بررسی مثل و تمثیل‌های ایرانی «باورهای عامیانه درباره دزد» نویسنده «سیما میرهادی‌زاده» اختصاصی چوک

چاپ تاریخ انتشار:

sima mirhadizadeh

اگر سگ را با جارو برانند، دزد از کار در می‌آید. بچّه را نباید با جارو کتک زد، دزد می‌شود. اگر بچّه را با جارو برقی هم بزنی دزد می‌شود که البته دستگاه هم خراب می‌شود. اگر جارو زیاد به پشت کسی بزنند آن شخص دزد می‌شود. یعنی در هر حال رابطه بین جارو ودزدی مستقیم است.

سگی که دزد و دله باشد باید دمش را برید.

رابطه دزدی و ایام هفته: در روز چهارشنبه باید مواظب اموال خود بود که اگر دزد ببرد پیدا نخواهد شد. شب جمعه مال را دزد نمی‌برد و اگر دزدی انجام گیرد، دزد گرفتار می‌شود.

راه‌های دفع دزد: وقتی از خانه بیرون می‌آیی سه بار به در خانه بگو:" خانه را به تو و خدا سپردم." در این صورت دزد به خانه نمی‌آید. شب‌ها نباید سوت زد، زیرا احتمال دارد دزد به خانه بیاید. برای آن که دزد به خانه نیاید، شب آیت الکرسی می‌خوانند. جنّ ها لباس‌هایی را که در یخدان می‌گذارند می‌دزدند. برای جلوگیری از کار باید عروسکی را روی لباس‌ها گذاشت.

علائم دزد زدگی: اگر خروس شب هنگام و بیگاه خواند حتماً دزد در شهر است. بانگ بی هنگام خروس نحوست دارد و شاید دزدی در همان هنگام در شهر مشغول دزدی است. اگر موش در دکّان کاسب کاری پیدا شود، نشانۀ آن است که از طرف کارگران و شاگردان آن دکّان، دزدی می‌شود. اگر کسی وارونه روی الاغ بنشیند، دزد الاغ را خواهد برد. جنّ لباس عروس را از خانه‌های مردم می‌دزدد و در عروسی خود استفاده می‌کند، سپس آن را پس می‌دهد.

شیوه‌های دزدی: دزد برای این که اهل خانه بیدار نشوند روی تخت خواب آنان خاک مرده می‌پاشد.  دزدیدن اثاثۀ سفر: اگر بخواهند مسافر هر چه زودتر مراجعه کند، چیزی از اثاثه سفریا خوراکی او را می‌دزدند. از توشۀ راه مسافر اگر چیزی بدزدند، زود بر می‌گردد.

درمان با دزدی: کسان بیماری که گرفتار تب نوبۀ مزمن است عزیزترین مرغ تخم کن یکی ازاهالی خانه را پنهانی ربوده، می‌کشند و از آن برای بیمار غذایی می‌پزند. پس از بهبود بیمار مرغ مشابهی و دست کم مبلغی معادل بهای عادلانۀ آن را به صاحب مرغ پس می‌دهند.

نشانه شناسی دزدی: اگر کسی خواب دزد و دزدی را دید، نشانۀ خواستگاری است. هر که را بینی پهن بود، دزد و پلید همّت بود. هر که را پاشنۀ پُر گوشت باشد و هنگام راه رفتن پهن گردد اکثر آن است که چنین کس دزد باشد. اگر کسی دزدی کند به سکسکه می افتد. سکسکه نشانۀ آن است که شخص غذای دزدی خورده است. بچّه که چیز از پدر و مادرش بدزدد، خدا خنده‌اش می‌گیرد. اگر از نانی که در کیسۀ فقیر است لقمه‌ای بدزدند و بخورند هر خوابی که ببینند، فراموش نمی‌کنند. وقتی چیزی را بدزدند، هنگام جزر نفرین می‌کند که دزد با مدّ دریا شکمش بالا بیاید تا رسوا شود و بدین نیت تخم مرغ یا گشته (ماده‌ای خوشبو مرکب از شکر و مواد معطر که مثل اسفند که آن را در ظرفی به نام گشته سوز دود می‌کنند) در دریا می‌اندازد.

این باورها برخاسته از این شهرها و روستاهاست:

دلفارد جیرفت، دشتستان، ملوران نیک شهر، کوهسرخ، بهبهان، قوچان، آبادان، سیرجان، سیستان، خور و بیابانک، کوهمره نودان، جروق، سرخی فارس، دامغان، تبریز، لرستان، درگز، واجد علی، مردنو بستک، قشم.. ■

منبع: کتاب باورهای عامیانه مردم ایران از دکتر ذوالفقاری

بررسی مثل و تمثیل‌های ایرانی «باورهای عامیانه درباره دزد» نویسنده «سیما میرهادی‌زاده»