معرفی مستند «باران» كارگردان «یوریس ایونس»؛ «مرتضی غیاثی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

مشخصات فیلم

نام: باران[i]/کارگردان و نویسنده: یوریس ایونس[ii] و ام.اچ.ک فرانکن[iii]/ موسیقی: لو لیشولد[iv]/کشور: هلند/ سال تولید: 1929

درباره‌ی کارگردان

یوریس ایونس در سال 1898 در هلند بدنیا آمد. پدرش صاحب مغازه لوازم عکاسی بود. از این طریق، دریچه‏ای برای آشنایی با دنیای تصویر برای او گشوده شد. «در سیزده سالگی اولین فیلم خود را در ژانر وسترن با مشارکت همه‌ی اعضای خانواده‏اش ساخت.«(جهرمی، 1383) در دانشگاه و در آلمان پس از کناره‌گیری از رشته‌ی اقتصاد، به شیمی عکاسی روی آورد. در بازگشت به هلند، انجمن سینمایی معروف به فیلم لیگا[v] را تأسیس نمود. در آن زمان چنین انجمن‌هایی در سراسر اروپا رواج داشتند و با استقبال فراوان جوانان، فیلمسازان و حتی هنرمندان دیگر رشته‏ها همراه بودند. کاری که در این انجمن‌ها انجام می‌شد، نمایش جدیدترین فیلم‌های کارگردانان اروپایی بود و بحث‌ها و نظراتی که پیرامون سینما به عنوان رسانه‏ای تازه کشف شده صورت می‌گرفت.

«ایونس نخستین بار در انجمن فیلم آمستردام شیفته‌ی فیلم‌های تجریدی شد که والتر روتمن[vi]، اگلینگ[vii] و ریختر[viii] برای آن‌ها از آلمان میفرستادند.» (بارنو،134:1380) حرکت، نور، زیبایی‌های فرمی، تدوین و نظریات کولشف-پودوفکین[ix] که به نظریه مونتاژ شوروری[x] معروف هستند، توجه او را به خود برانگیختند طوری که او اولین فیلم‌های جدی خود را تحت تأثیر همین شیفتگی ساخت. نخستین فیلم او «پل[xi]» و سپس «باران» هر دو تحت تأثیر همین دیدگاه و به ویژه فیلم‌های سمفونی شهر ساخته شدند.

ایونس برخلاف علاقه وافری که در ابتدا به الگوهای درحال حرکت و نظریه‌ی تدوین نشان داده بود چندان بر سر این علاقه باقی نماند، و به زودی مسیر خود را تغییر داد. او که به سفر علاقه‌ی بسیاری داشت، کار خود را بصورت فیلمساز در سراسر کشورهای جهان دنبال کرد.

یوریس ایونس در سال 1898 در هلند بدنیا آمد. پدرش صاحب مغازه لوازم عکاسی بود. از این طریق، دریچه‏ای برای آشنایی با دنیای تصویر برای او گشوده شد.

پس از ساختن «پل» و «باران»، توسط پودوفکین به روسیه دعوت شد و در آنجا اجازه یافت به انتخاب خود فیلمی بسازد. او با انتخاب یک کارخانه‌ی فولادسازی، «سرود قهرمان[xii]» را ساخت. به همین ترتیب به سفرهای خود به بلژیک، اسپانیا، چین، آمریکا، ژاپن، اندونزی و چند کشور دیگر ادامه داد و در هر کشور به کار فیلمسازی و یا آموزش و ترویج فنون آن پرداخت. از فیلم‌های مهم او که در جریان سفرهایش ساخت می‌توان به «زمین اسپانیایی[xiii]» و «ندای اندونزی[xiv]» اشاره کرد. «زمین اسپانیایی» را به حمایت روشنفکران چپ آمریکا، هنرمندان و بازیگران مشهور هالیوود نظیر هرمان شوملین[xv]، لیلیان هلمن[xvi]، دوروتی پارکر[xvii] ساخت؛ و فیلم دوم را به سفارش دولت هلند؛ با این تفاوت که با تغییر دیدگاهی که در زمان فیلمبرداری خود داد و از قیام مردم اندونزی حمایت کرد، با دولت هلند دچار اختلاف شد. همین اختلاف سبب شد برای مدتی اجازه‌ی ورود به خاک کشورش را نداشته باشد.

بدین ترتیب علاقه‌ی نخستین ایونس به زیبایی شناسی، به سمت مسائل سیاسی و مبارزات آزادی خواهانه تغییر جهت داد. «ایونس برای مدتی طولانی به عنوان مستندسازی متفکر، پیشرو و صاحب اندیشه‌های اجتماعی و سیاسی رادیکال شناخته می‌شد.» (جهرمی،1380) باران دومین فیلم از سری بلند بالای فیلم‌های اوست که نگاهی کاملاً زیبایی شناسانه دارد و برخلاف فیلم‌های بعدی او به مسائل اجتماعی و سیاسی نمی‌پردازد.

خلاصه‌ی فیلم

باران با فعالیت‌های عادی یک شهر بندری آغاز میشود. نه خبری از تلاطم است و نه چیزی غیر عادی نظم شهر را به هم میزند. خانه‏ها، کشتی‌ها و بندرگاه همه بحال عادی خود در جریانند. بادی شدید آرامش شهر را بر هم می‌زند، گرد و خاک برمی‌انگیزاند و اولین جنبش‌ها را در شهر ایجاد می‌کند. سپس، قطرات باران به نرمی، کندی و با فاصله‌ی زیاد از هم شروع به بارش می‌کنند.

به این ترتیب رفته‌رفته ریتم فیلم تند می‌شود و قطرات باران تندتر به درون چاله‏ها، سنگفرش‌ها، بام‌ها و بر روی مردم می‌بارند. مردم گریزان از باران بدنبال جان‌پناهی هستند. باران شدت می‏یابد و به اوج خود می‌رسد. همه جا را خیس می‌کند. مردم چتر به دست در خیابان‌ها می‌لولند. تا اینکه باران آرام آرام به همراه ریتم موسیقی و سرعت تدوین فیلم، فرو می‌نشیند و بطور کامل متوقف می‌شود. حاصل کار شهری سراپا خیس و آب گرفته است که مجدداً آرامش خود را بازیافته است.

درباره‌ی فیلم

ویژگی متمایز باران که آن را از دیگر فیلم‌های سمفونی شهر جدا می‌سازد؛ پرداختن به یک موضوع واحد است. فیلم بجای تصاویر پراکنده از مکان‌های مختلف یک شهر، شامل نماهایی به دقت تدوین شده است که پیرامون یک موضوع خاص درگردش‌اند. به جز در چند نمای ابتدایی که فضای کلی شهر، چگونگی ساختمان سازی و عبور و مرور در آن نمایش داده می‌شود در باقی فیلم به ندرت به جز برخورد قطرات باران با یک سطح چیز دیگری در تصویر قرار گرفته است. توجه تنها معطوف به تأثیری است که بارش باران بر شهر می‌گذارد. حتی نمی‌توان پیوستگی چند نمای نخست را با بقیه‌ی فیلم در قضاوتی شتابزده نادیده گرفت؛ چرا که نمایش این تصاویر مقدمه‏ای را برای درک بهتر جایگاه تحولات آینده فراهم می‌کند و از این حیث نقشی شبیه به پیشگفتار[xviii] در داستان‌پردازی ایفا می‌کند.

حضور انسان در قاب تصویر نیز موضوع فیلم را تغییر نمی‌دهد. چرا که هرجا انسان حضور می‌یابد، فاعل و کننده‌ی کاری نیست بلکه خود موجودی است که در معرض باران قرار گرفته است و دوربین عکس العمل‌های او را نمایش می‌دهد. به این ترتیب مردم حاضر در «باران»، نه اشخاصی دارای فردیّت معیّن، بلکه نمونه‏هایی کلی از نوع انسان هستند که در برابر ریزش باران عکس العمل‌هایی انجام می‌دهند.

ویژگی متمایز باران که آن را از دیگر فیلم‌های سمفونی شهر جدا می‌سازد؛ پرداختن به یک موضوع واحد است.

همچون فیلم‌های دیگر سمفونی شهر، تأثیر تدوین و جدیتی که در توجه به قدرت آن معمول است، در این فیلم نیز مشاهده می‌شود. اولین فیلم خارجی ایونس به دعوت پودوفکین در روسیه ساخته شد. او از علاقه‌مندان به نظریه‌ی مونتاژ شوروی بود و رابطه‌ی دوستانه و نزدیکی با پیشگامان این جنبش داشت. از ویژگی‌های نظریه‌ی مونتاژ شوروی یکی توجه به تضادها و دیگری قاب بندی و زیبایی‌های فرمی است. در «هیچ جز زمان[xix]» همانطور که در شماره‌ی چهل و پنجم ماهنامه‌ی چوک به قلم آمد، تضادها به دو صورت شکل می‌گرفتند: یک، تضادهای موجود در یک نما و دو: تضاد در دو یا چند نمای متفاوت که به یکدیگر برش خورده‌اند. نگاه طنزگونه‌ی فیلم نیز از منظر همین تضادها ممکن می‌شود. ویژگی اصلی این فیلم را نیز توجه به همین گونه تضادها تشکیل می‌داد. اما در «برلین، سمفونی شهر بزرگ[xx]» تأثیر عمده با حرکت و زیبایی‌های فرمی بود. در «باران» نیز زیبایی‌های فرمی و حرکت نقش برجسته‏تری نسبت به تضاد ایفا می‌کنند. زیبایی‌های برخورد قطرات باران با زمینِ خیس یا سطح آب در چاله‏ها و یا آب جمع شده در روی بشکه‏ها، از نمونه‌های زیبایی‌های فرمی می‏باشد و حرکت رقص‌گونه‌ی چترها در جلوی دوربین یا حرکت نامنظم مردم در بازار، نشان‌دهنده‌ی علاقه به حرکت.

ویژگی دیگر فیلم نحوه‌ی پرورش مطلب است که در دیگر فیلم‌های این چرخه دیده نمی‌شود و آن نمایش روی اصول و هدفمند و داستان‌گونه‌ی ظهور و افول باران است. به این صورت که در ابتدا با یک مقدمه از شهری آرام آغاز می‌شود. سپس لحظات طوفان پیش از باران، حادثه‌ی آغازین داستانی که قرار است گفته شود را حکایت می‌کنند، سپس دگرگونی‌های بعدی یکی پس از دیگری نمایش داده می‌شوند تا لحظه‏ای که تنش‌ها به نقطه‌ی اوج خود می‌رسند. پس از نقطه‌ی اوج، تنش‌ها کاهش یافته و باران بند می‌آید. در انتها و پس از توقف باران، در لحظه‏ای که حادثه‌ی بزرگ پشت سر گذاشته شده است، چهره‌ی آب زده‌ی شهر نمایش داده می‌شود تا تحولاتی که در اثر بارندگی بر آن حادث شده به چشم دیده شود. شهر حالت خشک، بی روح و روزمره‌ی خود را از دست داده و حالتی تطهیر و احیاء شده به خود گرفته است.

نتیجه

«باران» برخلاف دیگر فیلم‌های سمفونی شهر، تنها به یک موضوع پرداخته است. پس از این منظر به جای معرفی کلی یک شهر، تنها بخشی از آن را که در ارتباط با باران است معرفی می‌کند. همچون دیگر فیلم‌های این چرخه، اهمیت تدوین، موسیقی و قاب بندی در سراسر فیلم مشاهده می‌شود.

 


[i][i]Rain

[ii]Joris Ivens

[iii]M.H.K Franken

[iv]Lou Lichtveld

[v]Film Liga

[vi]Walter Rottman

[vii]Eggeling

[viii]Richter

[ix]Pudovkin-Kulshov

[x]Soviet montage theory

[xi]The bridge(1928)

[xii]Song of Heroes(1931)

[xiii]The Spanish Earth(1937)

[xiv]Indonesia Calling(1946)

[xv]Herman Shumlin

[xvi]Lillian Hellman

[xvii]Dorothy Parker

[xviii]Prolouge

[xix]Nothin but Time(1926)

[xx]Berlin; Symphony of a Great Cituy(1927)

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692