زنستان و اصلاحات اجتماعی نویسنده «شارلوت پرکینز گیلمن»؛ «وفا کشاورزی»/ وفا کشاورزی

چاپ تاریخ انتشار:

vafa keshavarziiرمان زنستان را شارلوت پرکینز گیلمن نویسنده‌ی زن آمریکایی در اوایل قرن بیستم نوشت و نوشین احمدی خراسانی در سال 1390 آن را به فارسی ترجمه کرد. زنستان، رمانی آرمانشهری است که توسط نشر توسعه به چاپ سوم رسیده است.آرمانشهر گیلمن یکی از آثار پیشرو در زمینه‌ی ادبیات فمنیستی است.

این کتاب که در سال 1915، بیش از ده سال زودتر از اولین آثار مهم زن محور قرن بیستم از جمله اطاقی از آن خود ویرجینیا وولف (1929) و جنس دوم سیمون دوبوار (1949) منتشر شد، مسائل و مشکلات زنان جامعه‌ی ویکتوریایی را در مقایسه با آرمانشهر رمانش، به تصویر می‌کشد.

 زنستان، تلاش می‌کند سرزمینی ایده آل بسازد که در آن ارزش انسانها نه به سبب جنسیت، بلکه به سبب انسان بودنشان تعیین شود. به همین دلیل هم راوی داستان را مرد انتخاب می‌کند. تا جنبه‌ای رئالیستی و در عین حال بی طرفانه به رمانش دهد. مردی به نام وندایک که دوستانش او را ون صدا می‌کنند، با دو دوست ماجراجوی‌اش وارد زنستان می‌شود. او در مورد این سرزمین از مردم محلی بسیار شنیده اما تمایل دارد آنجا را از نزدیک ببیند.

 ساکنان این سرزمین همانطور که از اسمش پیداست، همگی زن هستند. این سرزمین از شرارت‌هایی که در سرزمین‌های دیگر رخ می‌دهد مصون است. در این آرمانشهر نه خبری از بیماری است و نه جنایت، نه زیاده خواهی مطرح است و نه فقر و آلودگی وجود دارد.

وندایک و دوستانش به امید پیروزی و غلبه بر این سرزمین، با اسلحه وارد می‌شوند اما وقتی از خواب بر می‌خیزند، متوجه می‌شوند، زنان با داروی خواب آور آنها را خلع سلاح کرده‌اند. این سه مرد بعد از بیدار شدن با عکس العملی بسیار مادرانه و تربیتی در مقابل با خشونتی که از خود نشان داده بودند، مواجه می‌شوند. آن‌ها خود را در تخت و اطاقی مرتب می‌یابند در کنار زنانی که سعی دارند ایشان را با زبان و فرهنگ خودشان آشنا کنند. داستان در فلاتی ناشناخته در اوایل قرن بیستم اتفاق می افتد.

 زنستان سرزمینی است با آب و هوای خوب که دوهزار سال قبل تمام مردان آن بر اثر انفجار یک کوه آتشفشانی که راه عبور و مرور این سرزمین را با سایر سرزمین‌ها مسدود کرد، از بین رفتند.

ون، مردی تیزبین است و با نگاهی شگفت زده و در عین حال تحسین آمیز، ویژگی‌های این آرمانشهر زنانه را برای خواننده شرح می‌دهد. این سرزمین مانند بسیاری از آرمانشهرهای پیش از خود، از جمله جمهور افلاطون و آرمانشهر سر توماس مور، نظامی شبه

اشتراکی دارد. سرزمین از آن همه است، پس همه برای آبادکردن اش کوشش می‌کنند. گیلمن که در آثار دیگرش از جمله کاغذ دیواری زرد و زنان و اقتصاد، مانند این اثر دغدغه‌ی برطرف کردن مشکلات و محدودیت‌های زنان جامعه‌اش را از زیر قیود و قوانین مردسالار دارد، در این کتاب از مشکلاتی می‌گوید که زنان هم عصرش را عقب نگه داشته است. در حقیقت هدف از بیان بسیاری از ویژگی‌هایی که زنستان را به آرمانشهر تبدیل می‌کند، ایجاد نوعی اصلاح اجتماعی است که با تغییر نگرش به وضعیت موجود و مشاهده‌ی نقص‌های آن در مقایسه با یک جامعه‌ی ایده آل، به وجود می‌آید.

گیلمن در عصر ویکتوریایی زندگی می‌کرد. زمانی که حتی پوشش خارجی زنان، لباس‌های تنگ و بلند و موهای بسیار بلند و لزوم آراستگی بیش از حد، خودبه خود مانعی بود برای حضور آنها در اجتماع. به همین دلیل هم زنان در آرمانشهر او لباسهای گشاد می‌پوشند و موهای کوتاه دارند.  مادران بعد از به دنیا آوردن فرزندانشان، تا مدتی به آنها شیر می‌دهند و بعد آنان را به "مادران همکار" خود می‌سپارند. ایده‌ای که سبب تقویت نهاد نوپای مهدکودک که هنوز به طور کامل مورد پذیرش خانواده‌ها قرار نگرفته بود، شد. در حقیقت مادری در میان زنان این آرمانشهر، نه امری غریزی بلکه " یک آیین والا و مذهب دوست داشتنی بود" (گیلمن، 139).

در این آرمانشهر، محترم‌ترین حرفه، معلمی است. ون در طول رمان مدام این آرمانشهر را با جامعه‌ی آمریکا مقایسه می‌کند و احساس می‌کند کشورش باید از این جامعه‌ی آرمانی که در آن، خبری از خودخواهی و منفعت طلبی شخصی نیست و حتی حیوانات هم در این سرزمین با آسایش و امنیت زندگی می‌کنند، (مثلاً شیر گاو مخصوص فرزندش است و انسان‌ها نباید آن‌ها را از این حق محروم کنند.) بسیار بیاموزد.

در پایان رمان، این سه مرد با سه زنی که در ابتدای ورودشان مواجه شده بودند، ازدواج می‌کنند. اما این زنان به دلیل فرهنگ و تربیت متفاوتشان قادر به برآوردن انتظارات مردانه‌ی این سه ماجراجو به شیوه‌ی زنان ویکتوریایی نیستند.

تری، به علت رفتار خشنونت آمیزش با همسر، از زنستان تبعید می‌شود. راوی تصمیم می‌گیرد به همراه همسرش الادور به آمریکا باز گردد به این شرط که کلمه‌ای از این سرزمین با افراد خارج، صحبت نکند. جف اما با همسرش سلیس که حالا باردار است در آرمانشهر می‌ماند و زندگی ایده آلشان را ادامه می‌دهند.

پایان رمان، دغدغه‌ی ون را به تصویر می‌کشد از چگونگی رویارویی همسرش با جامعه‌ی پر نقص بیرون از این آرمانشهر. ■

------------------------------------------------------

خانه داستان چوک، با دورهای داستان نویسی، ویراستاری، نقد ادبی و کارگاه ترجمه داستان

www.khanehdastan.ir

نخستین بانک مقالات ادبی، فرهنگی و هنری چوک

 www.chouk.ir/maghaleh-naghd-gotogoo/11946-01.html

دانلود ماهنامه‌هاي ادبيات داستاني چوك

www.chouk.ir/download-mahnameh.html

شبکه تلگرام خانه داستان چوک

https://telegram.me/chookasosiation

شبکه تلگرام خانه ویراستاران چوک

https://t.me/virastaranchook

اینستاگرام کانون فرهنگی چوک

http://instagram.com/kanonefarhangiechook

دانلود نمایش‌های رادیویی داستان چوک

 www.chouk.ir/ava-va-nama.html

بانک هنرمندان چوک صحفه ای برای معرفی شما هنرمندان

 www.chouk.ir/honarmandan.html

بخش ارتباط با ما برای ارسال اثر

 http://www.chouk.ir/ertebat-ba-ma.html

فعاليت هاي روزانه، هفتگي، ماهيانه، فصلي و ساليانه چوک

www.chouk.ir/7-jadidtarin-akhbar/398-vakonesh.html

دانلود فصلنامه‌های پژوهشی شعر چوک

www.chouk.ir/downlod-faslnameh.html

شارلوت پرکینز گیلمن