داستانِ «باغهای تَسلّا»، داستانِ یک زوج جوان به نام طلا و سردار است. طلا دوازده سال دارد و سردار هفده سال را تمام کرده است. سال 1299 تقویم ایرانی است؛ پایانِ یک قرن، پایانِ قریب الوقوع پادشاهی سلسلۀ یکصد و سی سالۀ قاجار و آغاز یک سلسلۀ سلطنتی جدید. چهارده سال از انقلاب مشروطۀ ایران گذشته است و جهان شاهد انقلاب بزرگ روسیه و خاتمۀ جنگ جهانی اول است.
طلا و سردارِ جوان، زادگاهشان، قمصر را ترک و در نزدیکی ری، حومۀ قدیم تهران منزلی پیدا و زندگیشان را آغاز میکنند.
داستان از کودتای 3 اسفند 1299 آغاز میشود. روزی که نظامیان به فرماندهی رضاخان، تهران را تصرف میکنند؛ و شش سال بعد در 4 اردیبهشت 1305 رضاخان در کاخ گلستان، تاج گذاری میکند و رضاشاه میشود. خیلی از اربابها، روحانیون و بزرگان از تاج گذاری رضاشاه خشنود بودند؛ زیرا معتقد بودند که کشور باید پادشاه داشته باشد و رخت «جمهوریت» بر تنِ ایران گشاد است!
طلا و سردار بعد از دو تولد نافرجام محکوم به مرگ دو فرزند اولشان، بالاخره صاحب اولاد میشوند و نامِ بهرام را برایش بر میگزینند. داستانِ طلا و سردار همانند عنوانِ کتاب، با آرامش و آسایش ادامه پیدا میکند تا وقتی که دستوراتِ رضاشاه بر مردمِ ایران دیکته میشود.
اولین قانون شاه، ممنوعیت چادر است و ماموران شهربانی و پاسبانها دستور دارند تا چادر را از سر زنها بکشند. قانون پوشش فقط مربوط به زنها نبوده و به مردها نیز دستور داده میشود تا قبا و شال را کنار بگذارند و کلاه پهلوی و کت اروپایی بپوشند. قانون جدید شاه ایران، بین مردم و دولت اختلاف میاندازد، اما مردم مجبور بودند تن به قانون جدید بدهند زیرا در غیر این صورت بازداشت میشدند.
داستان «باغهای تسلا» مروری به تاریخ ایران بین دو کودتای 3 اسفند 1299 و کودتای 28 مرداد 1332 است. زندگی جدید طلا و سردار در مسیر وقایع سیاسی و اجتماعی روزگارشان قرار میگیرد. با ظهور رضاشاه، رسم زمانه به سرعت زیر و رو میشود و زندگی طلا و سردار مانند همۀ ایرانیهای زمانِ خودشان تحت تأثیر قرار میگیرد.
در کنار قوانین سخت و اجباری رضاشاه، داستان به تأسیس راه آهن، اداره برق، سازمان رادیو، ادارات دولتی و تحصیل اجباری و رایگان در دوران پادشاهی رضاشاه اشاره میکند.
صبح سوم شهریور سال 1320، رادیو اطلاعیهای صادر میکند و از اشغال شمال و جنوب ایران توسط ارتش شوروی و انگلیس خبر میدهد. سه هفته بعد، 25 شهریور، رادیو اعلام میکند که رضاشاه به نفع پسرش از سلطنت کناره گیری کرده و محمدرضا در سنِ 22 سالگی پادشاه جدید ایران میشود. پادشاه جدید از سیاست استبدادی پدرش فاصله میگیرد و مردم را از محدودیتهای دستوری رضاشاه خلاص و زندانیان سیاسی را آزاد میکند.
نوروز سال 1322 است و هنوز اشغالگران، ایران را ترک نکردهاند. شاه جوان مانند پدرش مقتدر نیست، تا جایی که «کنفرانس تهران» در 6 آذر 1322 در ایوان سفارت اتحاد جماهیر شوروی با حضور رهبران شوروی، امریکا و بریتانیا به صورت محرمانه و بدون اطلاع محمدرضای جوان و دولت ایران برگزار میشود.
محمدرضا بعد از اطلاع، حضوراً به دیدار آنها میرود. ابتدا چرچیل، نخست وزیر بریتانیا را در حیاط سفارت میبیند و او را به کاخ دعوت میکند؛ اما چرچیل، دعوت شاه جوان ایران را نمیپذیرد!
دورانِ افول و زوال سیاسی ایران به سرعت میگذرد و مصدق به قدرت میرسد. مصدق از حقوق ملت ایران در دادگاه لاهه دفاع میکند و همچنین نفت ایران ملی میشود.
کمونیستها در ایران قدرت پیدا میکنند. 26 مرداد 1332، محمدرضاشاه و شهبانو، پس از اقدام به یک کودتا علیه دولت قانونی مصدق که به لطفِ شبکۀ افسران کمونیست حزب توده نقش برآب میشود (صفحۀ 234 کتاب)، به خارج از کشور میگریزند. امریکاییها از ترس کمونیستها، دو روز بعد عملیات «آژاکس» را در تهران آغاز میکنند. مصدق باورش نمیشود که امریکاییها به این راحتی بتوانند دست به چنین کار شرم آوری بزنند.
بعد از 48 ساعت، تهران زیر و رو میشود. مردانِ مسلح به چماق و چاقو، سوار بر چند اتومبیل، عربده می زند: «مرگ بر مصدق!». چهار روز بعد به شاه اطلاع میدهند دولت مصدق سقوط کرده است. شاه صبح اول شهریور 1332 با خیالی آسوده با جت شخصی به تهران باز میگردد.
کتاب «باغهای تَسلّا»، نه یک رمان داستانی، بلکه یک گزارش و مستند داستانی است. ما در این کتاب، داستان بلند یا رمان نمیبینیم بلکه مروری تاریخی داریم به زندگی یک خانوادۀ ایرانی که تحت تأثیر حوادث سیاسی و اجتماعی بین دو کودتای اسفند 1299 تا مرداد 1332 قرار میگیرد.
«پریسا رضا» متولد سال 1344 در تهران است و در هفده سالگی به فرانسه مهاجرت میکند. «باغهای تسلا» اولین کتاب وی است که نشر برج در سال 1401 با ترجمۀ ابوالفضل الله دادی منتشر میکند.
اگر علاقه مند به تاریخ معاصر و به ویژه دورۀ پهلوی اول و ابتدای پهلوی دوم هستید، خواندنِ این کتاب خالی از لطف نیست. خواندنِ این کتاب به ما کمک میکند تا بدانیم، چرا سرنوشت ایران در کمتر از نیم قرن، از انقلاب مشروطۀ سال 1285 به کودتای 1332 ختم میشود! ■