جستار «گل‌های سمی» «پرستو آقاحسینی»

چاپ تاریخ انتشار:

parastoo aghaoseini

می‌گویند: تغییر خوب است، باید تغییر کنیم تا زندگی‌مان تغییر کند. از این جمله‌ها و متن‌ها در تلگرام و اینستاگرام فراوان دیده می‌شود؛ اما آیا هر تغییری مثبت است؟ آیا هر تغییری باعث پیشرفت می‌شود؟ این جمله‌های ظاهرفریب اغلب باطنی تیره دارند؛ مثل همان جوک‌های سیاهی که ظاهری خنده دار، اما درونی تفرقه انداز داشتند.

احتمالاً این جمله را زیاد دیده و شنیده‌اید که آدم‌های سَمی زندگی‌تان را کنار بگذارید.

 سئوال این جاست، اگر آن آدم به اصطلاح سَمی؛ همسر، همسایه، همکار یا رئیس‌مان بود؛ چه؟

آیا می‌توان با همه قطع ارتباط کرد؟ این جملات عامه‌پسند، که گاه ناممکن از کار در می‌آیند؛ ما را به سوی چه چیزی سوق می‌دهند؟ این همه بُریدن از دیگران جز افسردگی، تنهایی، غم و اندوه ثمر دیگری دارد؟

 پرسش بعدی این است آیا ما آدم سَمی زندگی دیگران نبوده‌ایم؟ با رفتار، گفتار یا کلام‌مان دیگران را آزار نداده‌ایم؟

همکاری داشتم که داستان زیبایی را تعریف می‌کرد: فردی می‌خواست تفاوت بهشت وجهنم را ببیند؛ ابتدا وارد جهنم شد. افرادی را دید که با دستانی دراز، دور میزی پر از غذا نشسته‌اند؛ اما از گرسنگی رو به مرگ‌اند.

سپس وارد بهشت شد؛ آنجا هم دراز دستانی را دید که پشت میزی پر از غذا نشسته‌اند؛ اما هر یک با خوشحالی به دهان دیگری غذا می‌گذاشت.

به نظر می‌رسد، این داستان تمثیلی از ارتباط باهم و تنهایی باشد. دوزخ نماد تنهایی، غم و افسردگی ست و بهشت نماد رابطه با دیگران.

کلام آخر این که کنار گذاشتن آدم‌ها، تنها راه حل نیست؛ آخرین راه حل است. ■

جستار «گل‌های سمی» «پرستو آقاحسینی»