همین الان تلوزیون ها و موبایلها و همۀ رسانههایی که اخبار دارند را خاموش کنید. اخبار هدفمند و برنامه ریزی شده، فقط ما را به سمتی که خودشان میخواهند هدایت میکنند.
مثلأ جنگی بین دو کشور (دو ملت) را میبینیم، رهبرانشان در خفا دستانشان در دست هم است. برنامهها را طوری ترتیب دادهاند از خودمان غافل شویم، کلی نیروی منفی کار میکنند تا ذهن شما را از تجربه خودتان دور کنند. با این نوع تفکر هدفمند، میخواهند افکار و زندگی میلیاردها انسان را در دست بگیرند و بر کل جهان حکومت کنند. آنها دشمن تفکر و خلاقیت و آزادی واقعی انسانها هستند.
رسانهها ما رااز تجربه وجود وحدت خالق و مخلوق دور میکنند.
دوست ندارند به هیچ عنوان فکر کنید، طوری برنامه ریزی میکنند، ما را درگیر خودشان کنند. هر روز یک بازی جدید، بازی با (احساسات، عرق ملی، وطن پرستی، حق طلبی، شهادت طلبی و ....) طوری که خودمان متوجه نشویم ما را به بازی میگیرند.
رسانهها درست مثل رستورانی هستند که فقط یک نوع غذا در منو دارند و منوی محدود را به مشتری میدهند. باید غذایی که به اجبار برایمان انتخاب کردهاند را سفارش بدهیم.
ما باید طبق سلیقه خودمان رستوران و غذای مورد علاقه خود را انتخاب کنیم.
به خودمان بیاییم، از این همه دسیسه و نیرنگ و تورهایی که برایمان پهن کردند، نجات پیدا کنیم. با قدرت اندیشه، فاصله گرفتن از اخبار و رسانهها به جای غرق شدن در اخبار و رویدادهای اجتماعی و بازیهای سیاسی، با خودمان و خود درونمان (نا خودآگاه) به صلح برسیم، خالق دنیای خودمان باشیم. با کل جهان هستی در صلح باشیم و بجای شرکت در جنگ جهانی سوم به صلح جهانی برسیم.
زمانی از بازی وهم آمیز رسانهها و اتفاقهای خلق شده توسط این ماتریکسها که نوع بشر را گرفتار و دربند کردهاند، دور شدیم به خود شناسی برسیم. رجوع به عالم درونمان کنیم.
ما نیازمند آموزش هیچ روشی نیستیم، هدایت درونی وجود دارد، هر چه نیاز داریم درون خودمان است. جهان هستی به اراده شما حرکت میکند، اگر به توانمندی خود بپردازید.
برای نجات از ماتریکس رسانهها و چنگال پیام رسانهها و پیامهای نا امید کننده و پیامهای دلهره آور کافی است از آنها دوری کنیم و به خود ایمان داشته باشیم.
مهم نیست چه دین و اعتقادی دارید، مهم باور داشتن است، با خدایی و بی خدایی منظور نیست.
باور داشته باشیم: میتوان با ایمان زندگی کرد نه با تردید و دودلی. خودمان حال خودمان را با پیامهای شادی آور و امید بخش خوب کنیم. حال خوب را در هستی گسترش دهیم.
با این روش هیچ بزرگمردی برای آینده ما تصمیم نمیگیرد. اولین گام رسیدن به این باور خروج از ماتریکسها است.
آینده زندگی خود را در دست بگیریم. آینده را من میسازم. نه رسانهها، پیشگوها و فالگیرها، دعانویسها، خالق آینده من هستم.
آینده و زندگی را با اصلاح خودمان در دست بگیریم. در راستای هدفمان حرکت کنیم. سر منشأو شروع هرگونه حرکت مثبت، حرکت از درون به بیرون است.
اگر بنشینیم و منتظر یک نیرویی یک امداد غیبی باشیم که از جایی بیاید و ما را از افسردگی و زندگی سخت نجات بدهد. هزار سال هم بگذرد، منجی نیست، نمیآید، این آدم یا نیروی ماورائی وجود ندارد. نجات دهنده درون تو است.
تو خود حجاب خودی از میان برخیز.
تغییر از من شروع میشود ... ■