بررسی مثل و تمثیل‌های ایرانی «اگر علی ساربونه شتر رو می دونه کجا بخوابونه!» نویسنده «سیما میرهادی‌زاده»/ اختصاصی چوک

چاپ تاریخ انتشار:

sima mirhadizadeh

کار اگر به دست کاردان است، خود می‌داند چگونه آن را به انجامش رساند. سنّی و شیعی متعصبی با یکدیگر به سخن درگیر شده بودند و هر دم زخم زبانی به یکدیگر می‌زدند تا آن که سرانجام سنّی گفت:" می دانی؟ روز قیامت حضرت عمر بر شتری از نور می‌نشیند

و علی ساربان او شده مهار شتر را به دست می‌گیرد و به راه افتاده سراسر دوزخ و برزخ و بهشت را سیاحت می‌کنند تا آن که در بهترین جای جنّت به قصری می‌رسند خشتی از سیم و خشتی از زر، که قصر مولای ما عمر است، و علی شتر را بر در گاه آن قصر

می‌خواباند تا خلیفۀ ما علیه السلام از آن پیاده شود."

شیعی از رو رفته، که دیگر صبرش به آخر رسیده بود، فریاد زد:

" دست نگه دار! که، اگر علی ساربان است خودش بهتر می‌داند شتر را کجا بخواباند!"

در یادداشت عبدالله مستوفی (شرح زندگانی من) داستان از بحث سنّی و شیعی در این باب شروع می‌شود که:

" شیعه می‌گوید علی پیشاپیش عمر به بهشت داخل خواهد شد " و سنّی تصدیق کرده می‌گوید: " طبیعی است، چون او پیاده است و مهار شتری را که عمر بر آن نشسته در دست دارد و آن را به دنبال خود می‌کشد، ناچار جلوتر از او وارد می‌شود!"

جواب شخص شیعی در پاسخ این عبارت می‌آید.

از بالای مناره دروغ نمی‌گویند!

سیّاحی مسیحی با مترجم سنی مذهبش در شهری شیعی به وقت ظهر در گردش بود. از بالای مناره صدای اذان بلند شد. سیّاح از مترجم پرسید:" این چه صداست؟"

مترجم مقصود را بیان کرد. سیّاح خواست معنی جمله‌های اذان را در کتابچۀ یادداشت خود قید نماید. مترجم سه جملۀ اول" الله و اکبر، و اشهد ان لا اله الله و اشهد ان محمداً رسول الله " را ترجمه کرد و سیّاح نوشت. به جملۀ چهارم" اشهد ان علیاً ولی الله " که رسید سکوت اختیار کرد. سیّاح برای کامل کردن یادداشت خود پافشاری کرد، مؤمن سنّی گفت:" آخر من چگونه حرف دروغ را برای شما ترجمه کنم؟ این جمله از گفته‌های این مرد دروغ است."

سیّاح که از استنکاف او عصبانی شده بود گفت: " این تویی که افترا می‌زنی. دروغ را بالای مناره نمی‌گویند!"

البته نویسنده بعد توضیح می‌دهد که امروز، مبلغین دولت‌ها، درست دروغ‌ها را از سر بلندترین مناره‌ها به خورد خلایق می‌دهند و مثل را در روزگار ما کاربردی نیست. ■

بررسی مثل و تمثیل‌های ایرانی «اگر علی ساربونه شتر رو می دونه کجا بخوابونه!» نویسنده «سیما میرهادی‌زاده»