داستان فيلم «وقتي نيچه گريست»اثر «پينچاس پري»/محمد رضا عبدي

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

 

وقتی نیچه گریست / محصول 2007

کارگردان: پینچاس پری (Pinchas Perry)/

نویسنده­ی: اروین یالوم (Irvin D. Yalom)

داستان فیلم:

لوسالومه، معشوقه­ ی سابق نیچه بدون اطلاع وی نزد دکتر جوزف بروئر پزشک مشهور وین می‌رود و از او می­خواهد تا برای درمان حملات میگرنی نیچه راه حلی بیندیشد. لوسالومه با شیوه­ای طنازگونه در رابطه با مشکل نیچه با بروئر صحبت می‌کند و از او می­خواهد تا تمام سعی و توان خود را جهت بهبود وی به کار بندد. به اعتقاد او نیچه برای تن در دادن به فرایند درمان بسیار مقاومت خواهد کرد و از اینرو از بروئر می­ خواهد تا با هر ترفندی شده نیچه را به جلسه­ی درمان بکشاند و در رابطه با این قرار ملاقات نیز هیچ صحبتی با او نکند. لوسالومه چند جلد از کتب نیچه را که حاوی افکار و اندیشه ­های اوست به بروئر می­دهد تا با دنیای ذهنی او بیشتر آشنا شود. بروئر موافقت می‌کند و پس از مدتی به بهانه­ ی اینکه مجذوب اندیشه­ های نیچه شده و دوست دارد او را از نزدیک ملاقات کند وی را به دفتر کارش دعوت می­کند. اما در همان جلسه­ی اول نیچه احساس می­کند که بروئر با ترحمی که نسبت به او روا می­دارد قصد چیرگی بر او را دارد. او لطف و ترحم بروئر را تعبیر به قدرت می­کند و هدف از آن را تسلط بر خویشتن می­داند. در نتیجه بین آنها جر و بحثی رخ می­دهد و نیچه جلسه را ترک می­کند. بروئر اما بواسطه­ی قولی که به لوسالومه داده است چاره­ی راه را در این می­ بیند که به روش دیگری متوسل شود. او با نیچه توافق می­ کند که در عوضِ درمان حملات میگرنی او تحت درمان روان­تحلیلی وی قرار گیرد تا بتواند بر احساس پوچی خود غلبه کند. در واقع هر دوی آنها در آنِ واحد هم نقش بیمار را برای همدیگر بازی کنند و هم نقش درمانگر را. به این ترتیب، نیچه برای درمان آلام روحی و روانی بروئر برمی­آید و بروئر برای درمان آلام جسمانی او. هدف بروئر از این کار صرفاً جلب توجه نیچه و تن در دادن او به فرایند درمان است. غافل از اینکه خیلی زود با کمک نیچه پی به جوانب حل نشده­ای از روح و روان خود می­بَرد. به مرور زمان بروئر در رابطه با درگیری عاطفی شدید خود با برتا (یک از مراجعین قدیمی­اش) پرده بر می­دارد. دختر هیستریک زیبایی که یاد و خاطره­ی او هنوز در ذهن بروئر سنگینی می­کند و عدم حضور فیزیکی­اش به شدت احساس می­ شود. بروئر به قدری درگیر ذهنی این دختر شده که تمامی آنچه از زندگی به دست آورده و داراست معنایش را از دست داده است. نیچه سعی می­کند ابتدا با توسل به شیوه­ های رفتاری، هیبت و تقدس برتا را در ذهن بروئر بشکند تا او دست از این عشق بیمارگونه بردارد. اما هیچ یک از این شیوه­ها کارساز نیست و سایه­ی برتا روز به روز در یاد و خاطره­ی بروئر بیشتر می­ گسترد. اینجاست که نیچه با استناد به افکار و اندیشه ­های خود دست به دامان فنون اگزیستانسیالیستی می­ گردد. او از بروئر می­خواهد تا خود را از نو بنا کند و با خودِ واقعی ­اش رو در رو شود. او باید سعی کند تا با این تصور آرمانی برتا درآویزد. بروئر آنچنان دچار رنج وجودی عمیقی شده که بین آنچه که هست با آنچه که می­خواهد باشد فاصله­ ی درازی دارد. در تمام طول این مدت بروئر با هم صحبت همیشگی خود یعنی زیگموند فروید در ارتباط است. آن دو هر از گاهی در رابطه با فراز و نشیب روند درمان و شخصیت نیچه با یکدیگر گفتگو می­کنند. سرانجام بروئر تحت هیپنوتیزم فروید قرار می­گیرد و در میان رؤیاهایش دست از همه تعهدات و قید و بندهای زندگی کاری و خانوادگی می­ کشد و همه­ ی اطرافیانش را به شوق وصال برتا ترک می­کند. اما طولی نمی­کشد که می­فهمد برتا با پزشک تازه‌کار دیگری روابط عاشقانه برقرار کرده است. اینجاست که بروئر پی به شکننده بودن تجسم ذهنی خود از برتا می­بَرد و قداست او جلوی چشمانش به یکباره فرو می­ریزد. بروئر پس از طی یک فراز و نشیب طولانی در سرازیری درمان قرار می­گیرد و با خود واقعی­اش ارتباط برقرار می­کند. اینجاست که نیچه هم لب به سخن می­ گشاید از رابطه­ ی عاطفی نافرجامش با یک عشق قدیمی (لوسالومه) می­گوید.

تحلیل فیلم:

یالوم یکی از بزرگترین روان­درمانگران عرصه­ی اگزیستانسیال است که تا کنون کتب فراوانی از او به چاپ رسیده است. "مامان و معنی زندگی"، "دژخیم عشق"، "روان­درمانی گروهی"، "روان­درمانی اگزیستانسیال"، "هنر درمان"، "خیره به خورشید (غلبه بر هراس از مرگ)"، "هر روز نزدیکتر از پیش"، "دارم به پلیس زنگ می­زنم"، "مسئله­ ی اسپینوزا" و "درمان شوپنهاور" همگی از آثار ناب این نویسنده­ ی خلاق و درمانگر خبره­ایست که سالهای سال خاک اتاق درمان خورده است. یالوم در تمامی آثار خود سعی می­ کند تا رواندرمانی را در قالب رمان و داستان به خواننده­ ی حرفه­ای آموزش دهد. به همین سبب او را با عنوان "درمانگر قصه­ گو" می­ شناسند. کتابهای او سرشار از رموز پنهان فرایند درمان است. اصول رواندرمانی به زبانی ساده و بسیار گویا در کتابهایش آموزش داده می­شود و بر هر روان­درمانگری واجب است تا پیش از ورود به عرصه­ ی درمان آنها را خوانده باشد. رمان "وقتی نیچه گریست" یکی از موفق­ترین آثار یالوم در این عرصه به شمار می­رود. شخصیت­ های این رمان علیرغم اینکه همگی واقعی ­اند اما روند تاریخی داستان دستکاری شده است. و یالوم این کار را به عمد انجام داده تا بتواند با کمک شخصیت های داستان، پیام اصلی داستان را برساند و اصول و مبانی درمان را با توجه به اهمیت اصل ارتباط درمانبخش آموزش داده باشد. او در همه­ی کتابهایش به اهمیت برقراری ارتباط مؤثر بین درمانگر و بیمار تأکید می­ ورزد و ارتباط را مهمترین اصل درمان می­داند. آنچه که در رمان "وقتی نیچه گریست" کاملاً وضح و گویاست. علیرغم نقش­آفرینی زیبا و شباهت گریمی آرمند اسنته (در نقش نیچه) و بن کروز (در نقش بروئر) به کاراکترهای اصلی رمان باید گفت، آنچه که بر اهمیت مطالعه­ی کتاب "وقتی نیچه گریست" نسبت به تماشای فیلمِ آن می­افزاید شتابزدگی کارگردان در خلق سکانس­های مختصر و کوتاست. از اینرو اگر پیش از دیدن این فیلم نسبت به خواندن رمانش اقدام کرده باشید قطعاً متوجه کم و کاستی­های این فیلم خواهید شد. "وقتی نیچه گریست" در جرگه­ ی آثاریست که چالش­های وجودی هر بیننده­ای را غلغلک می­دهد و او را با کاراکترهای اصلی داستان همراه می­سازد. این اثر صرفاَ یک "عشق­ درمانی" ساده نیست بلکه مواجه شدن با شکافی­ست بین آنچه که هستیم و آنچه که می­خواهیم باشیم (اصالت وجود).

 

محمدرضا عبدی

 

دیدگاه‌ها   

#2 پرهام 1391-11-27 00:49
ممکنه لینک این فیلم رو برام بفرستین؟
#1 عرفان 1391-11-21 19:31
مجموعه فیلم های روانشناختی برتر جهان
/http://www.psychologytest.ir
همراه با نقد و معرفی و تصحیح مجدد

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692