در سالهای اخیر شاهد رنج بردن بدنهی سینمای داخلی از ضعف فیلمنامه و بخصوص ایده و موضوع بودهایم. در سري جديد سينما- اقتباس برآنیم که در این بخش، بین سینما و ادبیات را آشتی دهیم. در سینمای جهان سینمای اقتباسی از ادبیات داستانی بخش عمدهای از تولیدات سینمایی را بهخود اختصاص میدهد. در سینما- اقتباس با معرفی رمان، داستان بلند و حتی نمایشنامههایی که در ایران ترجمه شده و در دسترس هستند، امکان تبدیل آنها را به فیلمنامهی اقتباسی مورد بررسی قرار میدهیم. پتانسیلسنجی موضوع داستان، تصاویر، تعدد و عمق شخصیتها و امکان تبدیل آنها به فیلم از سرفصلهای این بخش هستند. همچنین فیلمهای موفق و مطرح سینمای جهان با موضوعی مشابه یا از همین نویسنده نیز در این قسمت معرفی میشوند تا امکان بالفعل شدن این پتانسیلها برای مخاطبان و تولیدکنندگان آشکار شود. امید داریم با این تجربه بتوانیم گامی برداریم در یاری رساندن به فیلمسازان و فیلمنامهنویسان و ایدهپردازان.
عنوان کتاب:
رمان ماجرای عجیب سگی در شب (The curious incident of the dog in the night time)، نوشتهی مارک هادون Mark Haddon))، ترجمهی شیلا ساسانینیا، نشر افق، چاپ چهارم، تهران ، 1388
درباره کتاب:
این کتاب، از پرفروش ترین کتابهای دنیا شناخته شده است که در 32 کشور منتشر شده (تاکنون بیش از یک و نیم میلیون نسخه از این کتاب فقط در بریتانیا به فروش رفته است)، به 15 زبان ترجمه شده و برندهی 16 جایزهی معتبر شده است. از جمله:
- جایزه بهترین کتاب داستانی سال ویت برد (AwardsWhitbread Literary )
- جایزه بهترین کتاب کودکان گاردین (TheGuardian Prize )
- جایزه ساوت بانک شو South Bank Show)(، که توسط یک مجموعه برنامهی تلویزیونی برگزار میشود که به بهترینهای هنر در بریتانیا اهداء میشود.
- نامزد نهائی جایزه بوکر ( Booker )سال 2003
- جایزه مدال کارنگی )(The Carnegie Medal
- قرار گرفتن در فهرست پرفروشترین کتابهای روز سال 2003 و 2004 به نقل از سایتهای معروفی همچون گاردین، آمازون، پاولز و... بوده است.
- همچنین این کتاب در لیست 1001 کتابی که قبل از مرگ باید خواند، قرار گرفته است.
داستانهای هادون را از حیث کشش داستانی میتوان با داستانهای جی.کی.رولینگ مقایسه کرد. |
درباره نویسنده:
مارک هادون (Mark Haddon ): متولد سال1962- انگلیس
نویسنده، تصویرگر، شاعر و فیلمنامهنویس که پانزده کتاب برای کودکان نوشته و به جوایز متعددی دست یافته است.
داستانهای هادون را از حیث کشش داستانی میتوان با داستانهای جی.کی.رولینگ مقایسه کرد. شباهت آشکاری که در مورد کتابهای موفق هر دو نویسنده وجود دارد، ارتباط برقرار کردن داستانها با دو گروه مخاطب نوجوان و بزرگسال است که منجر به موفقیت یکباره و غیرمنتظرهی آثار آنها شده است که برای این موفقیتها دلیلی جز انتخاب موضوع جدید، پیرنگ قوی و شخصیتپردازی مناسب نمیتوان یافت.
ژانر داستانی: حادثهای- معمایی
گروه سنی مخاطبین: دو گروه نوجوان و بزرگسال
سبک نگارشی نویسنده:
در این کتاب، مانند کتاب فارست گامپ، نوشتهی وینستون گروم، متن کتاب بهشیوهی سخنگویی و نگارش راوی وفادار میماند. از آنجائیکه راوی داستان در هردو اثر، بیمار معلول ذهنی است، سبک نگارشی روان و سادهای پیشرو داریم. تا جائیکه بر اساس این نوع نگارش، میتوان لحن شخصیت را کشف کرد. بهعنوان مثال میتوان به غلطهای عمدی املایی و نگارشی، تکرار بیش از حد کلمات و حروف ربط و اضافه (مانند کلمهی بعد در ابتدای جملات و حرف ربط واو بین جملهها)، استفاده از جملات خلاصهشده و بدون فعل و عدم استفاده از تکلفات ادبی، استعارهها و نمادها اشاره کرد که در حقیقت، ویژگی بارز این کتاب، پیشبرد هدف شناخت شخصیت داستان توسط مخاطب بوسیلهی لحن خاص اوست که در فیلنامهی اقتباسی نیز میتوان از این لحن برای ایجاد گفتار خاص راوی، از آن استفاده کرد.
نکتهی دیگریکه در نوع روایت داستان بهچشم میخورد، آشفتگی و بیربط بودن موضوعات با هم و آوردن داستانهای فرعی زیاد در قلب داستان اصلی است. شاید در ابتدای داستان، این موضوع کمی خواننده را گیج کند، ولی با پیش رفتن در داستان متوجه میشویم که این ترفند، برای نشان دادن ذهن آشفتهی کریستوفر بهکار رفته است.
خلاصهی داستان:
داستان روایت یک ماجراجویی از زبان نوجوانی 15 ساله به نام کریستوفر است که مبتلا به نوعی اوتیسم به نام سندرم آسپرجر است. او در یک شهر کوچک بهنام با پدرش زندگی میکند و به یک مدرسهی استثنائی میرود.
گرهی اصلی داستان، کشف راز قتل سگ همسایه است که کریستوفر را به موقعیتها و مکانهای جدید میکشد. از آنجائیکه کریستوفر علاقهی زیادی به داستانهای شرلوک هلمز دارد، تصمیم میگیرد ماجرای قتل سگ خانم شیرز (Shears) را بهشیوهی او دنبال کند و نتیجهی تحقیقاتش را در قالب یک رمان پلیسی- جنائی بنویسد. در واقع، میتوان گفت در این اثر، با شکلی از تکنیک داستان در داستان مواجهایم.
تضادهای پررنگی که در این جابجاییها و مواجهه با دنیای شلوغ برای او پیش میآید، کشش داستان را بالا میبرد. از واکنشهایی که قهرمان داستان در مقابل حوادث و اشیاء و صداهای اطراف از خود نشان میدهد، بهطور غیرمستقیم، بیماری او را برای ما آشکار میکند. از جمله واکنش در برابر صداهای بلند یا تغییر محیط اطراف؛ که با خوابیدن یکبارهی او روی زمین، گرفتن گوشهایش و جیغ زدن همراه است.
مهمترین عامل جاذبهی کتاب را میتوان علاقهی بیش از اندازهی کریستوفر به حل مسائل ریاضی دانست. درواقع در دنیا هیچچیز برای کریستوفر لذتبخشتر از حل یک مسألة ریاضی نیست و همین مسائل ریاضی به او کمک میکند که از سرگردانی و ترس رها شود. قابل ذکر است که برخورد منطقی کریستوفر با حقایق زندگی، باعث میشود که او بتواند پیچیدهترین مسائل ریاضی را حل کند ولی از درک مسائل ساده روزمره که با دلایل منطقی و ریاضی قابل اثبات نیستند، عاجز است؛ مثل مسائل مربوط به روح و زندگی پس از مرگ.
نکتهی دیگریکه در نوع روایت داستان بهچشم میخورد، آشفتگی و بیربط بودن موضوعات با هم و آوردن داستانهای فرعی زیاد در قلب داستان اصلی است. |
در حاشیه:
اوتیسم نوعی اختلال رشدی است که با رفتارهای ارتباطی، کلامی غیرطبیعی مشخص میشود.
علائم این اختلال در سالهای اول عمر بروز میکند و علت اصلی آن ناشناخته است. این اختلال در پسران شایعتر از دختران است. افرادیکه مبتلا به اوتیسم هستند اغلب در سه زمینه با مشکل مواجه هستند؛ این مشکلات موسوم به «اختلال سهوجهی» هستند:
* مراوده اجتماعی (دشواری در ایجاد روابط اجتماعی، بهعنوان مثال منزوی از دیگران و یا بیتفاوت نسبت به آنان بودن).
* ارتباط اجتماعی (دشواری در ایجاد ارتباط لفظی و غیر لفظی، بهعنوان مثال اینکه بطور کامل مفهوم حرکات و اشارات، حالات صورت و لحن صحبت دیگران را نفهمیدن).
* تخیل (دشواری در یادگیری بازیهایی که چندنفر در آنها درگیر هستند و یا باید از قدرت تخیل برای فهم آنها استفاده کرد، بهعنوان مثال محدودیت در فعالیتهایی که به قدرت تخیل فرد مربوط میشوند، یا اینکه احتمالاً آنها را فقط بطور خشک و مکرر تقلید کردن).
علاوه بر این اختلال سهوجهی، رفتار تکراری و مقاومت در مقابل تغییر روال کار و زندگی نیز جزو خصوصیات فرد اوتیستی است.
باتوجه به توضیه فوق، درک و روانشناسی رفتار شخصیت راوی در داستان ملموستر خواهد شد. بخصوص رفتار تکراری و مقاومت در مقابل تغییر روال کار و زندگی.
فیلمهای اقتباسی در زمینه بیماری اوتیسم:
تا بحال فیلمهای اقتباسی زیادی از داستانهایی که در ارتباط با بیماران اوتیسمی نوشته شده، ساختهاند. از جمله:
1) فیلم Rain Man(مرد بارانی): کارگردان Barry Levinson، فیلمنامه از Ronald Bass با اقتباس از داستان Barry Morrow، با بازی تامکروز و داستین هافمن، محصول 1988 امریکا.
2) فیلم Forrest Gump (فارست گامپ): کارگردان Robert Zemeckis، فیلمنامه از Eric Roth با اقتباس از رمانی با همین عنوان نوشتهی Winston Groom، با بازیتام هنکس، محصول 1994 امریکا.
3) فیلم David's Mother (مادر دیوید): کارگردان Robert Allan Ackerman، فیلمنامه از BobRandall، محصول 1994 امریکا.
4) فیلم Mozart and The Whale(موزارت و نهنگ): کارگردان Petter Næss، فیلمنامه ازRonald Bass، محصول 2005 امریکا.
5) فیلم Snow Cake(کیک برفی): کارگردان Marc Evans، فیلمنامه از Angela Pell، محصول 2006 امریکا.
علل اصلی انتخاب:
ـ همانطور که در پاراگراف فوق اشاره شد، بیماری اوتیسم بهعنوان سوژهای بکر برای اقتباس در سینمای جهان بارها مورد استفاده قرار گرفته. از آنجائیکه این موضوع، تابحال در ایران خیلی موردتوجه قرار نگرفتهاست، میتواند بهعنوان سوژهای جدید و غیرکلیشهای از آن استفاده کرد.
ـ بیشک مهمترین عوامل موفقیت این کتاب را میتوان داشتن طرح قوی و پرداخت منسجم و نیز لحن روایت منطقی و متناسب با شخصیتپردازی آن دانست. فاکتورهایی که برای تبدیل یک داستان به یک فیلمنامه اقتباسی بسیار مهم و حیاتی هستند.
ـ کتاب بهدلیل سوژهی پرداختن به یک معلولیت ذهنی، قدرت زیادی در برانگیختن احساسات خواننده را دارد، بدیهی است که در نسخهی اقتباسی از این داستان، میتوان با استفاده از جادوی صدا و تصویر، به این احساسات شدت بخشید و رابطهی قویتری با مخاطب برقرار کرد.
ـ علاوه بر موضوع بکر و جذاب داستان، قلم شیوا و روان مارک هادون که جوایز متعددی را برای کتاب او به ارمغان آورده، پتانسیل بالایی برای تبدیل به یک فیلمنامهی اقتباسی تکنیکی را دارد. بهعبارتی میتوان گفت برای تبدیل داستان به فیلمنامه اقتباسی تاحد زیادی به متن منبع میتوان تکیه کرد و بدون ایجاد تغییرات زیاد، دیالوگها و فضاهای بصری را از داستان استخراج کرد.
ـ کتاب مارک هادون، به اندازهی کتابهای هری پاتر موفق بوده است با این تفاوت که برای اقتباس و ساخت آن، هیچ نیازی به جلوههای ویژهی پرهزینه نیست. کتاب جذابیت و کشش بالا و بار احساسی قوی دارد. این موضوع سبب میشود مخاطب ایرانی ارتباط عمیقی با روایت و شخصیت آن برقرار کند.
ـ نکتهی موردتوجه دیگر، استفاده از تصاویر در متن کتاب است که رمان را بهنوعی مستند و تصویری میکند و امکان تبدیل آنرا به فیلمنامهی اقتباسی افزایش میدهد.