• خانه
  • بانک مقالات ادبی
  • در هوای خلوت شاعر / یادداشتی بر مجموعه شعر «بی‌هوا با عشق» مجتبی ناطوری‌زاده/ داود علیزاده

در هوای خلوت شاعر / یادداشتی بر مجموعه شعر «بی‌هوا با عشق» مجتبی ناطوری‌زاده/ داود علیزاده

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

در هوای خلوت شاعر / یادداشتی بر مجموعه شعر «بی‌هوا با عشق» مجتبی ناطوری‌زاده/ داود علیزاده

«بی‌هوا با عشق» اولین مجموعه شعر مجتبی ناطوری‌زاده، شاعر آفتاب نوشیده و شرجی چشیده بوشهری است. عنوان مجموعه، براعت استهلالی‌ است که افق پر رمز و راز عواطف انسانی را برای مخاطب تداعی می‌کند. گویی شاعر قرار است از گرو مجموعه اشعارش، مخاطب را به هم‌نشینی عشق (این پدیده بحث‌برانگیز زندگی انسانی) ببرد. اشعار عاشقانه «بی‌هوا با عشق» تلاش انتزاعی و چه بسا مکاشفه‌های شاعر با معشوقی نامشخص است که می‌توان آن را از سویی شرح معماهای ذهنی شاعر و از سوی دیگر جستجوی پاسخی برای آنها دانست. چنان‌که در چارپاره پاسخ سروده است:

«با تمام درد و اندوهی که دارم هر نفس

عشق را هم‌پای حل این معما می‌کنم»(ناطوری‌زاده،65:1395)

شاعر در همین قطعه نیز می‌گوید:« تا تماشا آمدم بنشین و دردت را بگو»(همان) اما در واقع، هم طرف‌نقل و هم مخاطب، هم‌پای روایت درد‌های‌شخصی و تمنای شاعر می‌نشینند که در بستر دیدارهای‌تخیلی، گفتگو‌های‌درونی در قالب شعر به طرز لطیفی بیان شده‌ است. تنهایی، فوبیای دیدار، ناله‌های فراق، جذبه دیدار، پرسه در خیال و... از مضامین مشهود شعرهای عاشقانۀ این مجموعه است.

هرچند باید به این نکته اشاره کرد، مخاطب«بی‌هوا با عشق» در ساحل تب‌دار عشق معطل نمی‌ماند و پایش به جزیزه تنهایی شاعر کشیده‌می‌شود که در کنج خلوت خود به مفاهیمی چون مرگ‌اندیشی، مهدویت، نوستالژی، سپاس‌واره و... پرداخته است. بن‌مایه‌هایی که در اشعاری چون: « مرگ‌زیست، هزار بغضِ‌جاری، آدینه‌ی دیگر، روایت مادربزرگ، آه اگر قلب تو دریا نبود! و...» به چشم می‌آید و از طرف دیگر نشان‌گر سویه مفهوم‌گرای ‌این شاعر است؛ هرچند رگه‌های احساسی نیز همواره در اشعار چشم‌نواز است.

از سوی دیگر طبع‌آزمایی شاعرانه‌، ناطوری‌زاده را بر آن داشته تا تراوش ذهنی‌اش را در قالب‌های مختلف شعری بیان نماید. از قالب‌های کلاسیک چون غزل، رباعی، دوبیتی و... تا شعر نو... و تا حدودی به مرز گداختۀ سنتِ‌کلاسیک و جسارت جدید قدم نهاده است؛ اما گویی همان خصلت مداراگرایی که با معشوق در شعر عاشقانه خود داشته اینجا نیز تکرار شده است که برآیند آن مبهم ماندن سبک‌شخصی است؛ اما این نوید در دل اشعارش برای آینده وجود دارد. چنان‌که در میدانِ بازیِ زبانی، بدعت ترکیب‌های ذهن‌نوازی چون: «هزار بغضِ‌جاری، موسیقی قطره‌ها، گواه گریه‌ها، تن‌های تن‌ها و...» می‌درخشد. هرچند تعابیر کلیشه‌ای چون عاشق‌زار، پروانگی، شمع، بال، پر و... از این درخشش می‌کاهد. از دیگر نکته‌هایی که از درخشش مجموعه کاسته، تفکر جبرگرای شاعر در اشعاری چون: «پیشانی‌نوشت، دیدار تلخ، مرگ‌اندیشی، گلایه و ...» است که می‌تواند خاطر مخاطب اختیارگرای امروزی را مکدر کند.

در نهایت می‌توان گفت که مجموعه «بی‌هوا با عشق» مخاطب را با موسیقی باران به هوای خلوت شاعری می‌برد که بی‌بهانه‌ترین آرزوی نابش، بیان دغدغه‌های احساسی و عواطف لطیف خویش است. از یک سو بیم ماندن در کلیشه‌هاست و از سوی دیگر نوید نوآوری‌های شاعرانه در بستر ذهن و زبان و...

-        ناطوری‌زاده،مجتبی،(1395) بی‌هوا با عشق، انتشارات زمزمه‌های روشن

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692