چشمهای انتقامجو
موسیقی: امی دوهرتی
صدا پیشگان: مایا ارسکین، ماسای اوکا، دارن بارنت، برندا سونگ
خلاصه داستان
در ژاپن قرن هفدهم و در دوره ادو میزو یک سامورایی دورگه در پی کسانی میگردد که با تجاوز به مادرش باعث به دنیا آمدن وی شدهاند، در این راه جوان معلولی به نام رینگو نیز با وی همراه میشود.
در سالهای اخیر نت فلیکس در جایگاه یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و پخش کنندگان آثار سینمایی و نیز سریالها بشمار میآید. این شرکت، در میان تولیدات خود انیمیشنهای قابل توجهی را نیز تولید نموده، که قطعاً در این میان، مجموعه سامورایی چشمآبی را میتوان یکی از شاخصترین این آثار محسوب کرد.
فصل نخستین مجموعه سامورایی چشم آبی، در سوم نوامبر ۲۰۲۳ و در ۸ قسمت به مخاطبان خویش عرضه گشت.
یکی از نکاتی که انیمیشن سامورایی چشمآبی را شاخص میکند، این نکته است که اثر با وجود اینکه توسط جهان غرب به تولید رسیده است، اما با دقت فراوان در ساخت فضا وحفظ اتمسفر فرهنگی کشور ژاپن به انجام رسیده؛ که این مسئله خود نشانگر نگاه جدی سازندگان به اثر، و تلاش بسیار آنها در ساخت و حفظ کیفیت اثر بوده است. تلاشی که قطعاً با مطالعات بسیاری همراه بوده است.
در سینمای ژاپن، ژانر چامبارا (شمشیرزنی) را میتوان نمونۀ شرقی ژانر وسترن در سینمای آمریکا دانست. این ژانر را میتوان به دلیل اینکه بستر آن معمولاً بستری تاریخی است، میتوان به گونهای زیر ژانر ژانر جیدای گکی (فیلم تاریخی) دانست.
البته در بسیاری از موارد، آثار تولید شده در ژانر چامبارا فاقد هویت تاریخی مشخص و قابل توجه بودهاند؛ بدینسان در موارد بسیاری ژانر چامبارا را نمیتوان زیر ژانری برای ژانر جیدای گکی محسوب کرد. لیکن مجموعۀ انیمیشن سامورایی چشم آبی را میتوان به دلیل اهمیت دوره تاریخیای که اثر در آن به وقوع میپیوندد، میتوان به گونهای مرتبط با ژانر جیدای گکی نیز دانست.
داستان مجموعه انیمیشن سامورایی چشم آبی در دوره تاریخی ادو به وقوع میپیوندد. دورهای که هنوز شوگانها حکومت میکردند. اما وقایع داستان در زمانهای واقع میگردد، که ژاپنیها تحت تأثیر مدرنیسم غربی و ابزار و ادوات مدرن قرار گرفته و سلاح گرم کم کم جایگزین شمشیر و منش سامورایی میگردد؛ همانطور که در انیمیشن شاهد هستیم، این جابه جایی منجر به سقوط بسیاری از ارزشها و آموزههایی گشت که ساموراییها با اعتقاد به آئین بوشیدو (سلوک سامورایی) به آن وفادار بودند.
انیمیشن سامورایی چشم آبی مسئله حضور سرمایه داران غربی در ژاپن را مطرح میکند، حضوری که با خشونت، تجاوز و جنایت همراه میگردد.
البته باید این نکته را خاطر نشان کرد که انیمیشن سامورایی چشم آبی در جایگاه اثری که توسط جهان غرب تولید گردیده است؛ فاقد نگاهی یک سویه نگر به فرهنگ و آئینهای ژاپن آن دوره میباشد، زیرا در ژاپن قرن هفدهم بسیاری از آداب و رسوم غلط نیز ترویج داشته است، که بخش قابل توجهی از این آداب و رسوم منجر به نگاه تبعیض آمیز جامعه مردان به جامعه زنان ژاپن گردیده است.
در ژاپن قرن هفدهم زنان بیشتر به مثابه یک کالا و ابزاری برای استفاده مردان محسوب میشدند. در واقع این جسم و تنانگی زنان بود که عرضه میگشت و جامعه مردان زنان را فاقد درک و شعور کافی برای ابراز وجود میدانست. در بیشتر موارد حتی شاهزادگان نیز اختیاری بر خود و زندگی خود نداشتند، چه برسد به مردم عادی کوچه و بازار.
میزو شخصیت اصلی سامورایی چشم آبی نیز در واقع دختری است که در تمامی این سالها مجبور به پنهان ساختن هویت اصلی خود گشته است تا بتواند جان خویش را از بلایای احتمالی حفظ نماید.
البته این مسئله که میزو یک دختر است تنها نکتهای نیست که میان او به عنوان یک سامورایی با ساموراییهای دیگر تفاوت میگذارد، بلکه چشمهای آبی او نیز که حاصل تعرض مردان غربی به مادر وی است؛ منجر به متفاوت گشتن چهرۀ
میزو از دیگر ژاپنیها گشته است. تفاوتی که باعث گشته میزو در این سالها، رنج تحقیری بی رحمانه را بر دوش خود حمل کند؛ زیرا از سوی دیگر ژاپنیها به مثابه فردی بیگانه و پست محسوب میگشته است.
نکته دیگری که در انیمیشن سامورایی چشمآبی شایان توجه است نگاه سازندگان به هویت فردی شخصیتها است. شخصیتهای اثر، نه تنها به سیاه و سفید و بد و خوب تقسیم نمیشوند، و این مسئله خود منجر گشته که اثر را بتوان از منظر دراماتیک اثری قابل توجه محسوب نمود؛ بلکه پرداخت دقیق و عمق بخشیدن نویسندگان اثر به هر شخصیت، باعث گردیده است که شخصیتها دارای ابعاد گوناگون شخصیتی شوند. ابعادی که گاه همچون شخصیت پرنسس هویتی به شدت اگزیستانسیالیستی و فردیت محور نیز به خود میگیرد. هویتی که نگاه غربی پشت اثر را آشکار میکند. به عنوان مثال میتوان به شخصیت پرنسس آکمی اشاره کرد، آکمی شخصیتی مخصوص بخود دارد که همواره آزادی و فردیت خویش را به بسیاری از چیزهای دیگر رجحان مینهد. او حتی آزادی را به پای عشقاش به تایگن قربانی نمیکند. آکمی در صحنهای از دومین قسمت مجموعه، با تایگن عشقبازی میکند، لیکن نکاتی در این صحنه وجود دارد که این صحنه را بسیار قابل توجه میکند. نخست آنکه این آکمی است که شروع کننده معاشقه است و این مسئله باعث میشود که کنترل معاشقه به دست وی و نه به دست تایگن بیفتد. در اینجا نسبتی که آکمی با بدنمندی و تنانگی خود برقرار میکند، نسبتی فعال است و بدینسان نمیگذارد که تایگن بدن وی را به یک اوبژه و ابزاری در دستان خویش تبدیل سازد. او با وجود اینکه در دیالوگهایی که بهنگام معاشقه با تایگن بیان میکند، اشاراتی فالوس محور دارد. و اندام جنسی تایگن را به شمشیر تشبیه میکند؛ ولی همچنان خود ابتکار عمل را در دست دارد و از تایگن حرکتی نمیبینیم. جالب اینجاست که تایگن پس از این معاشقهاست که بار دیگر جرات وقدرت مقابله مییابد و در پی میزو میرود، گویی وی در معاشقه با آکمی جرات و شجاعت از دست رفته خود را بار دیگر بازمی یابد.
در مجموعه سامورایی چشم آبی عناصر نیز هویت مییابند. به عنوان مثال، درصحنه آغازین از قسمت نخست مجموعه، شاهد شعلههای آتش هستیم که زبانه میکشند، سپس دانه برفی از آسمان فرو می افتد، و صحنه قطع میشود به کوره یک کارگاه شمشیر سازی. این تضاد برف و آتش، سرما و گرما، در صحنه نخست اثر را میتوان اشارهای به تضادهای مطرح شده در طول اثر دانست. تضاد میان خیر و شر، سنت و مدرنیته، تضادهای نژادی.
از دیگر سو، هنگامی که میزو از استاد شمشیر سازیاش ساخت شمشیر را میآموزد، یک بار استاد به این مسئله که گاه عدم خلوص کامل فولادی که شمشیر توسط آن ساخته میشود، منجر به بهتر شدن شمشیر میگردد اشاره میکند.
استاد: فولاد هر چقدر خالصتر باشه محکمتر میشه، اما خلوص بیش از حد هم فولاد را شکننده می کنه.
این دیالوگ استاد را میتوان اشارهای به دورگه بودن میزو و عدم خلوص نژاد وی محسوب کرد. عدم خلوصی که نه تنها منجر به ضعف وی نگشته بلکه از وی شخصیتی پویاتر و قویتر ساخته است.
نکته دیگری که در اثر طرح میگردد، مسئله خیر و شر و نسبت انسان با چنین مفاهیمی است.
میزو در یکی از ماموریتهای خود از قتل کودکی که اورا مشاهده کرده است صرف نظر میکند اما در مقابل کودک هویت اورا افشا میکند و جان او و همراهانش را به خطر میاندازد.
در اینجا سوالی که دربرابر مخاطب قرار میگیرد، این سؤال است که آیا عمل میزو (عدم قتل کودک) به واقع عملی اخلاقی و درست بوده یا خیر.
سامورایی چشم آبی بارها مخاطب خویش را با چنین مفاهیمی درگیر میسازد. میزو نیز در جایگاه شخصیتی که با این مفاهیم در گیر است، در طول اثر تحول مییابد و رشد میکند.
شخصیتهای دیگر اثر نیز در طول سریال منحنی تحول شخصیتی خود را طی میکنند.
رینگو جوان معلول، در طول اثر به شناخت بهتری از خود و تواناییهای خود میرسد.
آکمی از دختری نازپرورده و کاخ نشین به فردی بالغتر و پختهتر تبدیل میگردد.
تایگن نیز از یک سامورایی مغرور، که تنها اهداف خودش برایش اهمیت دارد، به فردی پختهتر و با خصایص انسانی بالاتر تغییر ماهیت میدهد. از منظر تکنیک ساخت انیمیشن نیز سامورایی چشم آبی را میتوان اثری درخشان دانست.
سازندگان اثر نهایت تکنیک و فن را به کار میگیرند، تا اثری انیمیشن را با کیفیت بالا و در ژانر چامبارا به انجام رسانند، و در این راه نیز تا حد قابل توجهی به موفقیت دست مییابند.■