیان و عصیان رسیده است. شوهرش سیسیل، به رغم اینکه او به وی عشقی وافر می‌ورزد، او را وانهاده و رفته است و پسرش ریکی هم در گرداب اجتماع مدرن، به منجلاب تباهی و بزهکاری درغلتیده است و اینک او در پایان راهی که زندگی‌اش را ساخته و ویران کرده است، در خانه‌ی پدریِ خویش و در کنار مادر پیر و سرخورده‌ی خویش، قصد دارد تا به زندگی سراسر محنت خود پایان دهد و البته اینکار را نیز می‌خواهد در اوج شکوه انجام دهد. داستان با همین تصمیم ‌آغاز می‌شود و تداوم می‌یابد و از این رهگذر است که روایت می‌شود و نقبی به گذشته‌ی وی و زندگی او می‌زند.

بررسی متنی

نمایشنامه‌ی «شب بخیر مادر» یک نمایشنامه‌ی مدرن با رویکردهای روانشناختی و متکی بر مکاتب اکسپرسیونیستی و نیهیلیستی است.

آنچه که در بررسی متن این اثر قابل اعتناست این است که نویسنده اشراف کاملی به فضایی که خلق می‌کند دارد. وی کاراکترهایش را به خوبی می‌شناسد و از عقده‌ها و غم‌هایشان آگاهی ملموسی دارد، لذا دیالوگ‌نویسی اثر دقیقاً به‌جا و به فراخور احوال و اندیشه‌ی کاراکترها، شکل می‌پذیرد. متن اثر شعار زده، نصیحت‌گو و پرطمطراق نیست، بلکه تمامی درگیری‌های کلامی اثر که در نهایت به حادثه ختم می‌شوند، تنها محاورات معمول یک مادر و دختر در چنین موقعیت اجتماعی و نیز به فراخور سن هر کدام از آن‌هاست و به همین دلیل است که آن دو در پایان مباحثات و مجادلاتی که با هم می‌کنند، هرگز به نتیجه‌ای قطعی نمی‌رسند و در پایان نیز هر کدام از آن دو کار خود را به سرانجام می‌رسانند. دختر که شخصیتی عصیانی دارد، چونان همیشه تصمیم خود را عملی می‌کند و مادر نیز که شخصی منفعل و سردرگم است در نهایت آنچه را که همیشه در مواجهه با چنین شرایطی می‌کرده است را انجام می‌دهد. دختر خودکشی می‌کند و مادر مستأصل و واخورده عزاداری می‌کند، فغان می‌کند و ناله سر می‌دهد و در نهایت هم تن به تسلیم و رضا می‌دهد.

شب به خیر مادر، متنی شدیداً روانشناختی است از آن رو که نقبی عمیق به درونیات، سرخوردگی‌ها و غصه‌های مشترک نسل‌هایی انشقاق شده می‌زند و بدون هیچ ادعایی از تفاوت اندیشه‌های سه نسل گوناگون سخن به میان می‌آورد. سخنرانی نمی‌کند بلکه سخنان سه نسل را روایت می‌کند، سخنانی که صرفاً حرف و حدیث نیستند بلکه ماحصل نوع اندیشه و تلقی سه نسل متفاوت از زندگی و چگونه زندگی کردن است. نسل گذشته، نسلی رضایتمند و تسلیم طینت است، نسل اکنون نسلی واخورده و عاصی از زندگی است که قواعد ناهنجار آن را دیگر نمی‌تواند تحمل کند و به اعتباری از زندگی پر و سرریز گشته است و نسل سوم (نسل رو به آینده فرزندان ما) نسلی است که با زندگی مماشات می‌کند و آنچه را به زندگی و قواعد مدرن، ناموزون و بی‌رحم آن می‌بازد در سویی دیگر از زندگی به گونه‌ای بیرحمانه می‌ستاند و چنانچه روزگار آن فدیه‌ها را از او دریغ کند بی‌هیچ درنگی آنچه را باید، از هم نوع خود می‌ستاند... و در این تقابل سه نسل، نسل اول تسلیم می‌شود و رضایت می‌دهد، نسل میانه عصیان می‌کند و با مرگی شکوهمند (لااقل به زعم خود) از بند زندگی می‌رهد و نسل سوم با زندگی مماشات می‌کند.

از میان این ناموزونیِ زندگی است که نویسنده راه رستگاری را تجویز می‌کند و آن همانا بی‌نیاز زیستن است (و اگر بتوان این مفهوم را هم‌معنا با نیهیلیسم در نظر گرفت، پس می‌توان چنین اعتبار کرد که نیهیلیسم، نشان دادن پوچی‌هایی ‌است که بشر برای کسب آن می‌جنگد، در حالی که اساساً برای زیستن نیازی به آن‌ها نداشته است، و در این نزاع برای کسب هر چه بیشتر، زندگی و آرامش آن را می‌بازد و در پایان خط، از خویش و زیستن خویش سرخورده می‌شود).

بررسی اجرایی

شب بخیر مادر به عنوان اولین تجربه‌ی کارگردانی سرکار خانم مهشید بابایی، کاری در خور و قابل ستایش است و آن هنگام که بدانیم این اثر سال‌ها پیش توسط محمد یعقوبی به روی صحنه رفته است اعتباری دو چندان می‌یابد. مهشید بابایی با انتخاب این اثر به عنوان اولین تجربه‌ی حرفه‌ای کارگردانی خود، نشان داده است که دغدغه های او فراتر از روزمرگی‌های معمول است به گونه‌ای که فارغ از فضای سانتی‌مانتالیسم‌ سعی دارد تا عمق مفاهیم را برای مخاطب اکنون، بازتعریف کند و این خود به تنهایی قابل تامل و پاسداشت است.

اما از نگاهی ناقدانه، چنانچه به کلیت کار نگاه شود، تئاتر شب بخیر مادر دارای نقاط قوت و ضعف چندی است:

اساسی‌ترین نقطه‌ی قوت تئاتر شب بخیر مادر، در وجه کارگردانی آن است. مهشید بابایی با این اثر نشان داده است که فردی متکی به خود است. او در اجرای اثر، میزانسن‌هایی متفاوت از اجرای محمد یعقوبی، داده است و در طراحی حرکات نیز به کنش گفتاری کاراکترها توجه ویژه نموده است به گونه‌ای که پزهای اجرایی با بیان گفتاری هماهنگی دارد که این خود به تنهایی از ویژگی‌های بارز اثر مذکور است. از دیگر نکات قابل ذکر در بخش کارگردانی، تحلیل درست از محتوای اثر است (و هر چند این تحلیل خام و ساده انگارانه است، اما به صرف اینکه این تحلیل رخ داده است، نکته‌ای قابل اعتبار است شاید الکن بودن تحلیل صورت گرفته از لایه‌های روانشناختی، جامعه‌شناختی و سبک‌شناختی اثر، مربوط به عدم تجربیات شخصی کارگردان از زندگی عمیق اجتماعی باشد) به هر روی این اثر می‌تواند به عنوان کاری قابل اتکا در کارنامه‌ی کاری مهشید بابایی ماندگار بماند.

شب بخیر مادر به عنوان اولین تجربه‌ی کارگردانی سرکار خانم مهشید بابایی، کاری در خور و قابل ستایش است.

اما در بخش طراحی صحنه، نوعی ساختارشکنی متناقض اتفاق افتاده است: اول آنکه، کلبه‌ی طراحی شده، با آن تصور عمده که از کلبه‌های مزرعه‌ای در ذهن مخاطبان شکل گرفته است فاصله‌ی بسیار دارد و فضای طراحی شده به خانه‌های شهری مدرن بیشتر شباهت دارد تا به فضای یک کلبه‌ی بیرون از شهر. دوم آن‌ که پنجره‌هایی عریضی که طراحی شده است و میان سکوی تماشاچیان و سنِ نمایش قرار گرفته است، به نوعی تداعی کننده‌ی یک حد فاصل جدا کننده، می‌باشد و طراح از آن‌ها، پنجره‌های یک کلبه را اعتبار نموده است. این کار علاوه بر اینکه میان مخاطب و بازیگران فاصله انداخته است، در بسیاری از موارد خود تبدیل به ماسکه‌ای شده است که صورت و یا حتی بدن بازیگران را در بسیاری از پلان‌های نمایش پوشیده و پنهان می‌کند و به نظر نگارنده این طراحی یکی از نقایص عمده‌ی فنیِ تاتر شب بخیر مادر می‌باشد.

در بخش بازی و اجرا، عمده‌ترین نقص کار همانا عدم درک مفهومی از نقش است که بازیگران به آن مبتلا هستند. بازی بازیگران بسیار سطحی، عصبی و تصنعی است. گویا بازیگران اساساً درک و ادراکی از نقشی که بازی می‌کنند ندارند، کما اینکه اصلاً شخصیت کاراکترهایی را که اجرا می‌کنند نمی‌شناسند و از عمق تلاش ذهنی و عصبی آن‌ها خبر ندارند و از همین روست که بازی‌شان بسیار بُولد، ماشینی و بی‌روح است و از آنجایی که این اثر، عمده‌ی تکیه‌اش بر بازی بازیگرانش است، از همین نقیصه آسیب عمده‌ای دیده است.

به هر روی، نمایش شب بخیر مادر، اینک و مرداد ماه 1393 در تالار استاد انتظامی خانه‌ی هنرمندان ایران بر روی صحنه است. دیدن این اثر، می‌تواند پاسداشت تلاش بی‌دریغ گروه جوانی باشد که نگاهی متفاوت به مفهوم زندگی دارد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692