روزنامهصبح از آفریقای چشمانت
همانروز رونمائی کتاب، با خودم قرار گذاشتم که یادداشتی بر این مجموعه، اولین اثر چاپ شده از طیبه تیمورینیا، که دوست و همکارم و فعال در حوزه فرهنگ و ادب است، بنویسم. بر هیچکس پوشیده نیست که من در عالم شعر تنها مصرفکننده لذتهای شاعرانه هستم. به همین سبب به خودم اجازه نمیدهم نگاهی را که میخوانید، را منتسب به نقد و یا بررسی کارشناسانه در عالم شعر بخوانم. حالا مخاطبی که بعد از شهریور 91 (البته به روایت سایت محترم چوک، و نه حافظه ماهیوار من) چندباری به کتاب برگشته و باز از شعرهایش خوانده، واگویههایی را با شما در میان میگذارد.
«روزنامهصبح»؛ اشتباه نکنید این نام یک روزنامه یا مجله و یا یک سایت خبری نیست. این نام مجموعه شعری از طیبه تیمورینیا ست. اینروزها یکی از ویژگیهای بارز آثار هنری، در هر یک از بخشهای هنری مثلاً سینما، رمان و داستان، شعر و حتی عکس ونقاشی؛ استفاده از نامهای ملتهب، اعتراضگونه و... است؛ درحالیکه در بخش اصلی اثر هیچگونه نگاه عمیق و ریشهیابی شده مورد بررسی قرار نمیگیرد. بهعنوان مثال «گشت ارشاد»، «تلفن آقای رئیسجمهور»(سینما)، «دختران خیابان» (عکاسی)، و... در این مجموعه هم با نامی ملتهب مواجهیم که کمتر در مجموعههای شعری دیده بودیم. هرچند این نام جذابیتهایی دارد، اما باتوجه به غالب عاشقانه و گاهاً فلسفی و گاه نوستالژیِ شعرهای این مجموعه، کمتر با این نام همراه میشویم. (پیشنهاد من در تجدید بعدی «آفریقای چشمانت» است.)
این مجموعه را میتوان، برخی از تجربیات شاعرانه طیبه تیمورینیا دانست، از شعرهایی که بهطور پراکنده در چندین سال تا به امروز گفته شده و حالا بهصورت مجموعه در برابر مخاطب خودنمائی میکند. این مسئله را در نواسان کیفی زبان و مخصوصاً مفهوم و محتوا میتوان دریافت. همچنین باتوجه به اینکه اشعار این مجموعه هم از نظر فرم و هم از نظر محتوا بسیار متنوع هستند؛ بهنظر میرسد ترکیبی
هوشمندانه برای چیدمان شعرها میتوانست در خوانش و ارتباط بهتر مخاطب کمککننده باشد.
با خواندن و مقایسه برخی از اشعار این مجموعه باهم به وضوح میتوان به سطح متمایز از شعرها پی برد و احتمال داد برخی از اشعار جزو اشعار خیلی قدیمی تیمورینیا هستند، اشعاری در صفحات 10-8- 14- 16- 24- 26- 112- 126 که اکثر این اشعار در ابتدای مجموعه آورده شدهاند.
در برخی از اشعار هم میتوان به صراحت گفت شعر میبایست ادامه یابد که این امر صورت نگرفته و شعر به شکل میوهای نارس چیده شده است.
در پایان بهروشنی میتوان گفت بهترینهای مجموعه طرحهایی هستند که بهصورت پراکنده در مجموعه آمدهاند. به عنوان مثال صفحات 42- 70 – 110-82-52- 78 -28 و همچنین برخی ترکیبهای قابل توجهی همچون «از کولهبارت پیاده شو» در اشعاری بلند که در بسیاری موارد در قالب روایی سروده شدهاند؛
همچنین تصویرگری مناسب و زیبای کارنگ طیاری هم از ویژگیهای بارز این مجموعه است که نمیتوان بهسادگی از آن گذشت.