• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • شعر، داستان؛ بررسی عناصر روایی در مجموعه شعر«زنی عاشق در میان دوات» سروده «غاده السمان»؛ «‌غزال مرادی»

شعر، داستان؛ بررسی عناصر روایی در مجموعه شعر«زنی عاشق در میان دوات» سروده «غاده السمان»؛ «‌غزال مرادی»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

غادة‌السمان (به عربی غاده‌ی أحمد السمان) نویسنده و ادیب زن اهل سوریه است. وی یکی از بنیان‌گذاران شعر نو در ادبیات عرب به‌شمار می‌رود.

بسیاری غاده‌السمان را مانند فروغ‌فرخزاد در شعر ایران می‌دانند. غاده‌السمان شاید شناخته‌شده‌ترین زن شاعر عرب در ایران است. غادة‌السمان در ۱۹۴۲ در دمشق در یک خانواده‌ی برجسته‌ متولد شده است. پدرش مرحوم دکتر احمد السمان، رئیس دانشگاه سوریه و در یک‌دوره زمانی وزیر آموزش و پرورش بود که خویشاوندی دوری با نزار قبانی شاعر معروف دارد.

«زنی عاشق در میان دوات» به فارسی ترجمه روانی دارد واین اثر توانسته است زیبایی‌های خود را همچنان پس از ترجمه هم حفظ کند.

روایت داستانی در یک قالب ساختاری است که این ساختار، شعر می‌تواند باشد و غاده‌السمان شاعری روایی است و در این مجموعه شعر از این عنصر استفاده کرده است به‌ویژه در این مجموعه که هر شعر آن با عنوانی روایی نام‌گذاری شده است، مانند:زنی عاشق که سخنانش بدون لب است، زنی عاشق که دروازه گل سرخ را بکوبد و...

استفاده از عناصر کلامی‌در شعرهای غاده مانند تشبیه‌ها ترکیب‌های وصفی که به ساخت تصاویر ذهنی وعینی می‌انجامد توانسته است با تصویرسازی و خیال سرشار غاده را به شاعری جهانی{1} تبدیل کند. شعر نوعی روایت درونی است كه به انواع صنایع ادبی آراسته شده است:

مرکب‌های من از آوارگی گله دارند/ و مرکب‌های سوخته تو/ از عربده‌های دزدان دریایی آب‌های تلخ (شعر «زنی عاشق که سخنانش بدون لب است» صفحه 30)

راوی بیشتر این اشعار اول شخص است، شیوه‌ای که در بیشتر اشعار مدرن متداول است و همان‌طور که گفته شد غاده از پیشگامان شعر مدرن در جهان عرب است. او از اتفاقات ساده و روزمره شعر می‌نویسد، حتی در شعری مانند «زنی عاشق در شهرهای بدون خاطره» منطق روایت و منطق شعری به موازات هم پیش می‌روند و شعر به این شکل روایت می‌گردد و داستان پیش می‌رود راوی حرکت می‌کند سوار مترو می‌شود بلیت سینما می‌خرد و پایان‌بندی نیز به‌شکلی غیرمتعارف است.

نوعی واگویی و دیالوگ‌هایی که راوی دارد از نگاه نشانه‌شناسی و تئوری ادبی، شرایطی را فراهم می‌آورد تا شعر به خرده‌روایت‌هایی بدل شود که خود می‌توانند روایتی تمام عیار باشند در عین آن‌ که به کلیت شعر آن خدشه وارد نشود.

به من مگو که سگان پلیس/ در شب بندرهای غربت/ تورا دنبال می‌کنند/ در شب فرودگاه وطنت نیز (شعر «زنی عاشق در شهرهای بدون» صفحه 41 )

استفاده از عناصر کلامی ‌در شعرهای غاده مانند تشبیه‌ها ترکیب‌های وصفی که به ساخت تصاویر ذهنی و عینی می‌انجامد توانسته است با تصویرسازی و خیال سرشار غاده را به شاعری جهانی تبدیل کند.

در واقع او از آنچه یاکوبسن ادبیت متن می‌خواند سود می‌جوید، منش هنری که موجب همدلی و یکسان‌انگاری مخاطب و هنرمند است:

از اشباح می‌هراسم/ آنان کلید شب‌اند/ و کلمه عبور (شعر«زنی عاشق در زیر باران» صفحه 44)

آندره‌ی تارکوفسکی گفته است: «هنرمند به‌جای همه‌ی کسانی حرف می‌زنند که خود قادر به سخن گفتن نیستند.» غاده نیز در این شعر به‌جای زنانی سخن می‌گوید که خود قادر نیستند وضعیت خود را بیان کنند:

در خانه زن شرقی/ الفبا می‌میرد/ در قربانگاه روزمرگی‌های حقیر/ آیا ظرف‌های نقره‌ای را/ برق انداخته‌ای

به‌جای حروف الفبا (شعر «زنی عاشق در میان دوات» صفحه 56)

چیدمان میزانسن روایی در شعرهای غاده‌‌السمان به‌شکلی انتزاعی است. او از تخیل و استعارات و سایر عناصر زیبایی‌های سخن استفاده می‌نماید تا بتواند عناصر شاعرانه را حفظ کند:

من زندانی‌ام/ درون شبانه‌های آه‌های از یاد نارفتنی/ پس خود را رها می‌کنم/ در شب و آب و هوای دوزخی(شعر «زنی عاشق که سخنانش بدون لب است» صفحه 30)

درونمایه شعرهای غاده بیشتر به مسائل زنان اختصاص دارد اما پیچیده در ایهام و استعارات. گرچه غاده را با فروغ مقایسه می‌نمایند اما غاده صراحت و زبان زنانه فروغ را ندارد و این موضوع شاید به‌دلیل تفاوت فرهنگ و زبان آن‌دو می‌باشد:

آنگاه که می‌میرم نامم را بر سنگ گورم ننویسید/ اما داستان عشق مرا بنویسید و بنگارید:/ این‌جا آرامگاه زنی است/ که به برگی عاشق بود!/ و درون دواتی غرق شد و مرد... (شعر«زنی عاشق که غریقانه مرد» صفحه 45)

زنی هستم که می‌خواهد/ براستی زندگی را دریابد/ و در میان رازهای این دشت تاریک پی چاه‌ها بگردد (شعر «جغد عاشق ستارگان نیمروز» صفحه 18)

نمی‌خواهم برگ کاغذی باشم/ دوشیزه و مانده در خانه (شعر «زنی عاشق ورق‌های سپید» صفحه 68)

تکرار کلمه دوات و مرکب از دیگر ویژگی‌های این مجموعه است که در هر شعر دوات و مرکب شکل استعاری منحصر به‌فردی به‌خود می‌گیرد و در بعضی دیگر به شیوه مشترکی از آن استفاده شده است.

غاده در این مجموعه به شهرزاد قصه‌گویی بدل شده است که در هر شعر داستانی را روایت می‌کند. زمان و مکان‌ها در شعرهای او عینی و ذهنی هستند و او بسیار هوشمندانه از این شگرد استفاده نموده است، با نغییر تصاویر عینی به تصاویری انتزاعی پیرنگی شاعرانه ایجاد نموده است. او در هر شعر ویژگی‌ای را برای زنی قائل است و هر شعر بر محوریت شخصیت‌پردازی همین نام می‌گردد.

پانویس:

1.در کل آثار او تاکنون به هفده‌زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده‌اند. نکته‌ی قابل‌توجه برای ایرانیان مطلبی است که او تحت عنوان نامه‌ی عاشقانه به خواننده‌ی ایرانی نوشته ‌است و دکتر عبدالحسین فرزاد در ابتدای ترجمه‌شان از مجموعه شعر «زنی عاشق در میان دوات» آن ‌را آورده‌اند؛ غاده در این نامه خطاب به ایرانیان می‌گوید: «قصه‌ها و رمان‌هایم به سیزده‌زبان ترجمه شد، اما تنها در ایران راز پنهانم را کشف کردند و برای نخستین‌بار ایرانیان بودند که اشعارم را ترجمه کردند، زیرا که عاشقان، راز معشوقان را در می‌یابند.»

منابع:

زنی عاشق در میان دوات، عبدالحسین فرزاد، نشر چشمه، تهران، ۱۳۸۰


 


نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692