منِ بی تصویر رمانی است با سیصد و هفتاد و شش صفحه، اثر فرخنده حق شنو. این رمان در بهمن ماه 1395، بعد از سالها انتظار – همان طور که در مقدمه کتاب نوشته شده است، یعنی از سال 90، و حتی نسخه اولیه از سال 87- به نگارش در آمده است و انتشارات علمی آن را به چاپ رسانده است. برخی از آثار دیگر نویسنده: جستاری دیگر 1، جستاری دیگر 2، جستاری دیگر 3، و جستاری دیگر 4– کتابهای نقد و بررسی ادبیات داستانی و پژوهش -و مجموعه داستانهای حسرت خیس، برهنههای بی احساس، کابوس، حذف- بزرگسال- و مجموعه داستان امیر علی و دهکده جهانی، رمان مردان قورباغهای، رمان دختران خاطره، رمان خاکستریها – نوجوان - و... هستند.
«من بی تصویر» رمانی است سیال ذهن، که با شکل چند زبانی روایت شده است. در واقع چند شخصیت با چند روایت به بیان داستان میپردازند. از جمله این شخصیتها زنی به نام سوسن است که در روایت خود میگوید تمام دوران کودکی و نوجوانیاش را در غربت زندگی کرده است وبرگشتن به وطن یکی از بزرگترین دغدغههای است که با ازدواج با پرویز امکان پذیر میشود. این شخصیت استاد دانشگاه و نویسنده است، که با وجود مشغله زیادی که دارد، بعد از ازدواج مجبور میشود همه مسئولیتهای زندگی و حوادث مهم و عجیب آن را خود به تنهایی بر دوش بکشد. شخصیت پردازی سوسن و شخصیتهای دیگر به لحاظ توجه به بعضی ظرافتها و نکتههای عمیق احساسی، و اجتماعی قابل تأملاند.شخصیت پردازی سوسن علیرغم شکلها و تکنیکهای به کار رفته در رمان، مانند بعضی رمانهای کلاسیک به گونهای است که خواننده آن را در ذهن نگاه داشته و فراموش نمیکند چنان که شخصیتهای پروین و نیلوفر و خانم جان و ژولیت و بقیه و شخصیتهای مرد نیز چنین رفتاری با خواننده دارند.
در کنار توجه به شخصیتها به نظر میرسد توجه به آداب و رسوم، باورهای بومی، تمدن کهنه ایرانی و حتی کشورهای دیگر نیز دغدغه نویسنده است، چرا که در دو روایت دیگر خود، یکی کتابی که شخصیت رمان مشغول نوشتن آن است، همچنین حکایت زندگی پروین، دوست و همکار سوسن، که زنی از تبار اشراف قاجار است، نیز خود را به خوبی نشان میدهد. همچنین دغدغه و توجه دیگر نویسنده، اهمیت حضور زن در اجتماع است چرا که علاوه بر سوسن که استاد دانشگاه و نویسنده است، پروین نیز استاد دانشگاه و پژوهشگری با سابقه است. بیشتر شخصیتهای زن فعال و تحصیل کرده ودارای رأی و نظرند. روایت نویسنده از شخصیت پروین درجاهایی به حقیقت نزدیک میشود اما حقیقتی شگفت و خواندنی. نویسنده شخصیت پروین را استثنایی با زندگیای متفاوت و در ارتباط با شاهزده ای قاجاری معرفی میکند که تأثیر عمیقی بر زندگیاش میگذارد. شخصیت پردازی او هم به لحاظ روانشناختی و در مقایسه و توجه به زنهای زمان خود قابل تأمل است.
«رمان من بی تصویر» علاوه بر توجه به شخصیتها با استفاده از تکنیکهای چند زبانی و سیال ذهن و به کار گیری شیوههای فلش بک و تداعیهای دور و نزدیک، توانسته داستانها یا در واقع روایتهای داستان را از یک نواختی بیرون بکشد، ضمن این که با نگه داشتن بعضی واقعیتها تا انتها، در روایتهای مختلف نیز به رمان که بیش از چهار روایت اصلی و چند داستان فرعی دارد، کششی خاص ببخشد و خواننده را تا انتها با خود بکشاند. این جریان به خصوص در داستان کتابی که سوسن مشغول نوشتن آن است، بیشتر به چشم میخورد. که این داستان علاوه بر سرگرم کنندگی، دارای اهمیت ویژهای است که توجه به هویت و سنت ایرانی را شامل میشود و به نوعی آکادمیک ارزشهای آن را بازگویی کرده و بر میشمارد. اما ارزش واقعی این کار این است که به طور غیر مستقیم و به شکلی تلویحی به آن میپردازد.
شاید بتوان گفت این رمان از نظر توجه به ساختار که برخی رمانهای امروزی نسبت به آن بی توجهاند و همچنین توجه به قصه که بعضی رمانهای دیگر فاقد آن هستند و یا قصه در آنها کم رنگ است، و یا فقط به تکنیک توجه دارند، تفاوت دارد. زیرا من بی تصویر علاوه بر توجه به تکنیک و فن، چندین قصه اصلی دارد که در کنار قصههای فرعی که هر کدام داستان خود را دارند ودر واقع به هم پیوستهاند، شکل میگیرد که جز قصه اصلی بقیه حکم شاخ و برگهای رمان را دارند. گرچه داستانهای فرعی نیز مهمند. به عنوان مثال میتوان از داستان فرعی شخصی به نام عابدینی نام برد که سیاسی است و زندگی داخلی او و اثرش بر زندگی شخصیتهای اول باز خورد کلانی دارد. شخصیت پردازی او هم در حد یک شخصیت اصلی اهمییت دارد. باید گفت شخصیت پردازی مردهای داستان نیز از ویژگیهای خاصی برخوردارندکه گویای روح لطیف و خشن، فداکار و خودخواه، مهربان و قصی القلب و ... در کنار همند. در واقع شخصیتها خاکستریاند و شخصیتهای اصلی به هیچ عنوان تیپ نیستند.
در روایت پرویزکه یکی از شخصیتهای مهم دیگر رمان است و اتفاقاً روایت او کشش خاصی در داستان را موجب میشود، به حال و هوا و فضا و مکان کشوری که سوسن در آن زندگی میکرده، ایتالیا و به خصوی شهری چون ونیز، توجه شود که این امر سبب آشنایی مخاطب با مردم آن کشور و آداب و رسومشان میشود، همان طور که تصویر محل واقعی زندگی پرویز و خانوادهاش که گیلان است، این آشنایی را موجب میشود. آن زندگی اصیل با باورها و سنتها و عادتهای خاص ایرانی مردم شمال. که این روند در داستان ژولیت به رسوم مردم آذربایجان، به شیوه زندگی، معاشرتها، غذا خوردن و... آنها در کنار روش زندگی مردم
تهران میپردازد. شخصیت پرویز نیز به لحاظ روانشناسی یکی از شخصیتهای مهمی است که میتوان با او همذات پنداری کرد. این شخصیت شاید در زندگی خیلی از مردم وجود دارد ولی هرگز کسی نمیتواند از حقیقت وجودی آنها با خبر شود و آنها را بشناسد. همان طور که شخصیت اول رمان یعنی سوسن نتوانست او را بشناسد.
همان طور که گفته شد داستانهای رمان در کنار هم روایت میشوند و در جاهایی به هم متصل میشوند. این وابستگی در روایت در نهایت نشان دهنده مفاهیم مهمی است که به عشق، خانواده و تعهد نسبت به آن، جنایت، قتل، تاریخ، فلسفه، اجتماع، سیاست انقلاب میپردازد. مفهوم فلسفی داستان نیز به طور غیر مستقیم در راستای تفکر شخصیتها ارایه میشود.
و این توجه به فلسفه و سیاست در رمان توانسته به آن قوت بیشتری ببخشد.
اما اشکال مهمی که این رمان دارد، مقدمه آن است که شاید به زعم بعضیها مانند بعضی بخشهای کتاب شکلی پست مدرنی دارد و به بعضی موارد از کتاب اشاره دارد که بهتر است باشد، ولی به نظر نگارنده لزومی برای نگارش آن نیست. اشکال دیگر آن جلد آن است که عنوان کتاب را با تصویری آن قدر درشت نوشته که نیمی از عنوان کتاب که اتفاقاً اول عنوان نیز هست، به چشم نمیآید و در صفحه قبل نوشته شده. یعنی کسی نمیتواند عنوان کتاب را از روی جلد آن به راحتی بخواند. ■