نگاهی به فیلم «فروپاشی حلقه شکسته» كارگردان«فلیکس ون گرونینگن» ؛ «بدری سیدجلالی»

چاپ تاریخ انتشار:

یک پارادوکس عاشقانه

نماینده بلژیک در اسکار 2014

خلاصه داستان: دیدیر، نوازنده یک گروه موسیقی به سبک بلو گرس، شبی در یک مجلس گرم با الیز، هنرمند خالکوبی، آشنا می­شود. الیز با نگاه­های پر از اشتیاقش مرد را متوجه خود می­کند. دیدیر بی‌اختیار شیفته رفتار بی‌نقاب و گرمای حضور زن می­شود. از او می­ خواهد تا به گروه موسیقی‌اش بپیوندد و الیز با اشتیاق می­ پذیرد. ­دیدر بانجو می­نوازد و الیز آواز می­خواند. حاصل این عاشقانه تولد ناخواسته کودکی است که در شش سالگی­اش به سرطان مبتلا می­ شود، بیماری­ای که به‌سرعت دخترک را از پای در می­آورد. مرگِ ‌میبل نقطه‌عطفی در رابطه این زوج است، چراکه تحمل این رنج مشترک، زن و مرد را که دو جهان‌بینی کاملاً متفاوت دارند، در مقابل هم قرار می­ دهد.

درام بلژیکی «فروپاشی حلقه‌‌شکسته» به‌کارگردانی فلیکس‌ون گرونینگن از آن‌دسته فیلم­ هایی است که به‌شیوه‌های مختلف احساسات بیننده‌را درگیر می­کند. مخاطب این اثر در حین تماشای فیلم با مضامین مختلفی مانند عشق، جدایی، ایمان، امید، خانواده، تنهایی، روح، زندگی و بالاخره رویارویی با فجایع آن درگیر می­ شود. این فیلم که علیرغم سادگی و شیواییِ بیان لایه ­های عمیق روابط انسانی را با ظرافت خاصی محک می ­زند، چهارمین اثر فیلمساز بوده که با نگاه تحسین‌برانگیز تماشاگران و منتقدان مواجه شد و نهایتاً به‌نمایندگی از بلژیک در بخش فیلم ­های خارجی‌زبان اسکار 2014 رقابت خواهد کرد. آخرین فیلم گرونینگن پیشتر نیز جوایز ارزنده­ ای نظیر جایزه پارلمان اروپا را از آن‌خود کرده است.

روایت غیرخطی این فیلم با صحنه رساندن کودک به بیمارستان و نگاه­ های پر درد پدر و مادر آغاز می­ شود. صحنه‌ای که به بیننده هشدار یک تراژدی را می ­دهد. سپس با یک فلاش­بکِ ­هفت ساله، قصه آشنایی و شکل گیری عاشقانه پر هیجان زن و مرد روایت می­ شود. مردِ موزیسین شیفته فرهنگ امریکا -«سرزمین‌آرزوها»- به‌ویژه موسیقی بلوگرس‌ست. او که به دنیای متافیزیک باوری ندارد عاشق الیز می ­شود، زنی‌که معتقد است زندگی ابعادی دارد ماورای آنچه می­ بینیم و تجربه می­ کنیم. این پارادوکس عاشقانه تا پیش از مرگ فرزند آن‌ها جان سالم به‌در برده است، اما با وقوع این حادثه دردناک رو به زوال می ­رود. زن و مردی که هر دو از یک تلخی مشترک در عذابند، به‌دلیل داشتن ایدئولوژی­ های کاملاً متناقض رفته‌رفته از هم فاصله می­ گیرند و حلقه شیدایی آن‌ها فرو می­ پاشد. نخستین واکنش زن بی‌تفاوت قلمداد کردن همسرش در برابر فاجعه رخ داده است، چون تصور می­ کند که عدم تمایل مرد به داشتن فرزند از او پدری بی‌احساس ساخته است. الیز معتقد است که در برابر سختی­ هایی این چنین باید به مذهب و روحانیت متوسل شد، در‌حالی‌که مرد طغیان می‌کند و از همه‌چیز متنفر می‌شود. این واکنش پرخاشجویانه او در صحنه­ اعتراضش به سیاست جورج بوش مبنی بر دستور توقف تحقیقات بر روی سلول­های بنیادین-که می­توانست یکی از گزینه­ های نجات‌بخش زندگی میبل باشد- کاملاً مشهود است. این‌جاست که آن‌همه شیفتگی به فرهنگ و زندگی یکباره رنگ می­ بازد.

موسیقی عنصر حیاتی فیلم«فروپاشی حلقه‌شکسته» است. در ابتدا دو شخصیت اصلی فیلم را به‌هم پیوند می­ دهد و در ادامه نیز بستری برای پرورش عشق آن‌ها می­ شود. موزیک بی‌نظیر بلوگرس که در بخش قابل‌توجهی از فیلم شنیده می‌شود اشک­ های بیننده این درام‌رمانتیک را بلاتکلیف می‌کند.

«فروپاشی حلقه‌ شکسته» فیلم خوش‌ساختی است که حرفش فراتر از یک روایت عاشقانه است. فیلمی که با رفت و برگشت­ های زمانی ترکیبی از تجربه ­های تلخ و شیرین این زوج ناآرام را در برابر چشمان بیننده تصویر می­ کند و با پایان تکان‌دهنده­اش فکرمشغولی­ های جدیدی برای مخاطب می‌سازد. فیلم با دست‌مایه قراردادن یک فاجعه به‌ظاهر تکراری-تراژدی از دست‌دادن فرزند- به عمیق‌ترین تجربه‌های انسانی تلنگر می ­زند. مجموعه عوامل یاد‌شده اثری بر جای می­ گذارد که بیننده را پس از تماشای فیلم به ‌آسانی رها نمی‌کند.