ارادت آقای کاستیلیونه به خانم ژکوند
پرترهی بالداساری کاستیلیونه، اثر رافایل نقاش معروف رنسانسی، که بهعنوان یکی از مشهورترین پرترههای رنسانس شناخته شده است و تأثیری طولانی بر نقاشان دیگر داشته است. این اثر در ابعاد هشتاد دو سانتیمتر در شصت و هفت سانتیمتر، با رنگ و روغن روی بوم کشیده شده است. سوژه پرتره، بالداساری کاستیلیونه، دیپلمات و شاعر انسانگرا و دوست نزدیک و صمیمی رافایل است. کسیکه بهعنوان مثالی بارز از یک جنتلمن رنسانسی تلقی شده است. دوستی رافایل و کاستیلیونه در سال 1504 م کلید میخورد و در سال 1505 م رافایل توسط جیبالدو دامونته فلترو مأمور میشود که نقاشیای برای هنری هفتم بکشد. شخصی که پس از اتمام نقاشی آنرا با خود به انگلستان میبرد و به پادشاه هدیه میدهد همین کاستیلیونه است. همچنین این امکان وجود دارد که در نقاشی مکتب آتن رافایل، تصویر زرتشت در واقع از روی تصویر کاستیلیونه کشیده شده باشد.
در پرترهی بالداساری کاستیلیونه، کاستیلیونه از کمر به بالا در سهچهارم نمایه، روی صندلی دستهدار نشسته است، با دستهای روی هم قرار گرفته و نگاهی دقیق و خیره که بر بیننده ثابت مانده. این حالت بههمراه انتشار نور نرمی که پرتره را در برگرفته، یک بیعت ظریف و ماهرانه با مونالیزا است. جالب آنجاست که نقاشی مونالیزا را در طول اقامت لیوناردو داوینچی در رم، قبل از آنکه رم را به مقصد فرانسه ترک کند دیده است. اما فضای نسبی دو کار و جاهطلبیهای محسوس در آنها، بطور مشخصی متفاوتند.
اما ارتباط این پرتره بامونالیزا فقط به این بر نمیگردد.
در سال 1911م، نقاش و دکوراتیوی بهنام وینچنسو پروجیا تابلوی مونالیزا را در موزهی لوور پاریس به سرقت میبرد. شب را پنهانی در کمدی واقع در موزه میگذراند و صبح زود که هنوز کسی پا به لوور نگذاشته، مونالیزا را از فاب خود جدا کرده و با خودش میبرد. متصدیان موزه بعد از 28 ساعت متوجهی غیبت لبخند ژکوند میشوند و آنهم از طریق نقاشی بهنام تام هوبلر که برای نقاشی کردن گالری موزهی لوور به آن محل آمده بود. چون احتمال میرفت که نقاشی برای عکسبرداری به محل دیگری برده شده باشد، هوبلر از نگهبان خواست تا مونالیزا را از عکاسان پس بگیرد اما نگهبان در کمال تعجب با این پیغام برگشت: «میدانی چیست؟ عکاسان میگویند نقاشی پیش ما نیست!»
پس از اطلاع از به سرقت رفتن مونالیزا، موزه لوور برای بررسی بیشتر این قضیه بهمدت یک هفته بسته میشود و بعد از گذشت این مدت، درهای لوور بهروی جمعیت کثیری از مردم باز میشود که به تماشای جای خالی مونالیزا آمده بودند.
|
پس از اطلاع از به سرقت رفتن مونالیزا، موزه لوور برای بررسی بیشتر این قضیه بهمدت یک هفته بسته میشود و بعد از گذشت این مدت، درهای لوور بهروی جمعیت کثیری از مردم باز میشود که به تماشای جای خالی مونالیزا آمده بودند.
یکسال میگذرد، اما از تابلوی مونالیزا خبری نمیشود. نهایتاً متصدیان موزه تصمیم میگیرند جای خالی خانم ژکوند را با پرترهای دیگر پر کنند. پرترهای که هم از لحاظ جنسیتی متفاوت با اثر اول بوده و هم از لحاظ فضای غالب رنگی؛ پرترهی بالداساری کاستیلیونه از شاهکارهای رافایل.
اما مونالیزای در به در!
پروجیا بعد از 28 ماه در فلورانس دستگیر میشود و تابلو را از چنگش در میآورند. پروجیا بعدها مدعی میشود که قصد داشته این شاهکار هنری را که توسط جناب ناپلیون به سرقت رفته را از سر تمایلات وطنپرستی به ایتالیا، محل تولد خانم ژکوند بازگرداند.
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا