نقاشی، داستان «جشن عروسی در قانا» اثر «پائولو ورونیز»؛‌ «امیر کِلاگِر»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

از قانا تا پاریس؛ در پنج پرده

پرده اول:

در قانای جلیل، 10 کیلومتری شهر ناصره، جشنی برگزار کرده‌اند؛ جشن عروسی یا همان جشن ویلاژ. جمعیت زیادی به‌هم آمده‌اند، در بزم و شور و خوش نوشی. عیسای پیامبر به‌همراه شاگردان و مادرش؛ مریم مقدس نیز در این جشن فرخنده حضور دارند چرا که این جشن ویلاژ در منزل یکی از آشنایان عیسی برپا شده است. نوازندگان عود و تنبور می‌نوازند؛ خدمتکاران بی‌وقفه در حال پر کردن جام‌های خوشگوار شراب و نوشاب‌اند و حاضرین پشت میزهای خود در حال صرف غذا و نوشیدنی و گپ و گفتگو؛ در لباس‌های فراخ و رنگین. آسمان آبی، با ابرهای سفیدش در غبغبش باد انداخته و به جمعیت لبخند می‌زند و مردم زیادی در صحن و راه‌پله‌ها و پای ستون‌های عمارت در حال جوش و خروش‌اند. عده‌ای در حال تکه‌تکه کردن گوشت حیوان قربانی و عده‌ای در حال پایکوبی. عیسی به‌همراه مادرش در مرکز مجلس نشسته است. پذیرایی همچنان ادامه دارد تا اینکه کوزه‌های سنگی از شراب تهی می‌شوند و مادر به عیسی اشاره می‌کند و می‌گوید: «شراب ندارند.» عیسی به آرامی سر بر می‌گرداند: «من چه بایستی بکنم؟ وقت معجزات برای من فرا نرسیده است.» اما مادر که از نیروهای معجزه‌آسای فرزندش باخبر است، تردیدی به خود راه نمی‌دهد و با چشمانی مصمم به فرزند خود نگاه می‌کند و سپس رو به خدمتکاران می‌کند و می‌گوید که هرچه به شما گوید انجام دهید! شش قدح سنگی از شراب خالی شده‌اند. جمعیت همه در انتظار و همهمه و عیسی به خدمتکاران دستور می‌دهد که قدح‌ها را از آب پر کنند و خدمتکاران هر کوزه را لبالب از آب پر می‌کنند. و عیسی می‌گوید: «اکنون آن‌ها را بردارید و به نزد رئیس مجلس ببرید.» میزبان از آن قدح‌ها می‌چشد و در شگفت چنین شراب مرغوبی می‌ماند. و به‌راستی معجزه‌ای در می‌گیرد که نخستین از معجزات بعدی عیسی می‌باشد. این معجزه نخست، در یک جشن ویلاژ و در یک موقعیت و زمینه شاد و فرخنده رخ می‌دهد، برخلاف معجزات بعدی عیسی که عموماً در راه آزادی و شفای دردمندان است.

پرده دوم:

ورونیز این نقاشی را بین سال‌های 1562 تا 1563م به مدت پانزده‌ماه می‌کشد. و آن‌را به دیوار سالن غذاخوری صومعه سن جورجیوی ونیز می‌آویزند.

ورونیز این نقاشی را بین سال‌های 1562 تا 1563م به مدت پانزده‌ماه می‌کشد. و آن‌را به دیوار سالن غذاخوری صومعه سن جورجیوی ونیز می‌آویزند. بعد از 235 سال، نهایتاً در سال 1797م، ناپلئون بناپارت پس از فتح ایتالیا، این نقاشی را به غنیمت می‌گیرد و به پاریس انتقال می‌دهد. و دیوار صومعه را لخت و عریان به حال خود می‌گذارد. سربازان ناپلئون برای آسانی انتقال این نقاشی به پاریس، این زیبای ونیزی را از وسط به دو نیم می‌کنند تا ونیز رگ گردنش روی دیوار صومعه سن جورجیو خوب بزند بالا!

نهایتاً در پاریس، دو نیمه نقاشی را به‌هم می‌دوزند. و این اولین تجاوز طنازانه فرانسوی‌ها به این زیبای ونیزی است بعد از اسارتش!

پرده سوم:

ناپلئون سقوط می‌کند. نه از اسب، بلکه از بلندای امپراتوری سفیدپوشی که در روسیه به زانو در می‌آید. و دولت‌های مغمون و مغلوب اروپایی، فرصت را غنیمت شمرده، دندان برای غنایم فرانسه تیز می‌کنند. معاهدات صلح بین دولت‌های مختلف اروپایی با دولت وقت فرانسه برپا می‌شود. و طی آن بسیاری از غنایمی که ناپلئون از جنگ‌های خود به دست آورده بود به صاحبان اصلی مسترد می‌شود. اما در این میان، اسیری زیبا همچنان اثیری و دور از خانه، در سلول تنهاییش در لوور پاریس باقی می‌ماند. دولت فرانسه از باز پس دادن این نقاشی سر باز می‌زند. و به‌جای آن، یک نقاشی ضعیف از چارلز لو بِرن را به ونیز پیشکش می‌کند!

پرده چهارم:

روزنه‌ای در سقف موزه لوور پاریس به‌روی زیبای ونیزی باز می‌گردد. اما نه روزنه‌ای رو به امیدی سوار بر اسبی سفید، بلکه روزنه‌ای وقیح که آب نشت می‌دهد و سبب آسیب نقاشی می‌شود. دو روز بعد، در حال جابجایی نقاشی، به‌خاطر اهمال‌کاری مسئولان موزه، این‌بار چند سوراخ شرم‌آور در نقاشی پدید می‌آید. یکی از این سوراخ‌ها به طول تقریباً 121سانتی‌متر است! که البته در پی این خسارت، هیچ چهره‌ای در نقاشی آسیب نمی‌بیند و آسیب مربوط به نواحی زمینه‌ای اثر می‌باشد. اما کدورتی در قلب و جراحتی بر رخساره این زیبای ونیزی نشسته است که با هیچ بخیه و دوزشی جبران‌پذیر نخواهد بود.

پرده آخر:

در 11 سپتامبر سال 2007، در دویست و دهمین سالگرد غارت نقاشی توسط سربازان ناپلئون، یک کپی کامپیوتری از اثر اصلی و در همان قامت و ابعاد، به‌یاد معشوقه، در خاستگاه و محل اصلی آن یعنی سالن غذاخوری صومعه سن جورجیو آویخته شد که در تهیه آن موزه لوور پاریس نیز همکاری بی‌شائبه‌‌ای داشته است!


نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692