انواع تعزیه:
تعزیه از درون سوگواریهای مذهبی برآمده و خود نیز جزئی از سوگواری بهشمار میرود. اما رفتهرفته با پیمودن مسیر تکاملی، انواع تعزیهها به وجود آمد. تعزیه را میتوان به تعزیهی دوره، تعزیهی زنانه و تعزیهی مضحک تقسیم کرد.
تعزیهی دوره:
تعزیهی دوره عبارت است از نمایش چندین دستگاه تعزیه به گونهای همزمان به طوری که چندین گروه تعزیهخوان در یک محل یا محلهای مختلف، آن را میخوانند. شیوهی کار به این صورت است که گروه نخست پس از پایان بخشیدن به کار خود در محل نخست، به محل دوم میرود و در آنجا همان دستگاه را تکرار میکند و دستهی دوم جای گروه اول را گرفته، دستگاه دیگری را به نمایش درمیآورد. آنگاه گروه نخست پس از به پایان بردن کار در محل دوم به محل سوم میرود و گروه دوم نیز که کار خود را در محل اول پایان بخشیده، جای گروه نخست را در محل دوم میگیرد. به همین صورت چندین دستگاه تعزیه به صورت همزمان به نمایش درمیآید.در برخی جاها تعزیهی دوره را در میدانی گرد و پر از تماشاگر بازی میکردند.
تعزیهی زنانه:
تعزیهی زنانه نمایش تعزیهای است که روزگاری به وسیلهی زنان و برای تماشاگران زن، معمولاً در دنبالهی مجالس روضهخوانی اجرا میشد و تنها به صورت کاری تفننی بر جا ماند و عمومیت و توسعهای نیافت. این تعزیهها را در فضای باز حیاطها یا تالارهای بزرگ خانهها اجرا میکردند. بازیگران شبیهخوانها زنانی بودند که پیش از آن در مجلسهای زنانهی «ملا» روضه میخواندند یا پای چنین مجالسی راه و رسم بازیگری را آموخته بودند. آنها نقش مردان مجالس مختلف را نیز خود بازی میکردند. داستان این تعزیهها مثل مضامین تعزیهی معمولی بود، با این تفاوت که قهرمانهای اصلیش را بیشتر زنان تشکیل میدادند. تعزیهی زنانه تا میان عهد قاجار گاهگاه در خانههای اشرافیان بازی میشد و رفتهرفته تا اواخر این دوره از میان رفت.
تعزیهی مضحک:
تعزیهی دوره عبارت است از نمایش چندین دستگاه تعزیه به گونهای همزمان به طوری که چندین گروه تعزیهخوان در یک محل یا محلهای مختلف، آن را میخوانند. |
تعزیهی مضحک، تعزیهای است شاد با مایههایی سرشار از طنز، کنایه، لعن و نفرین. افراد در این تعزیه به تمسخر دینستیزان و کسانی میپردازند که به محمد و امامان شیعه و خاندان آنها ستم یا بیادبی کردهاند. اگر اولیاخوانی در این تعزیهها نقش داشته باشد، حضورش چه در گفتار و چه در رفتار توأم با وقار و متانت است، در حالی که دیگران هر یک به جای خود با بازیها و حرکتهایی مضحک و خندهآور ظاهر میشوند و شادی میآفرینند. گاهی هم برای نشان دادن مجلس کفار از مطربان و تقلیدگران و مسخرگان استفاده میکردند که چون مراد از این استفاده تمسخر و توهین به آنها بود، طبعاً منعی نیز نمیتوانست داشت. این نوع تعزیهها معمولاً روزهای جمعه و عیدهای مذهبی و برای شاد کردن مردم اجرا میشد.
در پدیدار شدن شبیه مضحک به عنوان شکل کمدی تعزیه، عوامل گوناگون دخالت داشتند. یکی از این عوامل مهم، تقارن گسترش و محبوبیت نمایشهای تقلید از یک سو و خود تعزیه از سوی دیگر بود. همچنین احتمالاً آشنایی با کمدی فرنگی در این جریان بی تأثیر نبوده است. شواهد نشان میدهد که بعضی ازگروههای تقلید و علیالخصوص "گروه مقلدان شاهی" به اجرای بعضی از شبیهها که عناصر کمدی در آن وجود داشته پرداختهاند، در نتیجه به مقدار زیاد در ایجاد شکل شبیه مضحک سهیم بودهاند.
اعتمادالسلطنه دربارهی تعزیههای شاد در روزنامه خاطرات خود مینویسد:
شنیدم دیشب در تکیه دولت تعزیهی دیر سلیمان بوده و سفرای انگلیس و ایطالیا با اتباعشان آمده بودند تماشا. بعد از ختم تعزیه اسماعیل بزاز مقلد معروف با قریب دویست نفر از مقلدین و عملهی طرب بودند که با ریشهای سفید و عاریه و لباسهای مختلف از فرنگی و رومیو ایرانی ورود به تکیه کردند و حرکات قبیح از خودشان بیرون آوردند. طوری که مجلس تعزیه از تماشاخانه بدتر شد.
در شبیه مضحک، طرح اصلی همان طرح تعزیه است یعنی رویارویی اولیا و اشقیاست. منتها در شبیه مضحک این رویارویی بدین ترتیب است که ستایش از شخصی شیعه مذهب که گاهی ممکن است از امامان نیز نباشند در مقابل تمسخر و استهزاء از مخالفانش قرار میگیرد. با چنین فکر اولیهای است که شبیه مضحک توانست از درون تعزیه با حفظ اصول و قواعد اجرایی و ارزشهای زیبا شناخت تعزیه بیرون آمده و خود در یک جریان تاریخی و اجتماعی به شکل مستقل درآید. شبیه مضحک که ازتحول "گوشهها" که عناصر کمیک فراوان داشتهاندبوجودآمده.ازاین گوشهها میتوان از "عروسی دختر قریش"، "عروسی بلقیس"،" شست بستن دید" وغیره نام برد.
تعزیهی امروز:
هنر تعزیه، در طول زمان تغییراتی را به خود دیده است اما هنوز هم جزو اصیلترین و پرسابقهترین هنرهای ایرانی و اسلامیمردمان ایران است. در استانهای مختلف ایران از شمالیترین شهرهای خراسان و آذربایجان تا جنوبیترین شهرهای سیستان و اهواز از پهنهی کویر تا حاشیههای زاگرس و البرز و از دریای خزر تا خلیجفارس، در ایام ماه محرم، تعزیه برگزار میشود. نسخههای اشعار این نمایش مذهبی در سراسر ایران تفاوت کمیبا هم دارند. مردم از اول ماه محرم همهساله به مناسبت سالروز این واقعه، در شهرها و روستاهای ایران، مساجد و تکایا را با قالی و قالیچه آذین میبندند و دیوارها و منبر را سیاهپوش میکنند. تا چند سال قبل، شبیهخوانی و تعزیهخوانی از هفتم محرم در میادین و صحن حیاط حسینیهها و تکایا در شهرستانها معمول بود. شبیهخوانها که برای این کار تعلیم یافته بودند، کار خود را با طبل، شیپور و کرنا در محل تعیینشده آغاز میکردند. مردان از یک سو و زنان از سوی دیگر، کمکم جمع میشدند و به تماشای مراسم شبیهخوانی و تعزیهخوانی میایستادند. معمولاً یک یا چند ریشسفید، مأموریت راهنمایی مردم و حفظ نظم محیط برگزاری تعزیه را بر عهده داشتند.
در پایان این گفتار میتوان گفت: تعزیه به معنای شبیهخوانی بهجز ایران ظاهراً در هیچ كشور اسلامیدیگری وجود ندارد. برخی محققان، نمایشهای "اعجاز" یا نمایشهای "آیین مقدس" را در اروپای قرون وسطا، كه آلامِ حضرت عیسی (علیهالسلام) و قدیسان مسیحی را نشان میداد، نزدیكترین نوع نمایش مذهبی به تعزیه میدانند. این محققان به سابقهی اجرای تعزیه در نواحی قفقاز و دیگر سرزمینهای شوروی سابق تا پیش از سلطنت فتحعلیشاه (1212-1250)، كه هم بخشی از ایران و هم شیعه نشین بودند، اشاره كردهاند.
به سبب شباهتهایی که بین تعزیه و تئاتر وجود دارد محققان به مقایسهی آنها پرداختهاند. برخی، تعزیه را با اصول و قواعد نمایش غربی ارزیابی میكنند و آن را نمایشی ناقص میدانند. در مقابل، بعضی دیگر تعزیه را از نمایش غربی و معیارهای آن مستقل میشمارند و ساختار نمایشی آن را فقط از دیدگاه مبانی اعتقادی و روشهای اجرایی خودِ تعزیه میسنجند.
برتولت برشت تعزیه را تئاتر محسوب میکند. شیوهی نو "برشت "، مشهور به" شیوهی روایی "، و كوشش او برای "فاصلهگذاری" میان بازیگر و نقش، خواسته یا ناخواسته به شیوههای نمایشی در شرق، بهویژه تعزیه، شباهت دارد.
برخی از نشانههای وجود فاصله در تعزیه عبارتند از: تعزیهخوانی از روی دستنوشته در هنگام اجرا، رفتوآمد مردم، دخالتهای آشكار تعزیهگردان و دیگر افراد، حضور مردان در نقش زنان، گریهی امامخوان برای وضع تأثر برانگیز امام، گریهی شمر و دعای او برای امام و اهل بیت (علیهمالسلام)، و حتی تذكر تعمدی و آشكار شبیهخوان به فاصلهی میان خودش و نقش و صحنه؛ چنانكه شبیه حضرت عباس میگفت: «من نه عباسم نه اینجا كربلا».
هدف فاصلهگذاری برشت با تعزیه كاملاً متفاوت است: او از برانگیختن عواطف تماشاگران اجتناب میكند تا قوهی داوری آنان را برانگیزد، اما هدف تعزیه آن بوده است كه با شور بسیار و بدون شكستن حریم و فاصلهی واقعی موجود، به نظام اعتقادی شبیهخوان و تماشاگر استحكام بخشد.
در نمایشنامهنویسی غربی بر رعایت بیطرفی تأكید شده است، اما در تعزیهنویسی بیطرفی رعایت نمیشده است، چنانكه در عباراتی چون تعزیهنامهی امام حسین (علیهالسلام) یا نسخهی شمر لعین، بیطرفی وجود ندارد.■
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع:
ادبیات نمایشی در ایران (جلد اول)، تالیف جمشید ملکپور، انتشارات توس
http://www.pajoohe.co
ویکیپدیا: کلاته، «کهنترین سوگواری مذهبی»، روزنامهی تهران امروز، ۱۸