کتاب «چهارخانه» عنوان نخستین رمان کوتاه خانم رویا سید رئیسی است. کتابی که توسط نشر سُمام در سال ۹۲ و در شهر رشت منتشر و در بیست و ششمین نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد. رمانی که بیشک حاصل علاقه و زحمات نویسندهاش در زمینه داستان و نشر بوده است. این رمان در ۱۳۱ صفحه و در ۴۷ فصل کوتاه نوشته شده و بازگو کنندهی مشکلات ذهنی و عینیگرانه، شخصیت اول رمان است.
رمان با تصویری رمزآلود و سوررئال از حضور زنی در کنار دریا شروع میشود و در بخش بعد به مهمانی شبانهای کشیده میشود که تکنیک خوبی است برای به معرفی شخصیتهای داستان و نسبتها و سپس روایت داستان... طرح کار، روایت زنی است که از نوعی افسردگی رنج میبرد و در مراوده با روانپزشک خود برای حل مشکل بینتیجه میماند و در کنار شخصیت اصلی، دغدغهی اطرافیان و نوع برخورد آنها با مسائل مربوط به زندگی آنها نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
داستان در سه بخش پیش میرود. «خوابهای شخصیت اصلی داستان»، «نامههای شخصیت اصلی به روانپزشک خود» و «راوی محدود به ذهن».
امیر پروسنان در نقد این کتاب و دستهبندی رمان، کتاب را جز رمانهای کوتاه و نوووِلا میداند در تعریف آن میگوید: رمان کوتاه یا نووِلا نثری روایتگر است که اصولاً بلندتر از داستان کوتاه و کوتاهتر از رمان نوشته میشود. محدودیتهای داستان کوتاه از لحاظ زمان و مکان، کمتر در آن موثر است و در نتیجه نویسنده فرصت بیشتری جهت پرداختن به جزییات پیرامونی شخصیتها و حتی طولانی کردن روایت دارد. اما جزییاتی که برای مخاطب نه تنها حوصله سر بر نباشد، بلکه به شناخت بیشتر نسبت به شخصیتهای داستان کمک کند. اینجا فرصت کمتر از رمان است و در نتیجه نویسنده باید مخاطب را با داستانش همراه و همگام کند و در عین حال روایتش را به شیوهای در ذهن خواننده بنشاند که خالی از لذت نباشد.
رمان با تصویری رمزآلود و سوررئال از حضور زنی در کنار دریا شروع میشود و در بخش بعد به مهمانی شبانهای کشیده میشود که تکنیک خوبی است برای به معرفی شخصیتهای داستان و نسبتها و سپس روایت داستان... |
رمان، روایتی روانشناختی است. اتفاق در بطن شخصیت و تلاش و تقلای وی برای یافتن راهحلی برای مشکلات درونی و بیرونی از طریق کورهراهی در درون شخصیت داستان، میافتد. راوی به ظاهر هیچ مشکلی ندارد. زندگی او آرام پیش میرود و شاید در مقایسه با بسیاری از شخصیتهای داستانی جز خوشبختها باشد. اما چیزی که نام ندارد او را آزار میدهد. راوی از مشکلی درونی رنج میبرد. خوابهایش رهایش نمیکنند و چیزی نزدیک به آزارهایی از جنس زنانه در او ریشه دارد. نویسنده با تقسیمبندی داستان به سه بخشِ راوی محدود به ذهن، نامهها و خوابها زندگی کرانه شخصیت اصلی داستان را از زاویههای مختلف به ما نشان میدهد. میتوان ادعا داشت چیزی که در ذهن نویسنده میگذرد موضوع روانشناختی خوبی است. اما انگار برای خود نویسنده هنوز شناخته شده نیست و یا درونگرایی برخورد نویسنده در نوشتار نسبت به دغدغه کرانه، موضوع را بهطور واضح به خواننده نمیشناساند. آنقدر که گاه تکنیک تعدد راویها بازی نویسنده برای فرار از سوال اصلی محسوب میشود بهجای اینکه روشی باشد در پیشبرد مثبت داستان. و اما سوال اصلی که تمام عناصر داستان در جهت و زیرمجموعهای باری شناخت آن محسوب میشود این است که دغدغهی اصلی کرانه (شخصیت اصلی داستان) چیست؟ و همین سوال اگرچه از دیدهای مختلف به آن نگاه شده اما آنچه که باید از همسویی با شخصیتهای داستان خواننده را درگیر کند؛ اتفاق نمیافتد و نویسنده اصرار دارد مشکل کرانه را از طریق خوابها و دیالوگهای که حول محور خواب میچرخند نشان دهد اما این تلاش عقیم مانده. چرا که گرهگشایی داستان نیز کافی نیست و خواننده را همگام با خود پیش نمیبرد. طولانی بودن روایت و کشدار بودن درگیریهای ذهنی بهنوعی تکرار تبدیل میشود که برای به تصویر کشیدن این دنيای زنانه عقیم میماند.
از طرفی خود متن به اندازه شخصیت داستان درونگراست. این درونگرایی در جاهایی که همسو با راویست میتواند تکنیک جالبی باشد اما وقتی به جایی از رمان میرسیم که در شناخت و پرداخت دغدغهی اصلی ناتوان میمانیم؛ این درونگرایی ضربهای میشود به پیشبرد مثبت داستان.
رویا سید رئیسی در جلسهی نقد رمانش دربارهی اثر خود میگوید:
محتوای اینکار از چند سال پیش نوشته شد و دیگر ترجیحدادم تا آنرا چاپ کنم و البته به عنوان یک ناشر از پیامدهای آن مطلع بودم. در زبان ناشیگریهایی نیز داشتم. به عنوان کار اول نگاهش کنید. من به نقاط ضعف و قوت کارم اشراف دارم. ناخودآگاهی که در کتاب بود و انتقال آن برایم ارزش داشت. داستان زنی است که پیش روانکاو میرود، خواب میبیند و خواب یک قسمت از زندگیمان است که هر کس با بضاعتی که دارد به آن میپردازد. در این داستان خوابها به بخش رئال داستان حکومت میکنند و داستان رئال خوابها را توضیح میدهند. شخصیتداستان، انسان کمالگرایی است که خواب میبیند، تهاجم خوابها و نوشتنهای ناخود آگاهش باعث میشود به روانکاو مراجعه کند و در نهایت آدمی نیست که غم نان داشته باشد ولی یک انسان است.
بهطور کلی میتوان گفت کتاب تلاش خوبی است برای نشان دادن دنیایی زنانه و دغدغههایی انسانی که تعلیق خوبی برای پیشبرد کتاب دارد. لازم به ذکر است که اثر دوم نویسنده نیز با قلمی موثرتر، به زودی روانهی بازار خواهد شد.■