گفت‌وگوي نيويورك‌تايمز با جان گريشام

چاپ تاریخ انتشار:

 

عادت‌هاي كتابخواني يك نويسنده
هر‌چند جان گريشام يكي از موفق‌ترين نويسندگان دنياست و كتاب‌هايش همواره فروشي چشمگير دارند و به سرعت از روي آنها فيلم سينمايي ساخته مي‌شود، اما آثارش در ايران چندان مورد استقبال واقع نمي‌شود. شايد به اين خاطر كه او نويسنده‌يي است كه در ژانر كارآگاهي/دادگاهي مي‌نويسد و سيستم دادگاه‌هاي ايالات متحده چندان براي عامه خوانندگان ايراني ملموس نيست. اما داستان‌هاي او رگه ارزشمندي از رويكرد روانكاوانه و جامعه‌شناسانه دارد كه شايد زماني مورد توجه خواننده ايراني هم واقع شود. آنچه در پي مي‌آيد بخش‌هايي است از گفت‌وگويي كه اخيرا با نيويورك‌تايمز داشته است.

در حال حاضر چه كتابي، كتاب باليني شماست؟

يكي دوجين كتاب هست. نيمي از وقتم را صرف خواندن كتاب «همه مردان شاه» اثر «رابرت پن» مي‌كنم. تا پيش از دوران كالج نخوانده بودمش.

دوست داريد كي و كجا كتاب بخوانيد؟

معمولا شب‌ها كتاب مي‌خوانم. قبل از اينكه خوابم ببرد. در ايام تابستان دوست دارم روي تراس يا زير پنكه سقفي بنشينم و كتاب بخوانم.

آخرين كتاب واقعا مهمي كه خوانديد چه بود؟

واژه «واقعا مهم» را به زبان آوردن كار را خيلي آسان مي‌كند. آخرين كتابي كه مرا كاملا درگير كرد و در عين حال داستان بسيار نيرومندي را تعريف مي‌كرد «زندگي پس از تاريكي» بود، نوشته «دمين اكولز». او 18 سال را در ميان محكومين به اعدامي سپري كرد كه در آركانزاس منتظر اجراي حكم‌شان بودند. او بي‌گناه بود و سال گذشته آزاد شد. در عين حال كه بي‌گناه بود، دادگاه ايالتي زير بار نمي‌رفت كه تبرئه‌اش كند.

آيا شما يك آدم متخيل هستيد يا واقع‌نگر؟ ژانر ادبي مورد علاقه‌تان چيست؟ آيا ساير تريلرهاي حقوقي را هم مي‌خوانيد؟

من بيشتر آدمي واقع‌نگر هستم، معمولا در حال تحقيق هستم براي نوول بعديم. كتاب‌ها و مطالعاتم متمركز است روي رسوم ناعادلانه، دادگاه‌هاي بيدادگر، زندان‌هاي لبريز از زنداني و غيره. من اكثرا ساير تريلرهاي حقوقي فهرست كتاب‌هاي پر‌فروش را مي‌خوانم تا رقبايم را بشناسم.

در ميان اين رقبا كدام‌شان را مي‌پسنديد؟

وقتي در سال 1987 «فرضا بي‌گناه» منتشر شد، من داشتم تقلا مي‌كردم براي انتشار نخستين رمانم. «اسكات تورو» دوباره ژانر داستان حقوقي را با آن كتاب سرزنده كرد و مرا بسيار تحت تاثير قرار داد. اسكات هنوز هم بهترين نويسنده رمان‌هاي حقوقي است.

كدام كتاب بيشترين تاثير را بر تو گذاشت؟

«خوشه‌هاي خشم» اثر جان اشتين‌بك. اين كتاب را در دوران تحصيل در دبيرستان خواندم و تحت تاثير تقابل فقر و غناي آن شدم. مطمئن نيستم كه بر نويسندگي‌ام تاثير گذاشته‌ باشد، اما يادم هست كه فكر مي‌كردم: دلم مي‌خواهد بتوانم به فصاحت جان اشتين‌بك بنويسم.