بررسي روايت در شعر «احمد شاملو»،«غزال مرادي»

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

بي‌شك احمد شاملو يكي از پرچم‌داران شعر فارسي است و همچنين عنوان شاعر آزادي را دارد. سروده‌هاي او به زبان عاميانه بخشي از داستان‌هاي عاميانه را كه از حافظه مردم در حال پاك شدن بود را به‌شكل نويي ارائه كرد.

گذشته از شعر او و تأثيرش در ادبيات و چگونگي آن كه بيش از چندين صفحه كتاب و مقاله مي‌طلبد اين‌بار در اين نوشته عنصر روايت در شعر احمد شاملو كه خيلي او را به‌عنوان پدر شعر سپيد مي‌شناسند بررسي خواهد شد.

1- عنصر داستان در اشعار عاميانه

شاملو در «پريا قصه‌هاي دختران ننه دريا» این اثر به بازخوانی ادبیات عامیانه می‌پردازد، بازخوانی قصه‌ای با حرف و اندیشه‌ی شاعر كه به‌خوبي با اثر درآميخته شده است و آفرينش جديدي را به‌دنبال داشته است. شاملو در سرودن اين اثر به قصه پايبند بوده است و مفهوم به‌عنوان ِیک امرِ کلّی و به‌واسطه‌ی شخصیّت‌ها حضور می‌یابد؛ نه به‌عنوان منطق ِدرون‌متنی ِآن. اقبال اين آثار تا حدي است كه بسياري بواسطه اين شعرها باقي شعرهاي او را دنبال كرده‌اند. دراين بخش چون دست‌مايه اين شعرها داستان‌هاي فولكلور[1] است.

2- شعر به مثابه اتوبيوگرافي

روايت از زبان اول شخص

عنصر روايت در ساير شعرهاي شاملو نيز پررنگ مي‌باشد. بيشتر شعرهاي او من رواي هستند و معمولاَ روايتي را به تصوير مي‌‌كشند به‌عنوان مثال در شعر احساس (هواي تازه ص67)

شعر با سه دختر شروع مي‌شود و در واقع اين شروعي براي روايتي در اين شعر است، بويژه كه دراين شعر با يك گذار زماني روبرو هستيم در ابتداي شعر در گذشته اتفاق مي‌افتد و انتهاي شعر در حال شاعر .

صحنه‌پردازي‌هاي شاملو در شعر نيز آنقدر قوي هستند كه از يك منطق داستاني پيروي مي‌كنند. توصيف مكان‌ها و صحنه‌ها درست مثل يك صحنه تئاتر دقيق هستند به‌طوري‌كه مخاطب مي‌تواند آن‌را در ذهن مجسم كند و در آنها مي‌توان حركت و حس را به‌خوبي درك كرد. به‌عنوان مثال:

در اين هنگام نسيم صبحگاه سرد، بر درگاه خانه پرده را جنباند (هواي تازه، شعر احساس)

دو كودك بر جلوخان كدامين خانه با رؤياي آتش مي‌كند تن گرم (هواي تازه، نمي‌رقصانمت چون دودي آبي رنگ)

به‌سان بلوط تناوري

مي‌بينيم كه عناصر حسي در نمونه‌هاي شعري بالا با توصيف‌هاي دقيق زماني و مكاني احساس مي‌گردد.

علاوه بر چنين صحنه‌پردازي‌هاي قوي شاملو در خلق تصاوير سوررئال نيز بسيار موفق است و اينجاست كه شاملو از خيال دور نمي‌شود.

در غروب نازا قلب من از تلقين تو بارور مي‌شود

گهواره سكون از كهكشاني تا كهكشان ديگري در نوسان است

شخصيت‌پردازي در شعرهاي شاملو بسيار ظريف است به‌عنوان نمونه شعرهايي مانند مرگ نازلي[2]، شخصيت نازلي را به‌دقت ترسيم مي‌كند.

«ـ نازلي! بهار خنده زد و ارغوان شكفت.

در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير.

دست از گمان بدار!

با مرگ نحس پنجه ميفكن!

بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار...»

 در واقع در همين سطرهاي نخستين ما درمي‌يابيم كه نازلي چه ويژگي‌هاي شخصيتي دارد و هرچه شعر پيش مي‌رود پازل روايت تكميل و پيرنگ شعري مي‌رود كه در پايان ما ديگر با نازلي بيگانه نيستيم و او را چون راوي دوست مي‌داريم و حتي او قهرمان ما مي‌شود. حُسن كار شاملو اين است كه با اين پيرنگ قوي و شخصيت‌پردازي از شعر به ورطه داستان نمي‌افتد و شعر او در حكم يكي از به‌ياد ماندني‌ترين شعرهايش باقي مي‌ماند.

حتي پايان‌بندي در شعر نازلي از نوع پايان‌هاي تلخ است كه مخاطب را به تأمل وا مي‌دارد و او را در احساس با شاعر شريك مي‌كند.

 

 

نازلي سخن نگفت

نازلي بنفشه بود

گل داد و

مژده داد: «زمستان شكست!»

و

رفت . . .

در واقع شاملو در شعر«‌مرگ نازلي» با توجه به پانويسي كه ارائه كرده است آگانه يك روايت را در قالب شعري آورده است و اين شعر نمونه‌ي بسيار موفقي از چنين شگردي است.

پانويس

1-   فولکلور (به انگلیسی: Folklore) مجموعه‌اي از داستان‌ها افسانه‌ها و ضرب المثل‌هايي كه درباور عاميانه وجود دارد .فولکلور از دو کلمه انگلیسی فولک به معنی توده و لور به معنی دانش تشکیل شده است.

2-   شاملو شعر مرگ نازلي را براي وارتان سالاخانيان كه پس از كودتاي 28 مرداد 1328 تحت شكنجه به قتل رسيده بود سروده است.

منبع :

هواي تازه ،احمد شاملو ،انتشارات نگاه تهران1372

 


نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692