مصاحبه ای با اورهان پاموك/ترجمه شادي شريفيان

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شادي شريفيان


اورهان پاموک : من سیاسی نبودم !

 

مصاحبه کننده : در رمان شما، ترکیه یک کشور سوررئال معرفی می شود ، جایی که ناسیونالیست های سکولار و تئوکرات ها با یکدیگر رقابت می کنند تا نظرات خود را که بنظر هر دو یکسان می رسد به جهت کسب آزادی اعمال کنند. آیا این تصور ذهنی ای است که شما از ترکیه دارید؟

اورهان پاموک : خوب ، فاصله بین حس آگاهی کاراکتر من و واقعیت شاعرانه شهر من احتمالاً نقطه عطف رمان من است . دوست داشتم بروم و هر دو دنیا را کشف کنم و همانطور که هستند در مورد آنها بنویسم نقطه نظر جهانی روشنفکرانه غربی که با فقیرترین ، فراموش شده ترین و انکار شده ترین بخش یکی می شود . همینطور خشمناک ترین بخش.

مصاحبه کننده : مسئله اصلی در "برف " ، آرزوی بسیاری از زنهای مسلمان است که هنگام رفتن به مدرسه مقنعه سر کنند. مسئله ای که سوالات ظریفی را در مورد اینکه خط بین تحمل مذهب و تحمیل مذهب در کجاست را مطرح می کند . دولت فعلی ترکیه بطور مجادله برانگیزی سعی داشته فارغ التحصیلان مدارس مذهبی را کمک کند . آیا بنظر شما این مسئله دلیلی مشروع برای آنهاست؟

اورهان پاموک : دقت کنید ، من یک نویسنده ام . من سعی می کنم به این مسایل نه از دیدگاه یک سیاستمدار بلکه از دیدگاه فردی نگاه کنم که درد و رنج دیگران را می فهمد . فکر نمی کنم فرمول مشخصی برای حل این مشکلات وجود داشته باشد . هرکسی که معتقد است راه حل ساده ای برای این مشکلات وجود دارد یک احمق است و اصلاً به زودی خودش هم بخشی از مشکل خواهد شد . بنظر من ادبیات می تواند رویکردی براین مشکلات باشد چرا که شما می توانید به زوایای تاریکتری از آن دست پیدا کنید ،زوایایی که هیچ کس حق ندارد بگوید چه چیزی درست است .این همان چیزی است که رمان نویسی را جذاب می کند. این همان چیزی است که نوشتن یک رمان سیاسی را امروزه جذاب می کند .

مصاحبه کننده : و با این وجود رمان شما نگرانی زیادی را روی مسئله درک فلاکت و بدبختی مردمی که در شرایط نامناسب زندگی می کنند را بیان می کند.

اورهان پاموک : از لحاظ معنوی و اخلاقی ، من خودم را نزدیک به کاراکتر اصلی کتابم می بینم. همینطور که او به بخش های فقیرتر جامعه ترک می رود، به دام معرفی می افتد صحبت از طرف دیگران، برای فقیرها. او می فهمد که این مسایل مشکل آفرین هستند . در واقع ، آنها گاهی در پایان بی منطق می شوند : مشکل معرفی تهی دستان، حتی در ادبیات هم از لحاظ اخلاقی شک برانگیز است . پس در این رمان سیاسی ، رسالت کوچک من اگر که باشد، باید که متواضع باشم این است که کمی آنرا بچرخانم و مشکل معرفی را هم بخشی از رمان کنم .

مصاحبه کننده : چطور شد که یک رمان سیاسی نوشتید ؟

اورهان پاموک : زمانی که 20 سال پیش شروع به نوشتن کردم ، سیاسی نبودم . نسل قبلی نویسندگان ترک خیلی سیاسی بودند.آنها تقریباً جوری می نوشتند که نوباکوف آنرا تفسیر اجتماعی می نامد . اعتقاد داشتم ، وهنوز هم دارم که ، این جور سیاست ها فقط هنر را تخریب
می کند . بیست سال قبل ، 25 سال قبل ، من یک تفکر رادیکال داشتم فقط در این مورد که هنری جیمز هنر بزرگ رمان می خواند. اما بعدها که بیشتر در خارج و داخل از ترکیه مشهور شدم،مردم شروع کردند سوالات سیاسی بپرسند و انتقادات سیاسی هم بدهند .کاری که من انجام دادم زیرا صادقانه بگویم احساس می کردم دولت ترکیه در حال ویران کردن دموکراسی ،حقوق بشر و کشور است. پس خارج از
کتاب هایم به این کارها پرداختم .

مصاحبه کننده : مثل چی؟

اورهان پاموک : نوشتن بیانیه،برگزار کردن جلسات سیاسی ،اما اساساً نظراتم را خارج از کتاب هایم بیان می کنم.این کار کمی مرا بدنام کرده و من بتدریج وارد نوعی جنگ سیاسی علیه دولت ترکیه شدم ،که ده سال قبل بیشتر متعلق به ناسیونالیست ها بود . به هر صورت،به خودم گفتم ،چرا که نه؟یک بار هم این ها را بصورت کتاب در می آورم و خودم را راحت می کنم .

مصاحبه کننده : آیا برای منتشر کردن "برف " در ترکیه به مشکل برخوردید؟ اسلام گراها و بقیه در برابر آن چه موضعی گرفتند ؟

اورهان پاموک : قبل از انتشار کتاب به دوستان و ناشرم گفتم دارم رمان سیاسی صریح اللحنی را به اتمام می رسانم .آیا باید آنرا به وکیلی نشان بدهم؟و آنها سریعاً پاسخ دادند نه،نه،نه الان که ترکیه قصد دارد با اروپا روابطش را بیشتر کند و الان که از لحاظ ملی بین المللی معروف شده اید .نباید این کار را بکنید . و بعد از مدتی کتاب را تحویل ناشرانم دادم .و بعد از یک هفته به من گفتند که کتاب را خوانده اند ،و خیلی هم خوششان آمده است ،اما می خواستند ازمن اجازه بگیرند تا کتاب را به یک وکیل نشان بدهند .آنها نگران بودند که یک مرجع قضایی برایش پرونده درست کند یا جلوی انتشار آنرا بگیرند. در نوبت اول 100،000 نسخه از آن چاپ شد.آنها در مورد جنبه اقتصادی هم نگران بودند .بعنوان مثال ، کتاب را در گوشه ها پنهان می کردند،چرا که می خواستند اگر کتاب توقیف شد چند نسخه از آن را نگه داشته باشند . اما خوشبختانه هیچکدام این مسایل اتفاق نیفتاد . در واقع ، ترکیه بصورت کاملاً جدی این کتاب را مورد بررسی قرار داد .نصف اسلام گراهای سیاسی و افرادی که از ارتش حمایت می کردند به من حمله کردند .از طرف دیگر،من نجات پیدا کردم . اتفاقی برایم نیفتاد . و در واقع همانطور که امیدوار بودم پیش رفت . بعضی از آن اسلام گراهای رادیکال کتاب را با ایده های ساده ای نقد کردند، مثل این جمله : " شما سعی دارید اسلام گراها را توصیف کنید ،اما باید بدانید یک اسلام گرا هیچ گاه قبل از ازدواج با یک زن رابطه نخواهد داشت . " از طرف دیگر ، اسلام گراهای لیبرال از اینکه آزار و اذیت هایی که توسط دولت ترکیه به آن ها رفته بود در این کتاب ذکر شده بود خوشحال و راضی بودند.

 

مصاحبه کننده: وقتی جورج بوش برای نشست ناتو اینجا بود ، از شما به عنوان "نویسنده ای گرانقدر " نام برد که پلی بین غرب و شرق بنا کرده اید. با نقل جملات خود شما در مورد اینکه چطور مردم در سرتاسر دنیا شبیه هم هستند ، او از تلاش های امریکا در جهت کمک به خاورمیانه برای لذت بردن از " حقوق آزادی شان " دفاع کرد . آیا فکر می کنید منظور شما را درک کرده باشد ؟

اورهان پاموک : بنظرم جورج بوش با این جنگ فاصله زیادی بین غرب و شرق انداخته . او کل جامعه اسلامی را نسبت به ایالات متحده،و در واقع غرب خشمگین کرد . این کار راه را برای بسیاری از وحشت ها هموار می کند و دردهای غیرضروری و بی رحمانه ای را به بسیاری از مردم وارد می آورد .این کار تنش بین غرب و شرق را بالا می برد .این ها مسایلی هستند که هرگز امیدوارم اتفاق نیفتند . من در کتاب هایم همیشه بدنبال نوعی هارمونی بین دو فرهنگ مذکور غرب و شرق هستم. بطور خلاصه ،آنچه که من سالها در کتاب هایم می نوشتم غلط و به اشتباه نقل می شده ، و به عنوان نوعی عذرخواهی برای آنچه که انجام شده بود استفاده شد. و آنچه که اتفاق افتاده بود بی رحمانه بود .

مصاحبه کننده : آیا بنظر شما این رمان در خاور میانه و یا جهان غیرعربی بازتاب خوبی داشته است ؟ یا آیا فکر می کنید دارید کاری غیر عادی انجام می دهید ؟

اورهان پاموک : نه،هنر رمان خیلی خوب پیش رفته است .قابلیت ارتجاعی بالایی دارد .من مطمئنم در غرب،در اروپا و امریکا ،همچنان حضور پررنگی خواهد داشت.اما آینده ای عجیب و جدید در کشورهایی همچون چین و هند خواهد داشت ،جایی که رشد بی سابقه و کم نظیری از طبقه متوسط دارد . توجیه کردن قدرت این طبقات متوسط جدید مشکلات هویتی هم در چین و هم در هند ایجاد کرده است . حتی در مورد ناسیونالیسم، به هنگام مواجهه با هویت اصلی اروپا و غرب و غرب گرایی شان وقتی با مقاومت مردم پایین دست روبرو می شوند . من فکر
می کنم رمان مدرن جدید که از شرق برخاسته است ،از همان گوشه جهان باز هم این تنش های مدرنیته شرق- غرب و ماهیت لغزنده این طبقات متوسط رو به رشد در چین و هند ادامه خواهد داشت. و همینطور در ترکیه ،مسلماً .

مصاحبه کننده : در "برف " ، اسلام گرای رادیکال جایی اشاره می کند که بهترین چیزی که امریکا به مردم جهان داده است سیگار مارلبوروی قرمز است . با این حرف موافقید ؟

اورهان پاموک : وقتی جوان بودم زیاد می کشیدم.ما علایق شخصی خودمان را در کاراکترهایمان منعکس می کنیم. این یکی از لذات داستان نویسی است.


نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692