یادداشتی بر رمان «واماندگی» نویسنده «زهرا محمدی فرازاندام (فیروزۀ شیرازی(»؛ «مریم حسینی»/ اختصاصی چوک

چاپ تاریخ انتشار:

maryam hoseini3

این رمان، رمانی اجتماعی‌عاشقانه است که در آن از مسائل و مشکلات زندگی تک سرپرستی، تربیت فرزندان، مسائل اقتصادی و همچنین نگاه اجتماع به چنین زنانی که به هر دلیل سرپرست خانوار هستند، صحبت می‌کند؛ همچنین از عشقی که مبنای و اساس آن هوس و شهوت نیست؛ بلکه از عشقی بر پایۀ تعقل و شناخت زن و مرد از هم بوجود می‌آید.

این رمان زندگی زنی را به نمایش می‌گذارد که از روستایی دورافتاده و با آن رسومات خشک و دست‌وپاگیر ازدواج می‌کند و بعد از فوت همسر خانواده‌ها از او می‌خواهند که به همسری برادر همسرش دربیاید و بچه‌ها تحت سرپرستی عموی‌شان باشند که برادر به شخص دیگری علاقه دارد و خلاصه هیچ‌کدام راضی به این وصلت نیستند؛ بنابراین با همفکری هم این موضوع را پنهانی فیصله می‌دهند و هر کدام زندگی خودشان را می‌سازند. زن که باید بار زندگی و دو فرزندش را به تنهایی به دوش بکشد در شرکتی تازه تأسیس، که البته با حمایت‌های مؤسس این مجموعه که مردی بسیار نیک‌اندیش و دلسوز است، مشغول به کار می‌شود تا اینکه بر اثر حادثه‌ای که برای مدیر این مجموعه یعنی آقای نیک بین اتفاق می‌افتد و ایشان در بستربیماری به سر می‌برند که پسر ایشان از هلند به همراه پسرش به ایران برمی‌گردد که هم مراقب پدرباشد و هم به شرکت در نبود پدر سروسامانی بدهد؛ که کم کم از جسارت این زن شگفت زده می‌شود و دائم او را با همسر خودش مقایسه می‌کند و به این همه درایت و احساس مسئولیت حنانه قبطه می‌خورد.

با مسائلی که پیش می‌آید این دو کم کم به هم احساس وابستگی می‌کنند و با پیوندشان این وابستگی به دلبستگی هم منجر می‌شود؛ که البته این اقدام برای ازدواج دوم با مدت کمی که از جدایی همسر اولش می‌گذرد زیاد منطقی نیست.

این رمان که نزدیک به پانصد صفحه می‌شود می‌توانست با کم کردن توصیفات بیش از حد راجع به حرکات بدنی شخصیت‌ها و... تعداد این صفحات کمتر شود و همچنین در فصل‌های اول از حوصلۀ مخاطب خارج نشود.

در پایان برای دوست عزیزم خانم زهرا محمدی فرازاندام درخششی روز افزون از خداوند خواهانم! ■

یادداشتی بر رمان «واماندگی» نویسنده «زهرا محمدی فرازاندام (فیروزۀ شیرازی(»؛ «مریم حسینی»