• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • یادداشتی کوتاه بر مجموعه داستان «لیتیوم کربنات» نویسنده «بهاره ارشدریاحی»؛‌ «حمید رضایی»

یادداشتی کوتاه بر مجموعه داستان «لیتیوم کربنات» نویسنده «بهاره ارشدریاحی»؛‌ «حمید رضایی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

مجموعه داستان لیتیوم کربنات نخستین کتاب منتشر شده‌ی بهاره ارشدریاحی است. همان‌گونه که در ابتدای کتاب نیز آمده چندین سال است که می‌نویسد و در کنار نوشتن، برگزار کننده‌ی دوره‌های داستان‌نویسی نیز بوده است. حضور به عنوان داور در چند جایزه‌ی ادبی نیز در کارنامه‌ی ادبی او به چشم می‌خورد. هرچند شاید برخی خوانندگان، فضای کارهای او را تلخ توصیف کنند اما به گمانم او دست بر آستانه‌ی دردها می‌گذارد. رویارویی با لایه‌های درونی شخصیت‌ها که گاهی لایه‌هایی تاریک‌اند و بیان آن‌ها در قالب کلمات خواننده را به سویی می‌برد که وادار می‌شود چشم به برخی تیرگی‌ها بازکند و شاید این مقدمه‌ای است بر توصیف تلخی از نگاه دیگران. او با تکیه بر شگردهای داستان‌نویسی گویی تلاش دارد تا از زوایای گوناگون چشم خواننده را بر آنچه تلخی می‌پندارد باز کند. هرچند تمام این اتفاقات بر پایه‌ی تکنیک نیز می‌گردد و داستان‌گویی صرف نیست.

قصد ندارم در این کوتاه نوشتار جداگانه به هر یک از داستان‌ها بپردازم و تلاشم بیشتر ارائه‌ی تصویری از تمام مجموعه است. لیتیوم کربنات مجموعه‌ی دوازده داستان است که هر یک با تکنیکی مجزا نوشته شده‌اند و نویسنده در هریک از داستان‌ها دست به آزمونی تازه از خویش زده است که این سبب آن است تا خوانندگان شاید برخی داستان‌ها را به برخی دیگر ترجیح دهند و اتفاقی که می‌افتد این است ‌که سلیقه‌های گوناگون داستان دلخواه خویش را در مجموعه می‌یابند. اما آنچه که به گمانم مانند رشته‌ای در تمام داستان‌ها وجود دارد فضای وهم‌آلود و سایه‌گون حاکم بر آن‌هاست. به بیانی دیگر مجموعه‌ای مالیخولیایی از آدم‌هایی که گاهی تنها سایه‌ای یا یادی کمرنگ از ایشان می‌بینیم. آدم‌هایی گاه بی‌نام، گاه تیره و گاه ناشناس که در همین حوالی یافت می‌شوند. آدم‌هایی به ظاهر فراموش شده اما در همجواری خیال ما، همچنین قابل تاکید اینکه لیتیوم کربنات را باید با مکث خواند چرا که پایان هر یک از

داستان‌ها منجر به سکوتی می‌شود که آغاز شکل‌گیری داستانی در ذهن خواننده است.

این‌چنین است که بایستی مجال داد تا از لابلای فضای هر داستان بیرون آمد و به دیگری پرداخت.

باید اعتراف کنم هنگام خوانش کتاب لجاجت غریبی در ذهنم شکل می‌گرفت که پس از هر داستان کتاب را رها کنم و ادامه ندهم، اما گویی وسواسی عجیب وادارم می‌کرد که بازگردم و دیگربار قدم به خیال شخصیتی دیگر در داستانی دیگر گذارم، با خود می‌گفتم این داستان را که بخوانم کتاب را رها می‌کنم و این ماجرا تا پایان رسیدن کتاب ادامه یافت، این وسواسِ لعنتی که گویی هنر اصلی نویسنده در همین بوده باشد. خواندن هریک از داستان‌ها انگار کشف آدم‌های وهم‌زده‌ای است که غریبه به نظر می‌آیند اما در پایان آشناترینند. آدم‌هایی که نیازی به دانستن هیچ پیشنه‌ای از آن‌ها نیست. آن‌ها در درون هریک از ما به گونه‌ای می‌زیند آدم‌های پیرامون ما و ارشدریاحی سراغ همین وهم‌های واقعی رفته است. لیتیوم کربنات در مجموع گردآوری حالات گوناگون نویسنده و استفاده‌ی مناسب او از تکنیک‌های گوناگون است و از نگاه من این جسارت ستودنی‌است چرا که این جسارت در نگاه نخست قرار گرفتن در برابر خواننده‌ی پرسش‌گر و آگاه است که نویسنده خود را با فضاهایی تازه و روایت‌هایی تازه‌تر با او روبرو می‌سازد. اینکه نویسنده سطح نوشته‌هایش را برای خوشایند خوانندگان یا گریز از نقدهای شاید برنده پایین نیاورد و بی‌ترس از داوری‌ها همان‌گونه که هست خود را بنمایاند خبر از نویسنده‌ای با معیارهای قابل اعتنا می‌دهد. باری داستان‌های ارشدریاحی را باید خواند، داستان‌هایی که در مواجهه با بسیاری از آثار تازه به نشر درآمده کارهایی قابل اعتناست. داستان‌هایی که سر راست نیستند و خواننده وارد دنیایی می‌شود که او را درگیر خواهد کرد، درگیر این پرسش: راستی این سایه تصویر من است؟

* این مجموعه به‌وسیله‌ی نشر بوتیمار در اردیبهشت 1393 به چاپ رسید.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692