سوت زدن
صدایی که با بیرون دادن نفس از دهان یا با سوت ایجاد میشود. در باور مردم سوت زدن را به صدا زدن شیطان تعبیر میکنند. سوت زدن شب هنگام گناه دارد. بد یمنی میآورد. شب نباید سوت زد بد است. نقش بر آب میشوند؛ یعنی تمام ثروت خود را از دست میدهند.
در فرهنگهای روس و اسلاو، سوت زدن در خانه باعث فقر و تنگدستی میشود. هر چند سوت زدن در خارج از خانه امری عادی و معمولی است و در فرهنگ عامه هاوایی سوت زدن در شب موجب بد اقبالی میشود؛ زیرا آن را تقلید کردن از صدای نوازندگان شب میدانند.
بعضی می گویند اگر در شب سوت بزنند، احتمال دارد دزد به خانه بیاید. همچنین اگر کسی شب سوت بزند، جن میآید. شیطانها جمع خواهند شد. نیز میگویند شب سقز جویدن و سوت زدن بد یمن است، دندانها میریزد و مار به سراغ آدم میآید.
و صربها میگویند سوت زدن در خانه باعث آمدن موشها به خانه میشود. در صورتی که در کره، ژاپن، بخشهایی از آسیای جنوب شرقی و جنوب هند، معتقدند سوت زدن در شب موجب آمدن مارها میشود. در فیلیپین سوت زدن در جاهای عمومی به خصوص در حضور خانمها، نشانه بی قیدی است و اگر خانمی سوت بزند، عیب محسوب میشود.
تا سالها پیش در انگلستان دختران از سوت زدن به شدت پرهیز میکردند؛ زیرا معتقد بودند دختری که سوت بزند ازدواج نخواهد کرد. در باورهای مردم بیرجند، گوش اگر سوت بکشد، دعوا راه میافتد. می گویند هرگاه گوش کسی بی مورد سوت بکشد و این سوت و لرزش ممتد باشد، گویند پشت سرش غیبت میکنند و اگر این سوت کشیدنها بی مورد باشد، می گویند همان شخص مرده است.
سوسک
حشرهای است با بدنی کشیده به رنگ قهوهای که بیشتر شبها از لانه خارج شده، از خرده ریز غذاها تغذیه میکند و چون حامل نطفه میکروبهای مختلف است؛ جانوری موذی و خطرناک است. سوسک به دلیل همزیستی زیادش با انسان، اغلب در هنر، ادبیات، افسانه، تئاتر و فیلم حضور دارد؛ برای مثال متل " خاله سوسکه " در ادبیات عامیانه ایران مشهور است.
در فرهنگ غرب سوسک حشره کثیف و چندش آور به حساب میآید. اندازه و شکل آن، براق بودن و پاهای خاردارش باعث شده است که در نظر بیشتر انسانها تنفر انگیز باشد. امروزه اصطلاح "سوسک کردن" کنایه از شکست دادن است.
سوسک زرد اگر به خانه کسی بیاید، مسافری از راه میرسد. اگر نواده خانوادهای به مسافرت میرفت و آمدنش ماهها یا سالها طول میکشید، یمانی (نوعی سوسک که در خور به آن بالین مار میگویند) را میگرفتند و یک سیخ درخت خرما به شکم حشره فرو میبردند، به طوری که از پشت حشره خارج شود آنگاه سیخ و یمان را رو به قبله به دیوار فرو میبردند. حشره بیچاره برای رهایی خود مرتب دست و پا میزد و چنین میپنداشتند تا یمان دست و پا میزند اضطرابی در شخص مسافر ایجاد میشود و او را به فکر بستگان و اقوام میاندازد و به زادگاه خود مراجعت میکند. ■
از کتاب باورهای عامیانه مردم ایران دکتر ذوالفقاری