بهروز ﺷﻌﯿﺒﻲ کارگردان فیلم دهلیز ﻣﺘﻮﻟﺪ 1358 در ﻣﺸهد اﺳﺖ. او در فیلم «آژانس شیشهای»، «گزارش یک جشن» و «طلا و مس» بازی کرده است. او با بازیگری شروع کرد و با کارگردانی بهراهش ادامه میدهد. پیش از این نیز چند فیلم تلويزیونی را هم کارگردانی کرده است و امسال با فیلم دهلیز در جشنواره فجر حضور داشت. فیلم سینمایی دهلیز اولین ساخته بهروز شعیبی است که به یک موضوع اجتماعی میپردازد.
فیلم داستان زنی (هانیه توسلی) بهنام شیواست که همسرش (رضا عطاران) بهجرم قتل بهخاطر یک نزاع خیابانی برای پارک کردن ماشین در زندان است و شیوا زندگی را با پسرش بهسختی میگذراند و سعی دارد که با التماس و وعده پرداخت خونبها از خانواده مقتول رضایت بگیرد. چند سالی از زندانی بودن مرد گذشته است و او رفتهرفته نسبت به دنیا دلزده شده است و برای زن احضاریه طلاق میفرستد. شیوا همراه پسرش به ملاقات شوهرش میرود و تا با دیدن پسری که سالیانی او را ندیده از تفکراتش دست بکشد و همچنان به زندگی امیدوار باشد. این فیلم حول محور امیرعلی پسر این خانواده است که بعد از ۵ سال متوجه میشود که پدری دارد و او را در زندان ملاقات میکند پسر که بهتازگی متوجه شده است پدر دارد دچار سردرگمیهایی میشود. شیوا همچنان تلاش میکند تا خانواده مقتول را از اجرای حکم اعدام منصرف کند و در اين کش و قوسها، تعلیقهای خوبی شکل میگیرد اما در سکانس پایانی برای گرفتن رضایت شیوا پسرش را هم همراه خود میبرد و پسر با عنوان کردن اینکه تازه متوجه شده است پدر دارد از مادر مقتول بهجای پدرش عذرخواهی میکند و فیلم با پلان اشک ریختن مادر تمام میشود. تنها نگاه متفاوتی که در این فیلم با موضوع تکراری میتوان یافت این است که با نگاهی واقعیتر به آن پرداخته و با نشان دادن پذیرش خطا از سوی قاتل، بار دیگر موضوع بخشش را پیش میکشد. رضا عطاران یكی از متفاوتترین نقشهایش را در این فیلم بازی كرده و بر خلاف فیلمهای پیشین در یك نقش غیركمدی ظاهر شده است.
بهنظر میرسد شعیبی اولین قدم در کارگردانیاش را محکم برداشته و به این واسطه «دهلیز» به کاری قابل رقابت با فیلمهای خوب جشنواره شد. یکی از نقاط قوت فیلم، بازیهای روان رضا عطاران و هانیه توسلی و البته بازی چشمگیر بازیگر خردسال فیلم است.
بهنظر میرسد شعیبی اولین قدم در کارگردانیاش را محکم برداشته و به واسطه «دهلیز» به کاری قابل رقابت با فیلمهای خوب جشنواره شد. |
بدونشك استفاده از تكنيكروايي در فيلم، باعث قوت آن خواهد شد اما نبايد فراموش كرد كه استفاده بيجا از يك تكنيك باعث ميشود كه فيلم نه تنها خوب نشود بلكه باعث ضعف هم باشد. اين كه ما بيدليل روند روايتي دايرهاي را براي فيلم كاملاً خطي و ساده در نظر بگيريم چون ضربه به فيلم چيز ديگري ندارد.
رسالت فیلم درواقع یادآوری بخشش و گذشت است که از این دیدگاه میتوان فیلم را اثری موفق دانست.