• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • مصاحبه اختصاصی با «كمال تبریزی»؛ سینما نمی‌گذارد درباره‌اش به قضاوت بنشینند!/ «ریحانه ظهیری»

مصاحبه اختصاصی با «كمال تبریزی»؛ سینما نمی‌گذارد درباره‌اش به قضاوت بنشینند!/ «ریحانه ظهیری»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

کمال تبریزی فارغ‌ التحصیل رشته‌ی سینما و تلویزیون از دانشگاه هنر است. ایشان فعالیت خود را از سال ۱۳۵۸آغاز كرده است و تا به حال در رشته‌های تدوین، تهیه و تولید، صحنه و لباس، فیلم‌برداری، فیلمنامه و کارگردانی فعالیت کرده است.

آقاى كمال تبریزى اگر بخواهد تعریفی از این روزهاى سینما و تلویزیون ایران ارائه دهد چه مى‌گوید؟

سینما امروز در دایره محدودی نسبت به گذشته گرفتار آمده است همه از هر قشری به خود اجازه می‌دهند كه بی هیچ تخصصی درباره آن قضاوت و تصمیم گیری كنند اما سینما نمی‌تواند یا به عبارت درست‌تر، نمی گذارد دربارهاش قضاوت كنند. این محدودیت سینما را دچار لكنت زبان و حتی خودسانسوری كرده است. به همین دلیل فعلاً سینما قادر به برقراری ارتباط لازم با مخاطبین‌اش نیست و تا زمانی كه این فشار از نقاط مختلف بر سینما هست رشد و گسترش آن بر خلاف سال‌های شكوفایی سینمای ایران، كند و غیرقابل پیش بینی خواهد بود. در مورد تلویزیون هم باید گفت كه منهای برخی برنامه‌های جذاب، عمده تولیدات آن كم مخاطب و در اغلب موارد با واقعیت‌های جامعه فاصله غیر قابل انكاری دارد.

در واقع همان‌طور كه از شواهد پیداست ما شاهد حضور مافیایى هستیم كه دارد سینماى ایران را رو به نابودى مى‌برد! آیا واقعاً راهى نیست كه پیشكسوتان سینما بتوانند خودشان

امور را در دست بگیرند و سینما را از این وضعیت نجات دهند؟

به نظرم مافیا کلمه‌ی مناسبی نیست چرا که در صورت انتخابات بعدی مجلس و تغییر ترکیب احتمالی نمایندگان و

خروج خط فکری وابسته به دولت قبلی مقدار نسبتاً موثری از فشارهای موجود بر عرصه فرهنگ و هنر کاهش خواهد یافت. در واقع خروج تفکر تند و نامتعادل از جریان قدرت بسیاری از مشکلات را برطرف خواهد ساخت زیرا در شرایط فعلی و فعلاً رابطه و تعامل سینماگران با وزیر و مسئولین وزارت ارشاد در حد قابل قبول و امیدوارکننده است بنابراین در صورت حذف فشارها و مداخلات خارج از حوزه وزارت و امکان مقابله با روش‌های نفوذ فراقانونی در تعیین سرنوشت سینما، فضای مناسب و مساعد برای سینماگران فراهم می‌شود.

تا مدتى پیش شاهد پخش سریال"سرزمین كهن" از تلویزیون بودیم كه ناگهان پخش سریال متوقف شد. دلیل اصلى این توقف چه بود؟ آیا مى‌توان توقف پخش این سریال را به دلیل وجود همان فشارها و مداخلات تفكر تند دانست كه ربطى هم به حوزه سینمایى ندارند؟

توقف سریال تحلیل نسبتاً پیچیده‌ای دارد و خیلی مربوط به گروه‌های مداخله گر در سینما نمی‌شود. به نظر من توقف سریال به دو عامل عمده مربوط است اول اینکه جناحی از حضور ضرغامی در تلویزیون ناخشنود است و مترصد فرصت و بهانه‌ای است تا ضعف در مدیریت او را به رخ بکشد هرچند که ضرغامی رفتنی است و دوره‌اش به پایان رسیده است و دوم اینکه گروه‌های سیاسی برخاسته از جایگاه اقوام ایرانی همواره منتقد عملکرد تلویزیون در مورد آن‌ها بوده و هستند بنابراین این گروه‌ها نیز از منظر اقوام مترصد تسویه حساب با تلویزیون قلمداد می‌شوند و در نتیجه سریال سرزمین کهن مستمسک خوبی برای آغاز دعواهای سیاسی است که سنگ‌های طرف‌های درگیر بر سر آن می‌شکند.

قطعاً متوقف شدن پخش یك سریال یا فیلم با توجه به زحماتى هم كه براى آن اثر كشیده شده تاثیرات نامطلوبى بر روى تمام عوامل آن اثر بخصوص كارگردان و نویسنده مى‌گذارد، این تاثیرات چقدر مى‌تواند مخرب باشد و روى كارهاى بعدى هنرمند اثر گذار باشد؟

قطعاً همینطور است و در مورد سریال سرزمین کهن باید بگویم که توقیف آن تاثیر بد و ناراحت کننده‌ای روی عوامل

فعلاً سینما قادر به برقراری ارتباط لازم با مخاطبین‌اش نیست و تا زمانی كه این فشار از نقاط مختلف بر سینما هست رشد و گسترش آن بر خلاف سال‌های شكوفایی سینمای ایران، كند و غیرقابل پیش بینی خواهد بود.

اصلی بخصوص نویسنده، بازیگران، مدیر فیلمبرداری، طراح چهره‌پردازی، تهیه‌کننده و... داشت. ولی خوشبختانه یا متاسفانه در مورد اثرات روی کارگردان، موضوع فرق می‌کند! به دو دلیل: اول اینکه برای من موضوع تکراری است! و پوستم به اصطلاح کلفت شده! چون به دفعات با این وضعیت به انحاء مختلف روبرو شده‌ام و تقریبا برایم عادی شده که کار کنم ولی جلوی نمایش آن به هر شکل ممکن گرفته شود! و دوم اینکه در این مورد بخصوص از ممانعت پخش آن در شرایط فعلی بدم نیامد! چون کسانی در تلویزیون قصد داشتند این کار پرزحمت و متفاوت را به نام خود تمام کنند که هیچ زحمتی برای آن نکشیده بودند و من این اتفاق را برای سریال کار خدا می‌دانم که مانع سوءاستفاده بعضی‌ها آز آن شد! تصور می‌کنم که زمان خواهد گذشت و فصل نمایش مناسب و بجای آن فرا خواهد رسید.

كارهاى شما كه غیر از كارگردانى شامل فیلمنامه هم مى‌شوند همیشه آنقدر متفاوت هستند كه به دلیل همین متفاوت بودند خیلى خبرساز هستند، این خبرساز بودن آیا توانسته به غیر از اثرات مثبت، اثرات منفى روى كار داشته باشد؟

متاسفانه باید بگویم بله و دلیل عمده آن عدم تحمل اقبال عمومی به آرای مخالف است به این معنی که اگر عده‌ای به هر دلیل با اثر شما مخالف باشند به هیچ‌وجه تمایل ندارند که مورد توجه دیگران قرار بگیرد! نمونه بارز آن عدم پخش تیزر تلویزیونی آخرین فیلم من است که این روزها در حال اکران است و بیشترین فروش و توجه مردمی را نسبت به سایر فیلم‌ها دارد. اپیدمی رفتار ناجوانمردانه در برابر رقیب متاسفانه همه جا هست و بیشتر به خصلت و عدم تربیت صحیح انسان‌ها برمی‌گردد

چند سال پيش خانه سينما به دليل اتهاماتى كه بهش وارد شد بسته شد. عده‌اى از افراد كه ريشه از همين خانه گرفته بودند سخت بر اين باور بودند كه با توجه به زيرآب زنى‌ها و مسائل ديگر كه شايد بتوان به همان رفتار ناجوانمردانه در برابر رقيب كه شما به آن پرداختيد اشاره كرد خيلى بهتر شد اين خانه بسته شد بدليل اينكه نه تنها مشكى را درمان نمى‌كرد بلكه گره افكنى هم مى‌كرد.

چند سال پیش خانه سینما به دلیل اتهاماتى كه بهش وارد شد بسته شد. عده‌اى از افراد كه ریشه از همین خانه گرفته بودند سخت بر این باور بودند كه با توجه به زیرآب زنى‌ها و مسائل دیگر كه شاید بتوان به همان رفتار ناجوانمردانه در برابر رقیب كه شما به آن پرداختید اشاره كرد خیلى بهتر شد این خانه بسته شد بدلیل اینكه نه تنها مشكلى را درمان نمى‌كرد بلكه گره‌افكنى هم مى‌كرد. آیا هم‌اكنون خانه سینما توانسته است با بازگشایى دوباره‌اش قدمى در بهبود اوضاع سینما بگذارد؟ یا بعضى افراد با ادامه همان رفتار ناجوانمردانه باعث عدم انجام صحیح كارها مى‌شوند؟

بدخواهان تشکل صنفی خانه سینما همواره و در همه دوره‌ها بوده اند و قصد تخریب آن را داشته‌اند. اینان در دوران احمدی نژاد کاملاً قدرت گرفتند و باعث تعطیلی خانه شدند. قصد نهایی آن‌ها انحلال و تاسیس مجدد یک صنف فرمایشی بود که خوشبختانه با اتحاد و همدلی اهالی سینما موفق به اینکار نشدند امروز هم این افراد به انحاء مختلف و با چهره‌های تزویر در سینما حضور دارند ولی فعلاً میدان عمل مناسب در اختیار ندارند ولی قطعا مترصد فرصت مناسب همچون همیشه هستند.

در سینماى ایران مسائل بی‌شمارى وجود دارد كه به سینما آسیب جدى مى‌زند ولى مسئله‌اى كه چند سالى مى‌شود خیلى آزار دهنده است وجود بازیگرهایى است كه به دلایلى تبدیل به سوپراستار شده‌اند و با توجه به پشتوانه‌اى كه دارند -حال این پشتوانه مى‌تواند حمایت از طرف نهادى یا پشتوانه مالى آن شخص باشد- اقدام به خرید فیلمنامه كنند تا نقش كلیدى را مال خود كنند یا باز براى به دست آوردن آن نقش كلیدى به تهیه كننده وعده حمایت پرژوه را مى‌دهند و تهیه‌كننده هم مى‌پذیرد تا بتواند مخاطب را به سینما بكشاند. چرا سینماى ما به تربیت بازیگران داراى صلاحیت نمى‌پردازد تا از آن طریق تماشاگر را جذب سینما كند؟

سینمای ایران سال‌هاست که نیاز به یک آکادمی علمی سینمایی دارد که در آن نه تنها بازیگری که بسیاری از رشته‌های دیگر سینمایی تدریس شوند. متاسفانه این نیاز مبرم با اینکه کاملاً مشهود است و از طرف همگان ضرورت آن احساس می‌شود اما به نظر من افکار مسلط بر جامعه تمایل چندانی به رشد و توسعه سینما ندارد و به نحوی نامحسوس سعی در متوقف ساختن آن در همین شکل و شمایل سنتی و قدیمی دارد! سینما هنوز در ایران علیرغم همه تاثیرات مهم آن در جامعه به صورت یک حرفه جدی و دارای پشتوانه اجتماعی درنیامده است و هنوز حقوق صنفی اعضای خانه سینما تعریفی مطابق‌ شأن و منزلت آنان ندارد و به جرات می‌توان گفت که نزد افکار عمومی هنوز هنرمندان چیزی شبیه به مطربان قدیم هستند! که برای مجالس تفریح و سرگرمی خوبند ولی چندان آبرو و اعتباری نزد متدینین و علما ندارند و خیلی نباید به آن‌ها بها داد. گرچه یکی از وعده‌های مهم دولت فعلی تأسیس یک مدرسه بزرگ سینمایی است اما افسوس که اینجا همیشه فاصله بین حرف و عمل زیاد بوده و همچنان هست.

با توجه به اینكه ما فیلم‌ها و سریال‌هایى داشته‌ایم كه به مسائل دینى و زندگى پیامبران پرداخته‌اند و به نوعى سینما و تلویزیون قصد داشته تمام اقشار ملى-مذهبى را در بر بگیرد چرا تا كنون موفق به انجام این كار نشده است؟

با توجه به اینکه مدتی است در کشور یک خط فکری مذهبی خاص و محدودی حاکم شده است بنابراین یا فیلمنامه‌های سفارشی از طرف سینما و تلویزیون از جامعیت لازم برخوردار نیستند و اگر هم باشند اجازه ساخت پیدا نمی‌کنند! و یا اینکه بودجه لازم برای ساخت چنین آثاری در اختیار افرادی که دارای صلاحیت لازم نیستند و فقط به اصطلاح خودی هستند قرار می‌گیرد که نتیجه هر دو روش کارهایی است که مورد استقبال عموم قرار نمی‌گیرد و در واقع حکم دور ریختن پول را دارد.

همین طور چند وقت پیش از طرف سازمان سینمایى برنامه‌اى ترتیب داده شد به نام سلام سینما كه در آن روز بلیط‌هاى سینما رایگان در اختیار مردم قرار مى‌گرفتند و مسئولین بر این عقیده بودند كه دلیل قهر مردم با سینما هزینه‌هاى آن همچون تهیه بلیط بود. شما فكر مى‌كنید چقدر این فكر صحیح است؟ این در حالى است كه ما هنوز از نداشتن سالن‌هاى سینما با استانداردهاى لازم و سینمایى قوى رنج مى‌بریم!

به هیچ‌وجه درست نیست. علت عدم توجه مردم به سینما ضعف مفرطی است که در سال‌های اخیر بر سینما حاکم شده است. عمده اشکال کار به همین بر می‌گردد که فیلم‌ها و سینماگران در دایره محدودی گرفتار شده‌اند و نتیجه این است که فیلم‌ها ارتباط لازم را با مخاطب برقرار نمی‌کنند. با اینکه سینماهای کشور در حال تبدیل به امکان نمایش دیجیتال هستند و به تدریج از کیفیت نمایش قابل قبولی برخوردار می‌شوند ولی این فیلم‌ها هستند که از قدرت لازم برای برقراری ارتباط برخوردار نیستند. گرچه به عقیده من سینمای ایران همچنان قدرت زیادی برای فیلمسازی و تاثیر بر مخاطب دارد اما این ممیزی و تنگ نظری است که دست و پای سینما را می‌بندد و آن را کم جان و خنثی می‌کند.

و در آخر اینكه با توجه به مسائلى كه در سینماى ایران است و امید به رفع آن مى‌باشد، با تمام محدودیت‌ها و ضعف‌ها آیا سینماى ایران در این سال‌ها توانسته در سطح جهانى حرفى براى گفتن داشته باشد؟

فارغ از اینکه مفهوم سطح جهانی نیاز به بحث مفصل دارد اما با در نظر گرفتن روال موجود باید بگویم که در چهار سال گذشته قواعد خلق الساعه‌ای از طرف مدیران وقت به اهالی سینما تحمیل شد که بخشی از آن شامل مجوز نمایش فیلم‌ها در جشنواره‌های جهانی بود. به این ترتیب که فیلم‌های ایرانی از این به بعد باید دو پروانه مجزای نمایش دریافت می‌کردند! نمایش در داخل کشور و نمایش در خارج! بنابراین ممکن بود که فیلمی امکان نمایش داخلی داشته باشد اما نمایش آن در خارج از کشور ممنوع باشد و بالعکس! و به این ترتیب بسیاری از فیلم‌هایی که در این سال‌ها در ایران ساخته شدند و به نمایش درآمدند با چنین ترفندی امکان نمایش خود را در جشنواره‌های جهانی از دست دادند! و حضور سینمای ایران در دنیا به نحو موثری کمرنگ شد. اما با این‌حال فیلم‌های موثر و قدرتمندی همچون جدایی نادر از سیمین و گذشته، تداوم حضور جهانی سینمای ایران را حفظ کردند و باید امید داشت که در آینده‌ای نه چندان دور و با تغییر و ترکیب مدیران جدید دوباره بتوان شاهد حضور تعیین کننده سینمای ایران در سطح جهانی بود. استعدادهای جوان و خلاق در سینمای ایران کم نیستند و با حمایتی مناسب از آنان می‌توان دوباره به این مهم دست یافت. امیدوارم.

با توجه به اینکه درگیر فیلمبرداری پروژه جدیدتان هستید سپاس فراوان که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.

علی‌رغم مصاحبه‌ای که با شما کردم ولی معتقدم که فعلاً دوران سکوت است و تا جایی که ممکن است باید کمتر حرف زد و در برابر هیاهوی موجود خاموش بود. زمانه زمان صبر و انتظار است. برایتان آرزوی موفقیت می‌کنم.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692