بازیگران: جیمز مک آووی، آنیا تیلور جوی/ رده سنی: بی- مناسب برای افراد بالای 17 سال/ ژانر: ترسناک، روانشناسی/ زمان: 117 دقیقه
کوین (جیمز مک آووی)، دچار اختلالات چند هویتی است و توسط دکتر فلچر تحت درمان میباشد.
دکتر فلچر عمدتاً با یکی از 23 هویت مختلف کوین، بنام برری (یک آرتیست) در ارتباط است و در یکی از آخرین ملاقاتهایشان متوجه میشود که دیگر با هویتی بنام برری صحبت نمیکند، و یکی از هویتهای دیگر کوین بنام دنیس، در حال صحبت با دکتر فلچر میباشد و به او خاطر نشان میسازد که آنها برای حفاظت کوین از آسیبها کنترل نور را در دسترس گرفتهاند و تا چندی دیگر، هویت 24 کوین در حال شکل گیری و قدرت گرفتن میباشد که نامش (بیست) یا همان هیولا میباشد و با ظهور هویت جدید (هیولا)، شخصیت کوین تکامل پیدا میکند.
در این بین، با تحت کنترل گرفتن کوین توسط یکی از هویتهای فرعیاش بنام دنیس، سه دختر نوجوان توسط او ربوده میشوند. دخترها بعد از چندی متوجه میشوند با فردی سر و کار دارند که دچار اختلال چند شخصیتی است و هر بار با یک جنبه و خصوصیت رفتاری کوین روبرو میشوند.
یکی از دخترها (کیسی) که به لحاظ رفتاری غالباً گوشه گیر است و با دو دختر دیگر کمتر ارتباط برقرار میکند، متوجه میشود که تنها راه خروجشان از این مخمصه ایجاد رابطه با یکی از هویتهای مثبت کوین است و سعی در ایجاد ارتباط با یکی از هویتهای کوین (هدویک) که نقش یک پسر بچه 9 ساله را ایفا میکند دارد و در تلاش برای گول زدن هدویک است تا راه فرار را به آنها نشان بدهد.
در جریان فیلم ریشهی اصلی این تغییر هویتها و شخصیتها در کوین برای ما نمایان میگردد. فرار پدر از خانه، مادر بسیار وسواسی و خشن، تجاوزهای پی در پی در دوران کودکی، ریشهی همه اختلالات هویتی و رفتاری در کوین هستند. گویی کوین هر بار سعی میکند با تغییر هویت از خود فرد جدید و نویی را ایجاد کند. در خلال فیلم ما هرگز خود واقعی کوین را نمیبینیم، گویی کوین وجود واقعی ندارد و این هویتهای ساختگی توسط خود او، او را به بیننده نشان میدهد. هر کدام از هویتها، همان شخصیتی بوده که یا کوین واقعی بوده و یا میخواسته که باشد (کوین خود را خفه کرده تا هویتهای دیگرش و آنچه که دوست میداشته باشد جان بگیرند).
هویت دنیس: منضبط، دقیق و مقرراتی، شخصیتی که مادر کوین از کودکی در او ساخته است.
هویت هدویک: ساده لوح، بازیگوش، عاشق موزیک هیجانی، کودکی 9 ساله، هویتی که در کوین همچنان باقی مانده است.
هویت پاتریشا: یک زن بسیار مودب انگلیسی، خشکه مذهب با شعارهای مذهبی.
در حقیقت همهی 23 هویت را خود کوین خلق کرده است و هویت دنیس که در حال قدرت گرفتن است از سه سالگی با کوین رشد کرده است.
ولی حالا، کوین در حال شکل دهی هویت 24 ام و جدیدش است، شخصیتی که از همهی هویتهای قبلیاش کاملتر و برتر میباشد، بهویژه به لحاظ جسمانی (هویتی که از قرار معلوم هرگز آن رانداشته)، شخصیتی که در روز زایشش در قطار به دنیا خواهد آمد (زیرا پدرش در دوران کودکی، آنها را در قطار برای همیشه تنها گذاشته است). هویت جدید (هیولا) قادر به کارهای عجیب است، از دیوارها بالا میرود، قدرت شکستن اجسام سنگین را دارد، و مثل حیوانات گوشت خام خور است و از دیگر حیوانات تغذیه میکند.
برای همین سه دختر دزدیده شده قرار است در روز مقدس به عنوان غذا به هیولا داده شوند.
از سمت دیگر (کیسی) از همان ابتدا با نحوه فیلم برداری از دو کاراکتر دختر دیگر جدا میشود. با اینکه هر سه در یک اتاق زندانی شدهاند به نظر میرسد کیسی در فضا و اتاقی دیگر به سر میبرد. در جریان فیلم متوجه میشویم که کیسی هم در دوران کودکی توسط عمویش که قیم قانونی او بوده مورد تجاوز جنسی قرار میگرفته است.
در طول فیلم تکرار دو جمله بسیار مهم است و عقیده و جریان اصلی داستان فیلم را بلند بلند تکرار میکند:
((شکستهها، تکامل یافته ترند)) بدین معنا که درد و رنجی که فرد در طول جریان زندگی متحمل شده است صرفاً به معنای شکست و سدی برای پیشرفت نیست، بلکه خصوصیاتی هستند که تکامل فرد به موجودی قویتر را فراهم میکنند و آنها شایستهی بهترینها هستند. دنیس در پایان فیلم این نکته را به دکتر فلچر بازگو میکند و میگوید هیولا همواره این جمله را به ما میگوید، به مانند شما. هر دوی شما یکسان هستید. (گویی که همهی حرفهایی که دکتر فلچر در تمام ده سال درمان کوین به کار برده است حالا در او حسی را ایجاد کرده که همهی شکستها را فراموش کن و از آنها برای موفقیت و کاملتر شدن بهره ببر، و حال نتیجهای عکس داده و او هویتی دیگر به هویتهای دیگرش اضافه کرده که به مراتب بدتر و تاریکتر از همهی هویتهای قبلیاش میباشد و فکر میکند به این صورت است که کامل میشود)
در چند جای دیگر فیلم صحبت از «کنترل کردن نور و نشستن بقیهی هویتها در روی صندلی» به میان میآید. در حقیقت هر کسی نور را کنترل کند، توانسته است جسم و فکر کوین را کنترل کند و کسی که روی صندلی است نمیتواند هویت خودش را به کوین غالب دهد (و یا کوین است که به نوبت به آنها اجازهی کنترل فکر و جسمش را میدهد).
کوین که مدتهاست توانسته کنترل نور را به شخصیتهای مثبت خودش بدهد، بعد از یک شوخی مسخره که دو دختر نوجوان با او انجام میدهند، یواش یواش شخصیتهای تاریکتر وی (دنیس) قدرت را به دست میگیرند و سعی در تنبیه دو دختر نوجوان میکنند. نکته مثبت فیلم، بازی بسیار درخشان جیمز مک آووی است. در طول 117 دقیقهی فیلم، هفت هویت مختلف، تغییر حالت بین چند شخصیت را به خوبی به نمایش درآورده است. تعلیق مناسب فیلم به دلیل تغییر متعدد شخصیت کوین به خوبی صورت گرفته است و توانسته حس کنجکاوی را تا آخرین لحظات در مخاطب نگه دارد.
انتخاب موضوع روانشناختی اختلالات چند هویتی (هر چند که از همهی جوانب بررسی نمیشود) و فقط در ظاهر باقی میماند، از موضوعات جدید و کمتر مورد توجه قرار گرفته از این نوع ژانر میباشد که از نکات مثبت فیلم میباشد. ■