معرفی فیلم «جایی آن‌سوی کاج‌ها» كارگردان«دِرِک سیافرانس» ؛ «امین شیرپور»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

جایی آن‌سوی کاج‌ها (The Place Beyond the Pines) محصول 2012 به کارگردانی درک سیافرانس فیلمی با ژانر درام و جنایی است که توجه سینما دوستان زیادی را به خود جلب کرد. سیافرانس که سال 2010 اولین فیلمش را با عنوان "ولنتاین غمگین(Blue Valentine)" ساخته بود و به موفقیت‌های فراوانی دست پیدا کرده بود بار دیگر به سراغ رایان گاسلینگ رفته و او را برای بازی در نقش اصلی فیلمش انتخاب کرده. درست مثل فیلم قبلی، بار اصلی داستان روی درام خانوادگی گذاشته شده و تغییر و تحولات درونی، مشکلات خانوادگی و سرنوشت روابطی که منجر به فرزندان نامشروع می‌شوند مورد توجه کارگردان است. سیافرانس این بار یک گام عقب‌تر و جلوتر را هدف قرار داده و مروری داشته بر روابط بین پدران و فرزندان و تاثیری که ممکن است رفتار پدر حتی به صورت ناخودآگاه و ارثی در شخصیت پسر داشته باشد. جایی آن‌سوی کاج‌ها، به خصوص بازی رایان گاسلینگ و بردلی کوپر، با استقبال خوب منتقدین مواجه شد و در لیست بسیاری از آن‌ها جزو فیلم‌های برتر سال بود. امتیاز فیلم در imdb 7.4 از ده، در راتن تومیتوز 81 از صد و در متاکریتیک 68 از صد می‌باشد.

کارگردان: دِرک سیانفرانس/ تهیه‌کنندگان: لینث هاول، سیدنی کیمل و... / نویسندگان: دِرک سیانفرانس، بن کوچی / ژانر: درام، جنایی / بازیگران: رایان گاسلینگ، بردلی کوپر، اوا مندز، ری لیوتا، بن مندلسون و... / موزیک: مایک پاتن / فیلمبرداری: شان بابیت / تدوین: جیم هلتون، ران پاتان / تاریخ اکران: 7 سپتامبر 2012 (جشنواره فیلم تورنتو) / مدت زمان: 140 دقیقه / محصول کشور: آمریکا / زبان: انگلیسی / بودجه:15 میلیون دلار/ فروش: 39,611,604 دلار.

خلاصه‌ی فیلم: لوک گلانتون معروف به لوک خوشتیپ موتورسوار قهاری است و برای گذران زندگی به کار در سیرک و نمایش‌های خطرناک با موتور می‌پردازد. شخصیت عجیب لوک در خالکوبی‌های روی بدنش و سیگار کشیدن‌های پیاپی یا بیخیالی زیادش نسبت به زندگی نشان داده می‌شود. لوک به خاطر کار در سیرک مجبور است به شهرهای دیگری سفر کند؛ یک شب بعد از نمایش، دوست دختر قبلی‌اش را بعد از یک سال می‌بیند و او را تا خانه می‌رساند. لوک که حالا در آستانه‌ی یک سفر دیگر است متوجه می‌شود یک پسر خردسال دارد و رومینا این قضیه را از او مخفی نگه داشته است. رومینا هم اکنون با مرد دیگری زندگی می‌کند و لوک نمی‌تواند به راحتی با فرزندش زندگی کند. لوک تصمیمش را می‌گیرد، از کارش استعفا می‌دهد و در همان شهر می‌ماند. با یک تعمیرکار دوست می‌شود و شروع به دزدی بانک می‌کند تا بتواند زندگی پسر خردسالش را کمی سر و سامان ببخشد. لوک در دزدی آخرش توسط یک پلیس به نام ایوری (بردلی کوپر) کشته می‌شود. بردلی کوپر هم که از ناحیه پا مصدوم شده بعد از استراحت فراوان و گرفتن ترفیع و معروف شدن، شروع به تحقیق در مورد لوک می‌کند و متوجه می‌شود که او هم مثل خودش یک پسر خردسال دارد. این قضیه باعث تغییراتی در وضعیت روحی ایوری می‌شود و او پلیس بودن را کنار می‌گذارد و وارد کارهای اداری می‌شود. پانزده سال بعد، ایوری از همسرش جدا شده و پسرش ای.جی تبدیل به یک جوان خوشگذران و عیاش شده است. ای.جی به صورت تصادفی با پسر دیگری به اسم جیسون آشنا می‌شود؛ جیسون پسر لوک خوشتیپ است که توسط پدر ای.جی کشته شده است. این دوستی بستری می‌شود برای وقوع درگیری‌ها و اتفاقات بعدی.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692