بدون شک رمان سلطانه رسم و رسومات کثیف و سیاه درباری را به زیبایی و بیطرفی هرچه تمامتر به تصویر کشیده است. خرم، دختر یک تاتار رومی به کنیزی به دربار سلطان سلیمان قانونی، پر ابهتترین پادشاه سلسلهی عثمانی فروخته میشود. از آنجا که این دختر، بسیار جاه طلب است و قدرتطلب، در راه رسیدن به اهدافش از هیچ اقدامی فروگذار نمیکند. اولین اقدام او تبدیل شدن از یک کنیز بینام در حرمسرای سلطان به سوگولی سلطان است. این مهم، با موفقیت انجام میشود.
با انجام سیاستهای کثیف بعدیاش، ابراهیم پاشا دوست و وزیر اول سلطان سلیمان را به اعدام محکوم میکند. سریال تلویزیونیای که توسط کشور ترکیه از روی این رمان ساخته شد، به هیچ عنوان حق مطلب را ادا نکرد. خرم سلطان در رمان شخصیتپردازی فوقالعادهای دارد. نه تنها خرم سلطان اینگونه است، بلکه سایر شخصیتهای این رمان بسیار عالی و مثالزدنی تصویر شدهاند که در اندک رمان تاریخیای آن را شاهدیم. زاویه دید راوی سوم شخص نمایشی است و هیچ قضاوتی از متن رمان بیرون نمیآید و همه را برعهدهی خواننده واگذار میکند. خرم سلطان بسیار منفور است و برای رسیدن به هدفش که نابودی و تضعیف سلسلهی عثمانی است، حتی در بستر مرگ از اقدامات خود فروگذار نمیکند و سلطان سلیمان را برای سومین بار تحریک به قتل یکی دیگر از عزیزانش میکند. سلطان سلیمان در رمان بسیار مغرور و بازیچهی خرم سلطان تصویر شده است. اینگونه نیز میتوان به این قضیه نگاه کرد که عشق کور است و کر و معشوق هر چه خواهد، عاشق چشم و گوش بسته اجرا میکند؛ این گوشهای از شخصیت پردازیهای این رمان است. اما نکتهی بسیار مهم دیگری که این رمان دارد این است که منبع الهام یکی از بزرگترین رمانهای فانتزیتاریخی این دوره میباشد. رمان سترگ نغمهی آتش و یخ نوشتهی جورج ار ار مارتین. از زاویه دیگری بنگریم، نغمهی آتش و یخ شاید همان رمان سلطانه باشد با چاشنی اژدهایان، سرزمینهای بیشتر، توطئههای بیشتر، جنگهای بیشتر و اندکی چاشنی وحشت. شخصیت سرسی لنیستر در رمان نغمه، الهام بسیار قویای از شخصیت خود سلطانه خرم میباشد. شخصیت قیزلر آغاسی یا آغای دختران حرمسرای سلطان که در رمان سلطانه عباس نام دارد، طور دیگری با اندکی سیاسی بازی بیشتر در رمانهای نغمه تصویر شده است. رسم و رسوم دربار در هر دو رمان بسیار تیره و تار، موذیانه و با رذیلتهای اخلاقی تصویر شده است. طراحی توطئه، جدال، کشمکش بین شخصیتها برای کسانی که داستاننویسی میکنند مثال زدنی است. سلسله اتقافات در این رمان اینگونه است: طراحی توطئه، کشمکش، جدال و حادثه. این سلسله در هر فصل رمان سیر صعودی دارد. یعنی یک توطئه کلی ابتدای رمان وجود دارد و که به تدریج موجب ایجاد کشمکش و جدال و حوادث متوالی رمان میگردد. سرسلسله تمامی این توطئهها خرم سلطان میباشد که مانند یک عنکبوت که منتظر شکارش است و تار خود را تنیده و آماده به دام اندازی طعمه میشود و در نهایت طعمه را میبلعد. این طعمهها نزدیکان سلطان، فرزندانش و در انتها خود سلطان است. بنابراین در کنار خوانش یک رمان تاریخی ناب، علاوه بر دریافت اطلاعاتی تاریخی در مورد سلسلهی عثمانی و قدرتمندترین پادشاه آن، خواننده میتواند با رسم و رسوم دربار آن عصر (که بیشک در ادارات دولتی و غیردولتی امروزی کشورمان نیز چیزی نزدیک به همین اصول است) آشنا شود و چیزهای زیادی بیاموزد. ■