شب ترجمه‎های فارسی نهج‎البلاغه برگزار شد/ پریسا احدیان

چاپ ایمیل تاریخ انتشار:

شب ترجمه‎های فارسی نهج‎البلاغه برگزار شد/ پریسا احدیان

عصر سه شنبه، بیست و سوم خرداد ماه سال یکهزار و سیصد و نود و شش، دویست و نود و پنجمین شب از مجموعه شب های مجلۀ بخارا با همراهی مرکز نشر علوم انسانی، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، نشر ادبیات به شب «ترجمه های فارسی نهج البلاغه» اختصاص یافت. این جلسه به مناسبات انتشار کتاب «نهج‌البلاغه» ترجمۀ علی اصغر فقیهی برگزار شد.

در این شب سخنرانان: دکتر سید مصطفی محقق داماد، دکتر عبدالمجید معادیخواه، دکتر محمدعلی مهدوی راد به سخنرانی پرداختند.

در ابتدا علی دهباشی ضمن خوشامدگویی و یادی از برگزاری شب های قرآنی در سال 1395 ه.ش گفت:

"در سال گذشته در چنین روزهای مبارکی با اشراف و راهنمایی جناب دکتر محقق داماد شب های قرآنی را برگزار کردیم. امسال نیز با شب ترجمه های فارسی نهج البلاغه این جلسات را آغاز می کنیم."

نخستین سخنران این مجلس دکتر سید مصطفی محقق داماد، با یادی از دکتر جعفر شهیدی بیان داشت:

"امروز جای مرحوم استاد سید جعفر شهیدی را خالی می بینم که ایشان یکی از مترجمان نهج البلاغه بود. خوشبختانه در جلسۀ ما یکی از بهترین مترجمین نهج البلاغه، جناب استاد عبدالمجید معادیخواه حضور دارند. که معتقدم در حق آثار ایشان مقداری بی لطفی شده است. ایشان در یک مجموعۀ ده جلدی با نام فرهنگ آفتاب بر روی نهج البلاغه کار کرده اند. و یک ترجمه هم از نهج البلاغه با نام «خورشید بی غروب» دارند. به روانی قلم ترجمۀ ایشان کم تر مترجمی دیده ام!

در کنار این ترجمه، ترجمۀ مرحوم فقیهی است. ایشان دبیر من در قم بودند. در کنار این سِمت، کارهای بسیار مهمی کرده اند. ترجمه امروز ایشان بسیار وزین و ارزشمند است."

رئیس تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در ادامۀ سخنان خود با اشاره به تاریخچۀ کتابت نهج البلاغه چنین گفت:

"برای از بین بردن نام حضرت علی(ع) از همان روزهای نخستین هزینه های بسیاری صرف شده است. شخصی با نام معاویه برای از بین بردن نام ایشان پول کلانی خرج کرد. این کار تا به آنجا رسید که به تمامان امامان جمعۀ خود دستور داد تا در نمازهای جمعه لعن علی (ع) را رایج کنند. و لعن ایشان را یک کار اداری دفتری کرد. جاحظ نقل این موضوع را داشته است و ابن ابی الحدید از جاحظ این نقل ها را بیان داشته است.

علی رغم تمام این هزینه ها خاتمه ترور امیرالمؤمنین به دست افرادی انجام نشد که تحت تأثیر این بدگویی ها و تخریب های دولت وقت قرار گرفته باشند بلکه این ترور به خاطر جهل مقدس بود. یک جاهل مقدس این کار را در راه خدا انجام داد. و این واقعه یک حماقت دینی بود.

علی(ع) دشمنان بسیاری داشته است اما آنچه همگان بر آن بودند و اختلاف نظری وجود نداشته است، مسئلۀ بلاغت و بعد سخنوری ایشان است. البته کاری که امروز در نزد شما هست به قرن پنجم بازمی گردد. در گذشته بر روی بُعد بلاغت جمله ها کار کرده اند. بحث ادبیِ عبارت بیشتر از محتوا مدنظر بوده و به صورت نقل حدیثی نبوده است.

در قرن چهارم و پنجم و ششم روی این موضوع کارهای بسیاری شده است که یکی «شریف رضی» است. شخص دیگر «آمِدی» است که در قرن پنج و ششم می زیسته است. نام اثر او «غررالحکم و درر الکلم»وی روش گردآوری و تدوین خود را بر اساس ترتیب حروف بیست و نه گانه قرار داده است و بسیاری از بخش های کتابش را بر مبنای واژۀ آغازین گفتاورد بنیان کرده است. اما از نظر تاریخی در قرن دوم یعنی معاصر ائمۀ مردی ادیب و متکلم با نام «جاحظ» بود که وی متولد 155 ه.ق است. وی صد کلام از حضرت علی (ع) جمع آوری نمود. این کار را از زمان خود حضرت آغاز کرد اما نوشته های او در دسترس ما نیست. گرچه در گذشته ها نیز یاران علی (ع) به جمع آوری سخنان ایشان می پرداختند. اما جاحظ صد جملۀ کوتاه از ایشان با نام «مطلوب کل طالب من کلام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» جمع آوری کرده است.

اثر جاحظ چندین شرح دارد. بیشتر این شروح عربی است. یکی «کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی» که شرح فلسفی و کلامی بر آن داشته است. چندین رسالۀ عربی هم موجود است که از این مجموعه می توان به شرح جالبی در قرن ششم (معاصر سعدی) به کوشش شخصی با نام «رشیدالدین وطواط» شاعر پارسی گوی و ادیب عرب اشاره کرد.

مرحوم ملک الشعرای بهار در کتاب سبک شناسی خود بخشی را به نظر جاحظ دربارۀ ایرانی ها و ایران اختصاص داده است.که شیرین زبان ترین انسان های روزگار ایرانی ها هستند. شیرین زبان ترین سخنوران دنیا ایرانیان هستند. ایرانیان سخن‌دان‌ترین و شیرین زبان ترین مردم هستند. و از میان آن ها پارسیان اهل فارس خطیب ترین مردم این کشور هستند. و شیرین زبان تر و خوش اداتر و با محبت تر و در دوستی پایدارتر. اما از آن ها پایدارتر در دوستی مردم مرو هستند و خراسانی ها و در لغت فارسی دَری از همه فصیح تر ایشان اند. چنانچه مردم اهواز در لغت پهلوی فصیح ترین ایرانیان هستند.... این مرد ایران دوست در قرن دوم این کار را انجام داده است و حال در قرن ششم رشیدالدین وطواط، شاعر و ادیب، شرحی بر «صد کلمه» با عنوان «مطلوب کل طالب» (گمشدۀ هر جوینده) نگاشته است.

در این اثر سه روش مد نظر بوده است: یک اینکه متن کلمات را نقل کرده و سپس خود یک ترجمۀ فارسی معاصر سعدی بر او داشته و بعد از آن سه خط شرح عربی بر آن کلمات نوشته است و چهار خط فارسی و سرآخر جملات امیرالمؤمنین را به صورت چند خط شعر سروده است. انشاالله این کتاب را با ویرایش جدید و مقدمه ای که بر آن خواهم نوشت تجدید چاپ خواهیم کرد."

دکتر محقق داماد در پایان سخنان خود بخش هایی از کتاب رشید الدین وطواط را برای حاضرین قرائت کرد.

در بخشی از این مجلس از کتاب «نهج البلاغه» با ترجمۀ علی اصغر فقیهی و انتشار آن توسط نشر ادبیات، با حضور سخنرانان رونمایی شد.

دیگر سخنران این نشست، دکتر عبدالمجید معادیخواه چندین عنوان از فضیلت های امیرالمؤمنین به نقل از سید محسن امین را برشمرد و بیان داشت:

"ااولین محور، تربیت علی بن ابی طالب در دامان پیامبر است. دومین آن پیشتازی در اسلام است. داستان «یوم الدار» و مدالی که آن روز از پیامبر گرفتند و دیگری به فداکاری «لیلة المبیت» مشهور است، که به جای پیامبر در بستر ایشان خوابیدند و خود را سپر بلای حضرت رسول کردند.

پنجمین فضیلت اعتمادی است که پیامبر به علی در پرداخت دیون خود داشت. ششمین پیمان اخوت با رسول خدا است. در آن روزی که پیامبر برای برداشتن شکاف میان دو گروه مهاجر و انصار اعلام برادری کردند چون هیچ‌کس پیام ایشان را نپذیرفت و تنها علی بود که پیمان برادری با او بست.

صاحب الرایه که در واقع پرچم دار اسلام در بخش های مختلف بوده است. خطر پذیری علی بن ابی طالب که در واقع به چند تعبیر آمده و آن شهامت و شجاعت مثال زدنی ایشان است. قوت بازو که در واقع نماد معروفش درِ خیبر است. حضور در میدان های جهاد به عنوان دهمین فضیلت امیرالمؤمنین است."

وی در ادامه اظهار داشت:

"هلم و بزرگواری و چشم پوشی از دشمن و عفو عمومی که ایشان بعد از جنگ جَمل دارند با وجود تمام قاطعیتی که در مسئلۀ تأمین امنیت داشتند از دیگر مسائل است.

دوازدهمین ویژگی فصاحت و بلاغتی است که جناب محقق داماد از آن نام بردند. سیزدهمین مورد همان سخن مشهور پیامبر: "أنا مدینۀ العلم و علی بابها" دربارۀ دانش علی(ع) است.

دیگر خصلت تبحر و کاردانی امیرالمؤمنین در قضاوت است. این بخش دارای ابعاد بسیاری است. اگر کسی بداند که قضاوت در چه جایگاهی است و قضاوت نادرست چه آسیبی به جامعه و نظام خواهد زد؛ آنوقت ارزش این مدال و افتخار را خواهد دید.

از زهد علی (ع) بگویم که نیازی به بحث ندارد اما دارای ابعاد وسیعی است و در دادگری خصوصیاتی دارند که صرف نظر از شرح آن ها خیلی دشوار است. حسن خلق حضرت و تدبیر امیرالمؤمنین در ادارۀ امور قاطعیت ایشان در کارها و تصمیم گیری ها، معیت با قرآن که یک رابطۀ طولی نیست . و ازدواج با حضرت فاطمه نیز از امتیازات بزرگی است. تمثیل علی به مسیح و عیسی در کلمات پیامبر اکرم که البته این قسمت نیاز به بحث تاریخی دارد.

در مورد تربیت علی (ع) و رشد او در دامان پیامبر (ص) از حضرت علی (ع) آمده است که : هر روز پیامبر پرچم جدیدی برای تربیت اخلاقی من بلند می کرد و من باید در این میدان کار می کردم. شاید منظور از این «روز» هر لحظه نباشد اما روزگار و فتوحات بسیار در سایۀ تربیت رسول خدا گذرانده است. به هر حال با اینکه به حق فصاحت و بلاغت از برجستگی های کم نظیر علی است و چه حسن سلیقه ای سید رضی به خرج داده است که با این کارت سبز نهج البلاغه را به جهان اسلام وارد کرده است. بسیار نام دلپذیر و مؤثر و کارآمدی است اما فهرست کردن فضایل علی (ع) بسیار دشوار است."

در پایان دکتر محمدعلی مهدوی راد، به ماهیت کتاب نهج البلاغه پرداخت و گفت:

" اولا پیشینۀ گردآوری کلام مولا خیلی کهن است. «زید ابن وهب الجهنی» قدیمی ترین کسی است که کتاب «خطب امیرالمؤمنین علی المنابر فی الجُمَع و الأعیاد و غیرها » را نگاشته است که البته خود کتاب از بین رفته است اما اخیرا فردی کتاب او را بازسازی و جمع آوری کرده است.

در آن روزگاران زبان در اوج بود و به همین جهت هم معجزۀ اسلام قرآن است. اشخاصی چون جاحظ بودند. وی انسان عجیبی بود. می گویند که به حدی کتاب داشت که دلیل مرگش آوار شدن کتاب ها بر سرش بوده است! و وقتی می خواهد زبان و سخن وری را در دورۀ جاهلیت و هنگامۀ نزول قرآن بیان دارد از اصطلاح "در سینۀ این ها می جوشید مثل اینکه آب در دیگ می جوشد" استفاده می کند. بنابراین سه چیز در ادبیات جاهلی مورد توجه بوده است: خطبه ها، شعر ها ونامه ها. و لذا شما امروز مجموعۀ زکی صفوت را دارید که در آن بخشی از خطبه های علی(ع) را آورده است.

پس به طور طبیعی آن قلم و سخنی که امیرالمؤمنین داشت در اوج بود و بی‌نظیر. گرچه ابن خلکان گفته است که این نوشته ها را رشیدالدین رضی ساخته است. ولی با خواندن این متون و سخنان متوجه می شویم که اصلا این امکان وجود ندارد و همگی متعلق به حضرت علی (ع) است. از طرفی سید رضی «نقیب النقبا» است. نقابت در آن روزگار یعنی دولت در دولت. حالا عباسیان چرا دیوان نقابت را پذیرفتند این موضوع خود، زمینۀ تاریخی دارد. و بخش خصوصی متعلق به سادات را در بخش های سیاسی و فرهنگی و ... شامل می شود. اولین نقیب النقبا پدر رضی بود. و دومی سید رضی است. رضی به شدت با خلافت عباسی مخالف بود و در دیوان خود، چهار قصیدۀ بسیار بلد در نقد خلافت و تندی بر خلافت سروده است. و از داستان های این مخالفت ها و اتفاقاتی که رخ داده می توان گفت که نهج البلاغه آیین نامۀ حاکمیت و حکومت است و سید رضی نهج البلاغه را به عنوان مرام نامۀ حکومت نوشته است. هر چه که سیاسی است و بعد حاکمیتی است اما سید گزینش نکرده است.

خطبۀ «قاصعه» طولانی ترین خطبه است و بزرگترین متن برای شناخت نفسانیتی است که از فطرت به استکبار می رود و در خاتمه به شکست جامعه منتهی می شود . «نامۀ مالک اشتر» یک مرام نامۀ حاکمیت است که به طور کامل آمده است. با تمام این توصیفات گمان می کنم که سید رضی به مرگ طبیعی از بین نرفت بلکه کشته شد! از طرفی سید مرتضی (برادرش) در تشییع سید رضی شرکت نکرد و گفتند که اندوه مرگ برادر باعث شد اما او شخص بزرگی بود. رفت حرم و گوشه نشست و ظاهرا این حالت نشان اعتراض او بود.

نخستین شخصی که به احتمال قتل سید رضی پرداخته است، سید علی اکبر برقعی است. وی در کتاب «کاخ دلاویز» این مسئله را مورد تحلیل قرار داده است. اینکه سمت و سویی که قصیده ها دارند نشان می دهد که در ظاهر، خلافت با دیوان نقابت کنار می آمد ولی در باطن رضی می دانست که اوضاع بهم می ریزد. آقای هاشمی رفسنجانی نیز در سخنرانی خود در اولین کنگرۀ نهج البلاغه، قرائتی از دیوان رضی داشتند که بر مبنای اشعاری این دیوان، احتمال می دهند که درگیری بسیار شدیدی میان سید رضی و حاکمیت بوده است و دشواری های برای او ایجاد کرده بودند."

وی در پایان سخنانش به تحلیل ترجمۀ علی اصغر فقیهی از نهج البلاغه پرداخت و بیان کرد:

"حقش بود که نهج البلاغه خیلی زودتر از این ها در جامعۀ ما مطرح شود. خوشبختانه خراسانی های ما با فاصلۀ هفتاد و دو سه سال این کتاب را در دست گرفتند. «احمد بن محمد بن وَبری خوارزمی » در نیشابور نهج البلاغه را تدریس می کرد و شرح بزرگی بر آن نوشته است. حدود 95 سال بعد، بیهقی در «معارج نهج البلاغه» نود مورد از وَبری نقل می کند. براساس فهرستی که آقای دانش پژوه شمرده است، 94 مورد معارج نهج البلاغه وجود دارد.

خب کلام علی عجیب بود. خوشبختانه ما ترجمه های زیادی داریم. ولی حقا اگر مجموعۀ امتیاز ها را روی هم بگذاریم ترجمۀ آقای فقیهی بینظیر است. مثلا اگر از ویژگی های ترجمه بگوییم که ترجمه باید فهمیدنی و فهمیدنی بودنش عام باشد، باید دقیق و ادیبانه و استوار باشد. در میان آن ها کلام علی است که هیچ مترجمی نتوانسته است که بدون پرانتز این اثر را ترجمه کند. خب استاد فقیهی هشت سال این اثر را ترجمه کرده اند و چهار سال باقی را به تصحیح کلمه به کلمۀ آن پرداخته اند. ولی تأمل ها و دقت های بسیار خوبی دارند. یکی از راهزنی هایی که در ترجمه داریم ما از عربی به فارسی ترجمه می کنیم و گاهی ذهنیت فارسی ما رهزنی می کند و عربی را به فارسی برمی گردانیم که آن فارسی ترجمه شده خود، کلمۀ عربی است. در حالیکه در این اثر به این مسائل دقت شده است."

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

جلسات ادبی تفریحی

jalasat adabi tafrihi

اطلاعات بیشتر

مراسم روز جهانی داستان با حضور استاد شفیعی کدکنی، استاد باطنی و استاد جمال میرصادقی
جلسات ادبی تفریحی کانون فرهنگی چوک
روز جهانی داستان و تقدیر از قبادآذرآیین سال 1394
روز جهانی داستان و تقدیر از فریبا وفی سال 1395
یازدهمین جشن سال چوک و تقدیر از علی دهباشی شهریور 1395

جلسات کارگاهی آزاد

jalasat kargahi azad

اطلاعات بیشتر

تماس با ما    09352156692