داستان«تابلوي شام آخر در روز روشن» اثر«لئوناردو داوينچي»، «امير كلاگر»

چاپ تاریخ انتشار:

 

مسیح، آرام و موقر سر میز شام نشسته است و نوری که از پنجره‌ها داخل می‌شود و فضا را روشن می‌کند خبر از شامگاه نمی‌دهد. حالت سرش تمایل به چپ دارد و کف دست چپش باز و دست راستش گویی در حال برداشتن و یا داشتن چیزی است که شاید همان جامی باشد که نیست. دوازده حواری دوره‌اش کرده‌اند با حالاتی از هیجان و شگفتی و تعجب و تهدید. و اما یک تن از میان آنها که نه چنین است بلکه همچون مسیح آرام و متین در کنارش نشسته؛ با قرینه‌ای از حالات سر و بدن و نیز رنگ لباس با مسیح. لئوناردو داوینچی این نقاشی را با نام «شام آخر» بر دیوار سالن غذاخوری کلیسای سانتا ماریای میلان و برای دوک لودوویچو اسفورتزا کشیده است که حدود سه‌سال به طول انجامیده و در نهایت در سال 1498 میلادی به پایان رسیده است؛ در ابعاد 880 در 460 سانتیمتر.

روایات مختلفی در مورد نحوه‌ی کشیده شدن این اثر توسط داوینچی و نیز در مورد موضوع و شخصیت‌های اثر و رمزهایی که در آن توسط داوینچی گذاشته شده، بیان شده است که بعضاً به‌صورت افسانه و در هاله‌ای از ابهام درآمده‌اند. یکی از روایات چنین بیان می‌کند که داوینچی هنگام کشیدن «شام آخر» سعی بر آن داشته که نیکی را در قالب شکل و شمایل مسیح و بدی را در شمایل یهودا به‌تصویر بکشد. برای انجام این کار نیاز به مدل‌هایی مناسب داشته است. اتفاقاً روزی در یک مراسم همسرایی به چهره‌ی جوانی در گروه کر برمی‌خورد و آن را شمایلی مطلوب برای ترسیم چهره‌ی مسیح می‌یابد. جوان را دعوت می‌کند و از چهره‌اش طرح‌هایی برمی‌دارد. زمان می‌گذرد، در روزهای پایانی اثر که هنوز داوینچی مدل مناسبی برای چهره‌ی یهودای خائن پیدا نکرده است، زیر فشار کاردینال کلیسا برای اتمام هرچه سریع‌تر اثر به جستجو می‌پردازد تا اینکه روزی جوان شکسته و ژنده‌پوش و مستی را در گوشه‌ی خیابانی می‌یابد و او را به کمک دستیارانش به کلیسا می‌آورد. از چهره و خطوط گناه‌آمیز و تاریک و پر از خودپرستی جوان نسخه‌برداری می‌کند. جوان شکسته وقتی از مستی‌اش کاسته می‌شود و کمی هوشیار می‌گردد با حالتی از اندوه و شگفتی می‌گوید: «این تابلو را من قبلاً دیده‌ام! زمانی‌که در یک گروه همسرایی بوده‌ام هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره‌ی عیسی شوم»!

اما در مورد راز و رمزهای «شام آخر» دن براون در کتاب «کد داوینچی» اشاره می‌کند که یک تن از این دوازده‌تن حواریون، زن می‌باشد که این‌را داوینچی می‌دانسته و در نقاشی‌اش انتقال داده است. همانی‌که در تابلو، در سمت راست عیسی نشسته و حالت سر و بدنش با مسیح قرینه می‌سازد. دن براون اعتقاد دارد که نقطه اتکای نقاشی برخلاف تصور اولیه، مسیح نیست بلکه شکل v مانندی است که بین عیسی و آن زن ایجاد شده. ترکیب بین عیسی و آن زن شبیه حرف M است که اول واژه‌Marriage به معنی ازدواج است و همچنین حرف اول نام مریم؛ مریم مجدلیه که دن براون در کتابش نشان می‌دهد که مسیح با وی ازدواج کرده و حتی از او فرزندی داشته است و این همان زنی است که در تابلو در کنار عیسی با لباسی از نظر رنگ، قرینه‌ی رنگ لباس عیسی می‌باشد و انجمنی مخفی با قدمتی دوهزار ساله از این راز مراقبت می‌کند. انجمن و دیری به نام صهیون که داوینچی و حتی ایزاک نیوتن و بعدها ویکتور هوگو عضو این دیر بوده‌اند. مریم مجدلیه نه تنها آن روسپی‌ای نیست که بر اساس تبلیغات کلیسا توسط حضرت مسیح هدایت شده بود بلکه از خانواده‌ای اصیل و از اشراف بوده و وظیفه‌ی این دیر نیز مراقبت از نوادگان حضرت مسیح عنوان شده است.

روایتی دیگر نیز موجود است که می‌گوید فضای خالی کنار مسیح را نیز یک زن پر کرده بود که بر اثر فشار کلیسا داوینچی آن‌را خذف کرده و به همین دلیل تصویر سنت جان را در شمایل یک زن کشیده تا اینگونه هدفش را عملی کرده باشد. اما این روایت بر اساس قرینه‌ی رنگی میان البسه‌ی مسیح و زن تابلو و نیز حالت سر و بدن آن دو، چندان نمی‌تواند مورد اعتبار باشد.

«شام آخر» در خود عکس‌العمل دوازده حواری مسیح را در شکل‌های مختلف به نمایش می‌گذارد. در ظاهر واکنش در مقابل فرموده‌ی مسیح طبق آیه‌ی 21 باب 13 از کتاب یوحنا؛ آنجا که مسیح می‌گوید یکی از 12 حواریونش به وی خیانت خواهد کرد. اما همه‌ی واکنش‌ها معطوف به این گفته نیستند و در پاره‌ای از آنها رمزهایی نهفته است و گویی مسیح رازی غیرقابل پذیرش را افشا کرده است. یهودا (نفر دوم از سمت راست با مو و ریش سیاه) رویش را به‌طرف زن برگردانده است. پطروس (با ریش سفید در پشت سر یهودا) دستش را با حالت تهدیدگونه روی گردن سنت جان یا مریم مجدلیه گذاشته است. توماس در سمت چپ مسیح انگشتش را در ظاهر به نشانه‌ی اخطار گرفته است اما از دیدگاهی دیگر هم می‌شود چنین گفت که دارد به بالا اشاره می‌کند؛ به سقفی شطرنجی و آندریاس با محاسنی سفید در سمت راست مسیح گویی که دستانش را علامت انکار و تسلیم از کاری بالا برده است عدد 10 را نشان می‌دهد که در فرهنگ مسیحیت و در درخت زندگی به مفهوم و علامت خدا است. به‌کارگیری تکنیک پرسپکتیو در این نقاشی شاید فقط در جهت جلب‌توجه بیننده به چهره‌ی مسیح نیست بلکه به تصویر کشیدن فضایی از یک راهرو و دالانی باشد با درهایی تیره به جهان هایی دیگر در دو طرف دیوارهای آن و دو ستون در پشت سر مسیح که شاید علامت دو ستون ورودی معبد سلیمان باشند که در اینجا مخفی شده‌اند و مسیح در میان آن دو ستون قرار گرفته است.