«نقش هنرهای غیرزبانی»/ اميركلاگر

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

نقش هنرهای غیرزبانی

در برقراری گفتگو میان تجربیات سطح ابتدایی اندیشی

شاید یکی از مهمترین تمایزات میان انواع هنر، تمایز سنتی هنرهای کلامی و هنرهای تجسمی باشد، چنانکه یکی از منتقدان مهم سده هجدهم میلادی به نام «گوتهولد لسینگ» در اثر مهم انتقادیش به نام لائوکون «به موضوع زیبایی‌شناسی کلی تفاوت بین هنرهای کلامی و هنرهای دیداری یا تجسمی»[1] پرداخته است. از نظر لسینگ زبان بیش از آنکه به توصیفات ایستا بپردازد قابلیت بیشتری در پرداختن به کنش‌ها دارد. کنش‌ها شامل اموری مانند رفتارها و رویدادهایی می‌شوند که به نحوی منطقی (یا بدون نظم و ترتیبی منطقی) در پی هم می‌آیند. کنش‌ها نماینده‌ی پویایی و درنتیجه حرکت و نیرو هستند، و تخیل در پرداختن به آنها از قدرت و عاملیت زیادی برخوردار است چراکه خود به‌عنوان یک نیروی ذهنی؛ حالتی از پویایی محسوب می‌شود. لسینگ «عقیده داشت که زبان کمتر به امور جسمی می‌پردازد و امکانات عظیم‌تری برای تخیل عرضه می‌دارد»[2] اینکه زبان کمتر به امور جسمی می‌پردازد شباهت دارد به بحث سوسور درباره‌ی نشانه زبان‌شناختی که معنامندی نشانه‌ها را «نه به‌خاطر کارکردی ارجاعی، بلکه به‌خاطر کارکردشان در نظام زبانی موجود در هر موقعیت زمانی می‌داند.»[3] یعنی «یک نشانه حاکی از ارجاع یک واژه به یک شئ در جهان نبوده بلکه آمیزش دال[صوت-تصویر] و مدلول [مفهوم] است.»[4] یعنی زبان بسته به موقعیت‌های زمانی امکانات کمتری در پرداخت به تقلید، عینیت واقعیت عینی و اشیا، و توصیفات ایستا دارد‌ و نیز قسمت دوم نظر لسینگ نشان می‌دهد که زبان از طریق تخیل قابلیت زیادی در پرداخت به کنش‌ها دارد و البته این تخیل با قرار گرفتن در برابر تقلید معنا می‌یابد. در این زمینه باید اشاره کرد که ادموند بورک (مهم‌ترین نظریه‌پرداز سبک والا در سده هجدهم) علاوه بر آنکه زبان را به‌معنای تصویرهای ساده‌ی دیداری نمی‌دانست بلکه باور داشته است که زبان ذهن‌گرایانه نقش آفرینی می‌کند. او عقیده داشت «زبان بازتاب ایستای اشیای خارجی نیست... در نتیجه نویسندگان نباید سعی کنند که ابلاغ کننده‌ی تصویر باشند، بلکه باید از نیروهای خاص ذهنی خود به‌عنوان میانجی استفاده کنند.»[5] این نیروی خاص ذهنی چنانکه شلینگ و کلریج (به‌عنوان نظریه‌پردازان دوره‌ی رومانتیسیسم) اشاره می‌کنند از نوع تخیل ثانویه است که با اراده‌ی آگاه هستی همزمانی داشته و از بطن تخیل ذاتی‌تر اولیه که عامل نخستین تمام ادراکات بشری است زاده می‌شود. در نظریه روماتیک «به یاری تخیل ثانویه کثرت و وحدت آشتی می‌پذیرند و چند فکر را با فکر یا احساس سترگ و غالب‌تری دگرگونی می‌بخشند... چنین وحدتی با هم‌نشینی و وصلت اجزا فرق دارد؛ وحدتی نیست که در آن هر جز جداگانه دیده و درک شود»[6] در اینجا به بحثی نزدیک می‌شویم که لسینگ به آن پرداخته است؛ به تضاد میان همزمانی و پی‌آیند. «در نقاشی یا مجسمه‌سازی نشانه‌هایی که درکنار یکدیگر آرایش یافته‌اند تنها می‌توانند موضوعات و یا قسمت‌های مختلف را که به این ترتیب در کنار یکدیگر قرار دارند، بیان کنند. در حالیکه در زبان نشانه‌هایی که در پی هم می‌آیند، تنها می‌توانند بیانگر موضوعات یا قسمت‌های مختلف باشند که در پی هم می‌آیند.»[7] در نتیجه‌ی این دیدگاه کنش‌ها موضوعات مناسب شعر و دیگر شکل‌های هنرهای کلامی دانسته می‌شوند به‌طوری‌که عرضه‌ی اشیای ایستا و روابط مکانی، شاعر یا نویسنده را در وضعیت نسبتاً نامطلوبی قرار می‌دهند. قطعیتی که در این گزاره‌های اخیر دیده می‌شود البته در دوران معاصر چندان ملاک و معیار مناسبی برای آفرینش هنری نیست و از این رهگذر و باتوجه به حضور مفاهیمی مثل زبان و تخیل (ثانویه) و تفکر می‌شود گذاری به روانشناسی و بررسی سطوح شناخت داشت تا بشود در قطعیت‌های موردتوجه لسینگ تعدیل‌هایی را ایجاد کرد.

سالیوان روانشناس و نظریه‌پرداز آمریکایی در نظریه‌ی میان فردی خود به سه سطح شناخت اشاره می‌کند: ابتدایی‌اندیشی (prototaxic)، علت و معلول اندیشی صوری (parataxic)، و عینی‌اندیشی (syntaxic). تجربیات در سطح ابتدایی‌اندیشی خارج از یادآوری هشیار و نامتمایز هستند و در نتیجه غیرقابل طبقه‌بندی و این یعنی این تجربیات را نمی‌توان در نظام زبانشناختی و دایره‌ی واژگان جای داد. «تجربیات ابتدایی‌اندیشی در بزرگسالان، شکل احساس‌ها، تصورات ذهنی، خُلق‌ها و برداشت‌های لحظه‌ای می‌گیرند»[9] این تجربیات به شکل تصاویر ذهنی ابتدایی میان خواب و بیداری عمل کرده و افراد نمی‌توانند آنها را در قالب زبان به دیگران منتقل کنند، اما گاهی می‌توانند به دیگران بگویند که احساس عجیبی داشته‌اند. علت و معلول‌اندیشی صوری یک فرایند ادراک است، ادراک رابطه‌ی علت و معلولی میان دو رویدادی که مجاورت زمانی نزدیکی دارند (برحسب اتفاق با هم روی داده‌اند) اما این رابطه‌ی علت و معلولی حقیقی نبوده و معنای علی آن شخصی و تحریف شده است. سطح منطقی‌اندیشی شناخت زمانی رایج‌تر می‌شود که انسان(کودک) زبان رسمی را آغاز کند. «تجربیاتی که از نظر عمومی معتبر هستند و می‌توان آنها را به‌صورت نمادی به دیگران انتقال داد، در سطح منطقی‌اندیشی صورت می‌گیرند. برای مثال، کلمات از نظر عمومی معتبر هستند زیرا افراد مختلف کم و بیش درباره‌ی معنی آنها اتفاق‌نظر دارند.»[10]

در پی‌آیندی ما با دخالت بیشتر فکر مواجهیم و در آن موضوعات، قسمت‌ها و حوادثی که در پی هم می‌آیند کنش‌ها را می‌سازند، حال ممکن است در نوشتارهایی حوادث دارای نظم و ترتیبی منطقی و در نتیجه دارای داستان (story) باشند و یا به سبک جریان سیال ذهن نوشته شوند، در هرحال این پی‌آیندی درگیر با تفکر و در نتیجه عنصر مرکزی آن زبان است. اما همزمانی قلمرو عظیم‌تری را در اختیار تجربیات سطح ابتدایی‌اندیشی می‌گذارد. در انتقال تجربیات سطح ابتدایی‌اندیشی توسط هنرهایی نظیر نقاشی - که توسط عناصر غیر زبانی خود قابلیت انتقال شکل‌های مختلف تجربیات سطح اول شناخت را دارند- دیگر موضوعیت موردتوجه نیست بلکه امر انتقال تصاویر ذهنی ابتدایی و احساسات مبهم و غیرتشخیصی در قالب عناصر نقاشی موردتوجه است، همچنانکه «هنر مدرن کار هنری را به‌واسطه‌ی موضوعش مورد ستایش قرار نمی‌دهد. هنر غیر فیگوراتیو اغلب تحلیل موضوع را رد می‌کند و در عوض برای عکس‌العمل در مقابل اشکال و رنگ‌ها و کمپوزیسیون‌های بخصوصی به مغز ناخودآگاه تکیه می کند.»[11] در نقاشی‌های انتقال‌دهنده‌ی تجربیات سطح ابتدایی‌اندیشی دیگر پیرنگ (plot) که رابطه‌ی علی و معلولی میان حوادث است موجود نیست. در توصیف ایستا و نقاشی اگر حوادثی باشد پس رابطه‌ای علت و معلولی نیز می‌تواند باشد و تشکیل پیرنگ دهد اما در اینجا دیگر ما با تجربیات نامتمایز و خارج از یادآوری هشیار مواجه نیستیم بلکه با گونه‌ای از هشیاری و تفکر و گونه‌ای از خلاقیت مواجهیم که در سطح دوم و سوم شناخت صورت می‌گیرد.

«هر کارهنری گفتگویی دوطرفه است»[12] و همزمانی در نقاشی بستری برای گفتگو میان تجربیات سطح ابتدایی‌اندیشی است که توسط عناصر مختلف نقاشی یا دیگر هنرهای غیرزبانی صورت می‌گیرد.

 

1.درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاطون تا بارت (ریچارد هارلند) نشرچشمه-صفحه 103

2.همان کتاب همان صفحه

3.تأملی بر نظریه بینامتنیت رولان بارت (صغری اسلامی اصل)

4.همان مقاله

5. درآمدی تاریخی بر نظریه ادبی از افلاطون تا بارت (ریچارد هارلند) نشرچشمه-صفحه 98

6.همان کتاب صفحه 124

7.همان کتاب صفحه 103

8.نظریه های شخصیت(جس فیست و گریگوری جی فیست) نشرروان- صفحه 261

9.همان کتاب صفحه 262

10.همان کتاب صفحه 263

11.زیبایی شناسی بصری(لوسیه مه یر)- صفحه 178

12.همان کتاب صفحه 174

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692