او مدرنیسم آمریکای لاتین را آغاز کرد و با زبانی خاص پیشگام در ژانر «واقعگرایی جادویی» بود. «میگل آنجل آستوریاس» شاعر و نویسنده در سال 1899 یکسال بعد از به قدرت رسیدن «استرادا کابررا» دیکتاتور گواتمالا متولد شد تا سالها بعد، نه تنها یکی از اعضای دادگاه محاکمهاش باشد بلکه ایده معروفترین اثرش را از این دیکتاتور بگیرد. که نوبل ادبیات 1967 را نصیبش کرد.
«تقریباً هر روز او را در زندان میدیدم و متوجه شدم مردانی نظیر او سلطهی خارقالعادهای بر مردم دارند. آنقدر که حتی وقتی به زندان میافتد، آدمها میگویند: «نه، او نمیتواند استرادا کابررا باشد. استرادا کابررای واقعی فرار کرده است. این یک آدم بیچاره است که به جای او در زندان انداختهاند».
آستوریاس با تباری اسپانیایی، از پدری وکیل و قاضی و مادری، معلم در گواتمالا سیتی پا به عرصه دنیا گذاشت، اما در سال 1905، زمانی که بیش از شش سال نداشت به علت مخالفت خانوادهاش با دولت دیکتاتوری به شهر سالما، خانه پدربزرگ و مادربزرگش نقل مکان کرد، جایی که برای اولین بار با ارتباط با مردمان بومی و روستائیان مزارع «موز» و تاثیرپذیری از قصههای پرستار جوان وبومیاش، از اسطورهها و افسانههای گواتمالا، با شیوه زندگی و باورهای آنها آشنا شد.
او تحصیل در رشته پزشکی را بعد از یک سال رها کرد و به مطالعه حقوق در دانشگاه سن کارلوس گواتمالا پرداخت و با تاسیس وشرکت فعالانه در گروهها و احزاب مختلف (حزب اتحادیه، انجمن دانشجویان دانشگاه و دانشجویان حقوق) با رژیم «استرادا کابررا» به مخالفت برخاست (1920 استرادا کابررا سقوط کرد). همچنین او بنیانگذار کالج محبوب بود برای دانشآموزانی که قادر به پرداخت هزینه تحصیل در کالجهای سنتی نبودند.
لیسانسش را در سال 1923 گرفت و جایزه گالویز 1 را برای پایاننامهاش با عنوان «مشکل اجتماعی هندوستان» دریافت کرد. همان سال برای تحصیل در رشته اقتصاد سیاسی به لندن رفت اما دانشگاه سوربون فرانسه را برای مطالعه در رشته «نژادشناسی» انتخاب کرد. در ادیان قدیم آمریکای
مرکزی تخصص یافت و 2Popol Vuh را از فرانسه به اسپانیایی برگرداند.
سال 1923 برای یک مسابقه داستاننویسی، داستان کوتاهی به نام «گدایان سیاسی» نوشت (هیچوقت فرصت ارسال آن را به روزنامه نیافت) که تقریباً بخش اول کتاب «ال سینور رئیسجمهور 3» بود. داستانی که به گفته خودش، قبل از آنکه یک داستان باشد، شناسنامه سرزمین مادریاش بود؛ سرزمینی که برای پابرجاماندن و مبارزه با کژیهای سیستم ناقص حکومتی تلاش بسیار کرد.
او در ده سال اقامتش در پاریس، متاثر از نویسندگان و هنرمندان در مونپارنس، (منطقه هنری پاریس)، و آشناییاش با نویسندگان سورآلیست رومن رولان 4، پل والری 5 و بخصوص آندره بروتون 6 (شاعر فرانسوی) شروع به نوشتن شعر و داستان کرد، او همچنین مجلهای را در پاریس به نام Tiempos Nuevos (New Times) تاسیس کرد و همزمان با سفر به کشورهای مختلف (اروپای غربی، خاورمیانه، یونان، مصر...) برای روزنامه و نشریات مختلف در مکزیک و نشریه ال.ایمپارسیال در گواتمالا مطلب مینوشت.
آستوریاس برخلاف یکی از دوستانش که عقیده داشت «برای اعتراف نکردن به چیزی که اعتقادی به آن ندارد حاضر است خودش را از پنجره به بیرون بیندازد، معتقد بود «نوشتن» راه دیگر این اعتراض است که میتوان توسط آن ازهرچه حقیقت است دفاع کرد.»
در 1928 برای مدتی کوتاه به گواتمالا برگشت و در دانشگاه مورفی سخنرانیهایی برگزار کرد که در مجموعهای با عنوان «ساختار یک زندگی جدید» به چاپ رساند، و بنیانگذار و سردبیر مجله رادیویی El diario del aire شد و چند کتاب شعر نیز چاپ کرد که به سبب خیالانگیزی و درخشندگی و بیان خاص، از آثار شگفتآور او بهشمار میآید، (اولین مجموعه شعرش را با نام (Sonetos (Sonnets، در سال 1936 منتشر کرد).
«افسانههای گواتمالا 7» را سال 1930 در مادرید منتشر کرد که به محض انتشارش یکی از آثار بدیع ادبیات جوان امریکای لاتین به شمار آمد زیرا وطن خود را در خلال افسانههای کودکی به مردم شناساند. «پل والری» بر آن مقدمهای نوشت ودو سال بعد، در پاریس، جایزه «سیللا مونسگور 8» را برای ترجمه فرانسوی این اثر دریافت کرد
سال 1939 با اولین همسر خود (گلمنسیا اِمادو) ازدواج کرد (سال 1947 با داشتن دو پسر میگل و رودریگوانگل از هم جدا شدند).
در ۱۹۴۲ نماینده مجلس شد و در کنار ماموریتهایی سیاسیاش، نوشتن را ادامه داد. مجموعه سه داستان به نام «گردباد 9» و «پاپ سبز 10» و «چشمان بازمانده درگور 11» را (1942- سه گانه موز 12) منتشر کرد که عصیان دهقانان در برابر محتکران را وصف نموده. با افزایش فعالیتهای سیاسیاش (وابسته فرهنگی در سفارت بلژیک، سفیر در مکزیک، آرژانتین و السالوادور) بین سالهای 1946 تا 1954 رمان ارزشمند «مردان ذرت 13» را به رشته تحریر درآورد (1949) رمانی متشکل از چند قسمت که هر کدام با کنتراست بین فرهنگ سنتی هندی و مدرنیته مواجه هستند.
در 1950 با بلانکو مورا که یک آرژانتینی بود، ازدواج کرد (زندگی آنها با مرگ آستوریاس پایان یافت). در سال 1954 به جهت حمایت از حکومت ژاکوب آرنزن، (رئیس جمهور گوآتمالا 1951 تا 1954) و به دنبال سقوط حکومتش، آستوریاس امتیاز شهروند گواتمالاییاش را از دست داد و برای زندگی به آرژانتین تبعید شد. داستان «تعطیلات گواتمالا 14» که ترکیبی سوررئالیستی از افسانههای هند است را در ۱۹۵۶ با تقدیم به همسرش در آرژانتین منتشر کرد و بعد از هشت سال به شیلی و فرانسه رفت.
۱۹۶۱ داستان «برکه گدا 15» و در ۱۹۶۳ داستان «مالاتا 16» زنی دورگه را انتشار داد (داستانی از اسطورههای مایان و سبک باروک اسپانیایی) هردو داستان را از سنن و آداب و رسوم کشورش الهام گرفت. در سال 1966، وقتی «ژولیو سزار ماندز مونتهنگرو» رئیس جمهور منتخب دموکراتیک، قدرت را به دست آورد، «شهروندی گواتمالایی» را به آستوریاس بازگرداند. در این سال نه تنها شهروندیش را گرفت، بلکه ترجمه انگلیسی رمانش Mulata de Tal در بوستون منتشر شد و جایزه صلح لنین 17 را به جهت تفکرات ضد امریکایی و ضد امپریالیستیاش برای رمان «سهگانه موز» دریافت کرد.
سال 1967 برنده جایزه نوبل ادبیات شد که بیشک کتاب «مردان ذرت» و «ال سینور رئیسجمهور» بیشترین تاثیر را در این انتخاب داشتند. در ۱۹۶۸ نمایشگاهی از «هنر قوم مایا» در پاریس برگزار کرد. و در 1970 از سفارت کنارهگیری نمود، در همین سال، داستان «جیببر خدانشناس 18» را منتشر کرد. آخرین رمان آستوریاس پیش از مرگش، به نام جمعه آلام 19 در 1972 در بوئنوس آیرس انتشار یافت.
میگل آنجل آستوریاس در 1974، زندگیش در مادرید پایان گرفت و در قبرستان پرلاشز پاریس به خاک سپرده شد.
از سال 1988 وزارت فرهنگ گواتمالا، هر ساله به پاس زحماتی که آستوریاس برای تقویت ادبیات آمریکای لاتین در فرهنگ غربی و اهمیتی که به فرهنگ بومی، به ویژه بومیان گواتمالا، داشته با برگزاری جایزه ادبی به نام او و اعطای بورس تحصیلی با تاکید بر ادبیات، یاد او را زنده نگه میدارد.
رئالیسم جادویی به سبک میگل آنجل آستوریاس
«...سوررئالیسم بیشک دری بود که بر ما گشوده شد و ما را سخت به حرکت و هیجان آورد. حس میکردیم که در کار آفرینندگی به ما آزادی میبخشد... بیشک در سوررئالیسم چیزی طبیعی و بدیهی وجود دارد، چیزی که از نظر روانشناسی طبیعی و بدیهی است. این مکتب جدید ما را قادر ساخت تا بدانچه در درونمان میپروردیم، زندگی بدهیم». (بخشی ازمصاحبه او)
او یک رابطه مستقیم بین واقعیت جادویی و ذهنیت بومی داشت و (در مصاحبهای عنوان کرد) جهان بینی را همانند یک مرز بین واقعیت و رویای توصیف کرد. معتقد بود"بین «واقعی» و «جادو» نوعی واقعیت سوم وجود دارد که قابل مشاهده و ملموس، و آن توهم و رویا است که ما میتوانیم آن را "واقعگرایی جادویی" بنامیم. در رمانهایش به مدد قدرت تخیل بالا، سبکی شگفت انگیز و بیپروا و شاعرانه و با معانی بسیار عمیق را دنبال کرده که به نوعی با طبیعت بکر کشورش و سرسبزی منطقه استوایی بیارتباط نبود.
(... یک هندی یا یک متیسو 15 در یک روستای کوچک ممکن است توصیف کند که چگونه سنگ تبدیل به یک شخص یا یک غول یا یک ابر را به سنگ تبدیل میکند. این یک واقعیت ملموس نیست بلکه یک درک از نیروهای فراطبیعی است).
بیشترین توجهش به بیعدالتی و استبداد توسط طبقه حاکم چه در گواتمالا و چه در سایر کشورها بر طبقات پایین و ستمدیده جامعه بود. آستوریاس بیشتر دغدغهی محتوا دارد و چندان در بند شگردهای روایی تازه و قابل مقایسه با نویسندگان نسل بعد (فوئنتس، رولفو، گارسیا مارکز) نیست و جای خالی این نوآوریها را با زبان متشخص و شاعرانهی خود پر میکند او با نثری شورانگیز واقعیتهای زندگی معاصر را با هیجان و اضطراب، توام با بیان شاعرانه و دلپذیر به تصویر کشیده. نوشتههایش چنان پر جذبه و لطیف و کمیاب است که به نفرتانگیزترین و شدیدترین حوادث واقعی شکلی مطبوع میبخشد. سبکی که میتوان عنوان "رئالیسم جادویی" به آن داد.
او با این سبک، و با چگونه استفاده بردن از عناصر فراطبیعی و شهودی از فرهنگ بومی خود در گواتمالا و دیگر کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی، رمانهایی با نثر شعر و شگفت آفرید (رمان مردان ذرت).
شیفتگیاش به متون پیش کالومبی مانند Popul Vuh و 20Anales de los Xahil، و همچنین اعتقاداتش به اسطورهها و افسانههای محبوب، به شدت در نخستین رمانش تاثیرگذار بوده است. «افسانههای گواتمالا» مجموعهای از 9 داستان است، که اسطورههای مایان، (قبل از تسلط اسپانیا) و همچنین موضوعاتی مربوط به توسعه هویت ملی گواتمالا را بررسی میکند. (داستانهایی پیشرو در جنبش واقعگرایی جادویی).
ریشه خیالانگیز باورهای قدیمی سرخپوستی، خرافهپرستی، سحر و جادو؛ با فقر و تنگدستی و زیبایی طبعیت درهم میآمیزند و داستانهای او را شکل میدهند. داستانهای او متاثر از هویت گواتمالاییاش و تحتتاثیر مخلوطی از فرهنگ مایان و اروپایی، زبان خاصی پیدا کردند. او با استفاده از برخی ویژگیهای زبان سرخپوستان در آثارش، ازجمله تکرار هجاها و کلمات در ساختن صفات عالی و برای تأکید بیشتر بسیار بهره برده است. او را میتوان از پیشکسوتان "نگرش" و شگرد روایی "رئالیسم جادویی" دانست. در آثارش نوعی تفکر عرفانی اقوام سرخپوستان مایا را یافت میشود که با ادبیات، مقاومت و مبارزه با حاکمیت دیکتاتوری در آمیخته است.
جانسون جین فرانکو، استاد دانشگاه آکسفورد، رمان «افسانههای گواتمالا» را به عنوان «تفریح وحشیانه قوم گوتمالی با الهام از افسانههای کلمبیایی پیش از استعمار» توصیف میکند. برای منتقد ادبیات آمریکای لاتین، جرالد مارتین، این اثر «اولین کمک بزرگ انسان شناسی به ادبیات آمریکایی اسپانیایی» بود.
آستوریاس، از متون مرسوم و داستانهای نجومی استفاده کرد تا با نثری شورانگیز داستانهایی درباره پرندگان و سایر حیواناتی که با دیگر انسانهای معاصر صحبت میکنند، بنویسد. سبک نوشتنش در اولین رمانش توسط بعضیها به عنوان «تاریخی-سونو-پوما 21» توصیف شده است. او در هر افسانه، با توانایی، برای خواننده بدون آنکه قادر به درک حس فضا و زمان باشد خشم زیبای پررمزو رازی ترسیم میکند. پل والری، شاعر و مقالهنویس فرانسه، برای این رمان نوشت: «من، تجربه لذت بخش و منحصربه فردی از یک رویای گرمسیری کشف کردم.»
معروفترین و ارزشمندترین اثرش، «ال سینور رییسجمهور» بود. یکی از اولین و برجستهترین رمانهای آمریکای لاتین، که از شکاف طبقاتی موجود و فساد گسترده حاصل از حاکمیت دیکتاتوری بر مردم خود سخن میگفت؛ داستانی با توجه به خلقیات دیکتاتور گواتمالایی «کابررا» که تا 13 سال اجازه نشر در گواتمالا را نداشت زیرا در تضاد با حکوت دیکتاتوری «خورخه اوبیکو» بود. (این رمان میتواند به عنوان یک حمله گستردهتر به دیکتاتوری در سراسر آمریکای مرکزی و جنوبی خوانده شود)
او در این شاهکار، واقعیت زندگی بومیان را با سبکی شاعرانه درهم آمیخت و رفتار غیرانسانی دستگاه حکومت را با طبقه پایین اجتماع و بومیها، رذالت فرادستان و بیرحمیشان و نیز آداب و سنن مردم گواتمالا را با بیانی جالب توجه و زیبا توصیف میکند.
در طول تکمیل این رمان، آستوریاس با اعضای جنبش سوررئالیست و همچنین نویسندگان آینده آمریکای لاتین «آرتورو پرسلرپیتری 22» و «آلخو کارپنتر 23» همراه بود. آقای رئیس جمهور در ۱۹۴۶ در مکزیک و سپس در آرژانتین و سرانجام در فرانسه به چاپ رسید و در ۱۹۵۲ جایزه ادبی
بهترین رمان خارجی را دریافت کرد. بعضی این اثر را اولین رمان واقعی در مورد موضوع دیکتاتوری میدانند کتابی که به عنوان مطالعهی «ترس» نیز شناخته شده است زیرا آستوریاس، «ترس» را در فضای بسته، شکافت.
او با استفاده از تکنیکهای سوررئالیستی از تجلی (تاثیر) نیروهای ناخودآگاه در پندار غیرمنطقی هندی، برای درک واقعیت استفاده کرد و نشان دادکه چگونه شیطان (از رهبر قدرتمند سیاسی) به خیابانها و خانههای شهروندان گسترش مییابد. بسیاری از تمها، مانند عدالت و عشق، در رمان گولزننده هستند و فرار از استبداد دیکتاتور به ظاهر غیر ممکن است زیرا هر شخصیت در رمان عمیقاً ذیل دیکتاتوری قرار گرفته و باید در این واقعیت وحشتناک زنده بماند.
عقاید سیاسی او در آثارش کاملاً مشهود است مانند: استعمار امریکای لاتین توسط اسپانیا و فروپاشی تمدن مایا؛ اثرات دیکتاتوری سیاسی بر جامعه؛ و بهره برداری از مردم گواتمالا توسط شرکتهای کشاورزی خارجی (سهگانه موز – ال سناتور رئیسجمهور- افسانههای گواتمالا)
هوگو کاریلو کاورو شاعر سیاسی پرو، ترانه سرا، خواننده و انسان شناس، از این داستان «رئیسجمهور» یک نمایشنامه در سال 1974 نوشت.
توانایی او در ترکیب، رئالیسم جادویی با دانشش در قومشناسی مایا، مردان ذرت ((Hombres de maíz را به شاهکاری دیگر تبدیل کرد (به خواست خودش به تعدادی محدودی در همان منطقه سکونتش منتشر شد). داستانی از اعتقاد سرخپوستان مایا که گوشتشان از ذرت ساخته شده است. او در این رمان شش بخشی، به مقایسه آداب و رسوم سنتی و یک جامعه مترقی و مدرن و بررسی دنیای جادویی جوامع بومی پرداخت. «مردان ذرت» بر افسانه سنتی متمرکز است (دهقانانی که ذرت برایشان غذایی آسمانی و مقدس است زیرا از ذرت به وجود میآیند، مورد غارت کسانی قرار میگیرند که در نظرشان ذرت، یک غذای عادی و قابل استثمار و پرسود است.)، رمانی تجربی، بلندپروازانه و دشوار، سرشار از نثری شگفتانگیز و وصفی صادقانه و رنگین از عادتها و اعتقادهای مردم گواتمالا. اعتقاد پوستی شدن و یا
توانایی انسان برای تغییر شکل به حیوانات نگهبان یکی از جنبههای مهم برای درک معانی پنهان در این رمان است. آستوریاس از طریق تمثیل، سلطه امپریالیسم اروپا و تبدیل سنتهای بومی در آمریکا را نشان داد. با پایان رمان، به گفته ژان فرانکو 24 «جهان جادویی افسانههای هند از بین رفته است».
استوریاس در مصاحبهای گفته بود: "من خیلی گوش دادم، کمی تصور کردم و بقیه را اختراع کردم".
در این رمان، "طرح زمان" یک زمان اسطورهای است که در آن هزاران سال ممکن است فشرده و به عنوان یک لحظه دیده شود "و زبان کتاب نیز" به گونهای است که به زبانهای هندی شبیه است.
(پسرش رودریگو آستوریاس (از ازدواج اول) با انتخاب نام «دزیر گاسپار ایلوم» از شخصیتی در رمان «مردان ذرت»، رهبر گروه چریکی (ORPA) در جنگ داخلی طولانی گواتمالا بود.
انتقادش از کنترل خارجی بر صنعت «موز» و نحوه بهرهبرداری از «بومیان» (سه گانه موز) او را جزء یکی از معدود نویسندگان، در دوره جنگ سرد در غرب و بلوک کمونیست به جهان معرفی کرد و جایزه صلح لنین (بالاترین جایزه اتجاد جماهیر شوروی) را برای افکار ضد امپریالیستیاش در باد قوی، (1950) ال پاپا ورد (پاپ سبز، 1954) چشم بازمانده در گور (1960) دریافت کرد.
سبک سوررئالیسم به آستوریاس کمک کرد تا توسط اکتشاف ذهن ناخودآگاه از مرزهای فانتزی و واقعیت عبور کند تا در زمرهی نویسندگان آمریکای لاتین قرار بگیرد که قدرت تخیلش حد و اندازهای نمیشناسد.
در آثار او، «زبان» بیش از یک فرم بیان یا وسیلهای برای پایان است. در نوشتههایش سبک ریتمیک، (شعر) وجود دارد و میتواند کاملاً انتزاعی باشد.
در بسیاری از آثارش با استفاده از آنوماتوپاها 25، تکرار نمادین (تکنیکهایی که در متون پیش کالومبی نیز رایج هستند) سوررئالیسم را با سنت بومی در چیزی به نام "زبان عالی (el gran leneua) متصل کرد. (رمانهایش یک واژهنامه غنی از ترکیب کلمات گوتمالی و بومی هستند و تفسیر مدرن او از سبک نوشتن مایاها بعدها علامت تجاریش شد).
در این سنت مایا، مردم قدرت جادویی را به کلمات و عبارات خاصی میرسانند؛ شبیه به شعار یا ذکرهای جادوگری است.
آستوریاس این قدرت را به کلمات باز گرداند و اجازه داد تا آنها حرفی برای گفتن داشته باشند.
Toros toronegros، los toros torobravos، los toros torotumbos، los torostorostoros (bulls bulls، bulls bulls، bulls bulls، bullsbulls(گاو نر گاو، گاو نر گاو، گاو نر گاو
Torobravos، Toros torotumbos، torostorostoros
او، اولین رمان نویس آمریکای لاتین بود که متاثر از اسطوره شناسی، فانتزی و سوررئالیسم توانست پیامدهای انسانشناسی و زبانشناس ساختاری را برای فرهنگ و داستان بیان کند و با استفاده از تکنیکهای مختلف از نسخههای پیش کلمبیایی، نوع جدیدی از ادبیات را تولید کند که هنوز هم بهترین نمونه از ترکیب فرهنگی است.
میگل آنجل آستوریاس در یک نگاه
متولد: ۱۸۹۹ در گواتمالاسیتی
تحصیلات: دکترای حقوق -رشته نژادشناسی در دانشگاه سوربن
تخصص در ادیان قدیم امریکای مرکزی
مسئولیت و مقامها:
نماینده مجلس ملی
وابسته فرهنگی در سفارت بلژیک، آرژانتین و فرانسه
سفیر در پاریس
رئیس هیأت داوران در جشنواره کان
سردبیر روزنامه
افتخارات:
جایزه گالویز را برای پایان نامه با عنوان «مشکل اجتماعی هندوستان»
جایزه سیللا مونسگور (1931)، برای اسطورههای گواتمالا
دریافت جایزه ادبی بهترین رمان خارجی در سال 1952
دریافت جایزه صلح لنین در سال 1966
دریافت جایزه نوبل در ادبیات در سال 1967
آثار:
افسانههای گواتمالا (1930-Leyendas de Guatemala)
آقای رئیس جمهور (El Senor Presidente-1944)
مردان ذرت Hombres de Maiz-1949) (
تریلوژی موز fuerte) Viento، El Papa verde، (Los Ojos de l’os enterrado
تعطیلات گواتمالا (Week-end en Gutemala-1956)
برکه گدا (El Alhajadito-1961)
) (Mulata de tal-1963
جیببر خدانشناس (Maladro’n-1970)
جمعه آلام ■(Viernes de Dolores-1972)
منابع:
www.bartarinha.ir بیوگرافی میگل آنجل استوریاس
www.hakimaneha.ir/biography/nevisande/asturias
http://ketabestan.ir/news/میگل انخل آستوریاس
http://www.honaronline.ir رئالیسم جادویی به سبک میگل آنخل آستوریاس
en.wikipedia.org/wiki/Miguel_Ángel_Asturias
www.nobelprize.org/nobel_prizes
www.britannica.com/biography/Miguel-Angel-Asturias
www.newworldencyclopedia.org/entry/Miguel_Angel_Asturias
www.goodreads.com/author//Miguel_Angel_Asturia
1-el Premio Galvez
2-بیشتر به معنای "کتاب مردم" است. ویژگیهای برجسته Popol Vuh عبارتند از خلق اسطوره، داستانهای حماسی اسطوره.
3- El Señor Presidente
4-رومن رولان (1۸۶۶ -۱۹۴۴) نویسنده فرانسوی. ژان کریستف و جان شیفته از آثار او هستند
5-پل والری (۱۸۷۱-۱۹۴۵)، شاعر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی است.
6- آندره برتون (1896 -1966) نویسنده فرانسوی، شاعر و ضد فاشیست بود. بنیانگذار سورئالیسم شناخته شده است.
7- Leyendas de Guatemala
8-جایزه 15000 فرانک برای بهترین ترجمه فرانسوی یک کتاب (همه ژانرهای ادبی) به زبان اسپانیایی
9-Viento fuerte (Strong Wind8(1950)
10- El Papa Verde (The Green Pope; (1954)
11- The Eyes of the Interred (1960)
12-The Banana Trilogy
13- Men of Maize
14-"Week-end en Guatemala"
15- El Alhajadito
16- Mulata de tal
17- جایزهای معادل جایزه صلح نوبل که به افتخار ولادیمیر لنین نامگذاری شده. این جایزه از سوی یک هیئت منتخب حکومت شوروی به افراد برجستهای که به تشخیص هیئت «صلح میان رفقا (خلقها) را مستحکم کردهاند»، اعطا میشد. این جایزه ابتدا بنام «جایزهی بینالمللی استالین برای تحکیم صلح میان خلقها» بنیانگذاری شده بود ولی در جریان استالینزدایی به «جایزهی بینالمللی لنین برای تحکیم صلح میان خلقها» تغییر کرد. برخلاف جایزه نوبل، هر سال به چند نفر؛ و نه تنها یکنفر، داده میشد. این جایزه بیشتر به کمونیستهای برجسته و هواداران اتحاد جماهیر شوروی که شهروند شوروی نبودند تعلق میگرفت
18- Maladro’n
19- Viernes de Dolores
20- چهار سند، که از عقاید و باورهای سرخپوستان، داستان افسانهای از قبایل باستانی، دادههای تاریخی از حوادث منطقه گواتمالا 20
21- یک ژانر ادبی که در آن یک رویای یا دیدگاه به عنوان دانش و یا حقیقت شناخته شده است که برای روینده یا بیننده در حالت بیداری طبیعی وجود ندارد (داستانها در این ژانر یک تمثیل هستند)
22- Arturo Uslar Pietri(1906-2001) وکیل، روزنامه نگار، نویسنده، تولید کننده تلویزیون و سیاستمدار
23- Alejo Carpentier y Valmont (1904-1980) رماننویس، مقالهنویس و موسیقیدان کوبایی بود (در لوزان، سوئیس متولد شد و در کوبا بزرگ شد)
24-Jean Franco (زاده 1924) منتقد علمی و ادبی بریتانیایی است که به خاطر کار پیشگام او در ادبیات آمریکای لاتین شناخته شده است..
24- onomatopoeia ترکیبی از دو واژه یونانی یکی به معنای "نام" و دیگری به معنی "من"، به معنای واقعی کلمه "نام (یا صدا) من" به این معنی است که کلمه به معنی چیزی بیش از صدا است را باعث میشود