انواع عروسکهای نمایشی:
از اوایل دههی 1980 م، نمایش عروسکی در جهان بیش از پیش موردتوجه کودکان، نوجوانان و حتا بزرگسالان قرار گرفت که علاوه بر زمینه تفریحی و سرگرمکننده، از جنبه آموزشی هم قابلبررسی است. بطوریکه خاصیت انعطافپذیری، فانتزی و قابلیتاجرایی بالای عروسک است که جاذبه آن را دوچندان میکند.
پس میتوان عروسکها رابه چنددسته تقسیم کرد:
عروسکهای دستی: دستکشی یا مشتی، که در این نمایش بهدلیل فرو بردن دست در بدن عروسک آنرا دستکشی مینامند.
عروسکهای میلهای: در ایران، این شیوه به نامهای (باتومی) و میلهای مشهور است و عبارتست از عروسکی که به واسطه یک یا چند میله در دست حرکت میکنند.
عروسکهای نخی: در اين نوع عروسك، تمام اجزاي بدن (گردن، بازوها، آرنج، شكم، رانها، زانوها و مچ پاها) مفصلبندي ميشوند و باتوجه به حركات موردنياز نمايش (مانند نشستن، ايستادن و خم شدن) نخهايي به نقاط خاصي از بدن عروسك متصل ميگردد. اين نخها در بالاي سر عروسك به چوبي كه به شكل صليب است متصل ميشوند و عروسكگردان با حركت دادن صليب و نخها عروسك را بازي ميدهد. اين نوع از عروسكها از جنس چوب و مواد فرمپذير ديگر ساخته ميشوند.
عروسکهای سایهای: سایهبازی یا سایهچینی، یکی از قدیمیترین نمایشهای سنتی است که در چین، هند، اندونزی، ترکیه و خیلی از کشورهای شرقی جزء پربینندهترین نمایشهاست. عروسکهای این نمایش دوبعدی هستند و صفحه نمایش از یک پارچه سفید بوجود آمده که نور از آن میگذرد و سایهی این آدمکها از پشت صفحه بازی میشوند، بهروی پرده منعکس میشود.
عروسکهای پوشیدنی: در این روش عروسکگردان، لباس عروسک را پوشیده که حتا گاهی قسمتی از بدن او بدن عروسک ميشود و بوسیله میله و یا بدن آنرا هدایت میکند که به این دستهبندی عروسکهای دیگری هم اضافه گشته اند همچون: عروسکهای خلاقانه (بهطور كلي در كارهاي عروسكي ابداعي هر شيء ميتواند جاي عروسك را بگيرد، براي مثال يك جفت دستكش، يك جفت كفش، تكهاي آجر يا يك قيچي ميتواند نقش شخصيت اصلي نمايش را ايفا كند)، عروسکهای کاغذی، عروسکهای انگشتی، عروسکهاي جعبهای، عروسکهای پاکتی، عروسکهای لولهای...
اما یکی از نکات مهم در نمایشهای عروسکی ساخت آنهاست و توجه دقیق عروسکساز به شخصیتپردازی عروسک، که باید دقیق انسانها و شخصیتها را بشناسد بطوریکه حتا ابعاد و بدن هر شخصیت هم برایش اهمیت دارد. مثل خطوط چهره، فرمبندی اجزاء صورت و بدن موردتوجه است. یک عروسکساز لازم است تا بهدقت به چهره شخصیتها و آدمهای اطرافش توجه کند و شبیهسازی را انجام دهد تا بتواند شخصیتی زنده را به کالبد سرد و بیتحرک عروسک منتقل کند. درست همان کاریکه یک نویسنده در مورد شخصیتهایش انجام میدهد. دقیق شدن در ریز حرکات چهره و رفتارهای شخصیتهایش؛ آدمهای اطرافش و ثبت آنها تا بهدرستی در نوشتهاش آنها را جای دهد و در اینجاست که میتوان گفت شاید تشبیه جالبی باشد که یک نویسنده میتواند یک عروسکساز خوبی هم باشد!!!!
منابع:
آفرینش وزندگی باعروسک های صحنه، تالیف: فرناز بهزادی
عروسک دوزی وعروسک سازی،تالیف فاطمه احمدی